گنجور

شمارهٔ ۴۹

هست می گویند خالی آن غدار آل را
چشم کی برداشتم ز ابرو که بینم خال را
چشم بگشادی ندیدم مرغ دل را جای خود
غالبا شد صید آن شبها ز مشکین بال را
ای بهر نوک مژه برده دلی در خواب او
جمع کن یک لحظه دلهای پریشان حال را
هفته شد دیدن آن مه نشد روزی مرا
آه اگر زین گونه در غم بگذرانم سال را
گفتمش با قد خم زان خال دور افتاده ام
گفت با کی نیست گر نقطه نباشد دال را
با تو خوش حالیم در دشت جنون ای دود آه
کم مفرما از سر ما سایه اقبال را
می جهد چشم فضولی وین ز موج اشک نیست
غالبا می‌بینم آن رخسار فرخ‌فال را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هست می گویند خالی آن غدار آل را
چشم کی برداشتم ز ابرو که بینم خال را
هوش مصنوعی: می‌گویند که آن شخص غدار، چشمش بر افروخته و از من غافل است. من کی توانسته‌ام از او چشم بردارم تا بتوانم لکه‌ی روی ابرویش را ببینم؟
چشم بگشادی ندیدم مرغ دل را جای خود
غالبا شد صید آن شبها ز مشکین بال را
هوش مصنوعی: چشمم را باز کردم و نتوانستم پرنده دل را ببینم. در بیشتر مواقع آن شب‌ها صید شد و بال‌های مشکین آن را به دام انداخت.
ای بهر نوک مژه برده دلی در خواب او
جمع کن یک لحظه دلهای پریشان حال را
هوش مصنوعی: ای کسی که با نگاه زیبایت دل‌ها را به خواب می‌بری، یک لحظه دل‌های آشفته را در کنار هم جمع کن.
هفته شد دیدن آن مه نشد روزی مرا
آه اگر زین گونه در غم بگذرانم سال را
هوش مصنوعی: به مدت یک هفته است که نتوانسته‌ام آن معشوق را ببینم و روزی برای من از این بابت سر نمی‌زند. آه! اگر این‌گونه با غم زندگی کنم، سال به سختی خواهد گذشت.
گفتمش با قد خم زان خال دور افتاده ام
گفت با کی نیست گر نقطه نباشد دال را
هوش مصنوعی: به او گفتم که با قد خمیده‌ات و آن خال روی صورتت، از همگان دور افتاده‌ام. پاسخ داد که این که تو تنها هستی، به خاطر آن است که اگر نقطه‌ای وجود نداشته باشد، حروف مانند دال بی‌معنا می‌شوند.
با تو خوش حالیم در دشت جنون ای دود آه
کم مفرما از سر ما سایه اقبال را
هوش مصنوعی: ما در دنیای شعف و دیوانگی در کنار تو خوشحالیم، ای غم و اندوهی که به ما می‌افزایی. لطفاً سایه خوشبختی را از ما دور نکن.
می جهد چشم فضولی وین ز موج اشک نیست
غالبا می‌بینم آن رخسار فرخ‌فال را
هوش مصنوعی: چشم کنجکاو و بی‌تابی می‌کند و این حالت ناشی از اشک‌ها نیست. اغلب آن چهره خوش‌یمن را می‌بینم.