گنجور

شمارهٔ ۵۶

نیست تا صبح بجز فکر تو کارم همه شب
کارم اینست جز این کار ندارم همه شب
همه روزم شده شب اختر آن شبها اشک
آه ازین درد چسان اشک نبارم همه شب
لطف کن یک شب و در کلبه من گیر قرار
تا بدانی که چرا نیست قرارم همه شب
تا ندانند که من بهر تو می نالم و بس
بفغان از همه کس ناله برارم همه شب
تا ز من پیش تو گویند حکایت همه روز
هیچ کس را بفراغت نگذارم همه شب
بامیدی که اگر بشنود آن ماه شبی
ز فلک می گذرد ناله زارم همه شب
شب تنهایی من نیست فضولی بی تو
شمع بزمست خیال رخ یارم همه شب

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نیست تا صبح بجز فکر تو کارم همه شب
کارم اینست جز این کار ندارم همه شب
هوش مصنوعی: تمام ساعات شب به جز فکر تو، هیچ کاری انجام نمی‌دهم و همه شب مشغول همین فکر هستم و جز این کار دیگری ندارم.
همه روزم شده شب اختر آن شبها اشک
آه ازین درد چسان اشک نبارم همه شب
هوش مصنوعی: هر روزم به شب تبدیل شده و ستاره‌ای در آسمان ندارم. در این شب‌ها به خاطر این درد، اشک و ناله می‌کنم، اما نمی‌دانم چگونه می‌توانم در تمام شب‌ها اشک نریزم.
لطف کن یک شب و در کلبه من گیر قرار
تا بدانی که چرا نیست قرارم همه شب
هوش مصنوعی: لطفاً یک شب به کلبه من بیا و بمان تا بفهمی چرا من در تمام شب‌ها آرام و قرار ندارم.
تا ندانند که من بهر تو می نالم و بس
بفغان از همه کس ناله برارم همه شب
هوش مصنوعی: من فقط برای تو ناله می‌زنم و بس، و از همه دنیا شکایت می‌کنم و شب‌ها فقط برای تو گریه می‌کنم.
تا ز من پیش تو گویند حکایت همه روز
هیچ کس را بفراغت نگذارم همه شب
هوش مصنوعی: من هر روز به یاد تو، از خودم داستان می‌گویم و هیچ‌گاه اجازه نمی‌دهم کسی در آرامش باشد، زیرا شب‌ها به خاطر تو بی‌خوابم.
بامیدی که اگر بشنود آن ماه شبی
ز فلک می گذرد ناله زارم همه شب
هوش مصنوعی: با امیدی به اینکه شاید آن معشوق یک شب از آسمان بگذرد و صدای ناله و زاری مرا بشنود، من تا صبح در حسرت و غم هستم.
شب تنهایی من نیست فضولی بی تو
شمع بزمست خیال رخ یارم همه شب
هوش مصنوعی: شب، شب تنهایی من نیست و بی‌احتیاطی در غیاب تو، شمعی در دل بزم خیال من از چهره محبوبم روشن است و همه شب در فکر و یاد او هستم.