شمارهٔ ۳۶۰
سرم را درد بر بالین محنت سود دور از تو
تنم در بستر بیچارگی فرسود دور از تو
بر آن بودم که چون دور از تو کردم کم شود در دم
ندانستم که خواهد محنتم افزود دور از تو
بلای هجر بسیارست و ما بسیار کم طاقت
نمی دانیم حال ما چه خواهد بود دور از تو
مرا گفتی که خواهی مرد در هجران من بی شک
محالست این سخن کی می توان آسود دور از تو
نماند از ناله تاب صحبت ما همنشینان را
کجا شد آن که ما را صبر می فرمود دور از تو
تو آتش پاره من خار ره بر من چو بگذشتی
اثر مگذار کز من بر نیاید دود دور از تو
جهان شد تیره در چشم فضولی بی مه رویت
فلک هرگز ره راحت به او ننمود دور از تو
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سرم را درد بر بالین محنت سود دور از تو
تنم در بستر بیچارگی فرسود دور از تو
هوش مصنوعی: سرم به دلیل مشکلات و سختیها در حالی روی بالین من است که دور از تو هستم، و جسمم نیز در بستر غم و بیچارگی در حال فرسودگی است، چرا که از تو دورم.
بر آن بودم که چون دور از تو کردم کم شود در دم
ندانستم که خواهد محنتم افزود دور از تو
هوش مصنوعی: نیت داشتم که با دوری از تو، احساس دلمردگیام کم شود، اما نمیدانستم که این فاصله باعث افزایش درد و رنج من خواهد شد.
بلای هجر بسیارست و ما بسیار کم طاقت
نمی دانیم حال ما چه خواهد بود دور از تو
هوش مصنوعی: دوری از تو مصیبتهای زیادی را به همراه دارد و ما تاب و تحمل کمی داریم. نمیدانیم که حالمان چه خواهد شد وقتی از تو دور هستیم.
مرا گفتی که خواهی مرد در هجران من بی شک
محالست این سخن کی می توان آسود دور از تو
هوش مصنوعی: تو به من گفتی که در غیاب تو حتماً میمیرم، اما این حرف غیرممکنی است. چگونه میتوانم در دوری از تو آرامش داشته باشم؟
نماند از ناله تاب صحبت ما همنشینان را
کجا شد آن که ما را صبر می فرمود دور از تو
هوش مصنوعی: نالههایمان چنان شتابان شده که دیگر همنشینان تاب گفتوگو با ما را ندارند. آن کسی که به ما دلداری میداد و صبر را یادآوری میکرد، کجاست؟ او که اکنون از ما دور است.
تو آتش پاره من خار ره بر من چو بگذشتی
اثر مگذار کز من بر نیاید دود دور از تو
هوش مصنوعی: تو مانند آتشی هستی که من را میسوزاند، و وقتی که از کنار من عبور میکنی، اثر و نشانی از خودت بر من نگذار، زیرا من از دوری تو نمیتوانم دود و نشانهای داشته باشم.
جهان شد تیره در چشم فضولی بی مه رویت
فلک هرگز ره راحت به او ننمود دور از تو
هوش مصنوعی: دنیا در نظر کسی که به تو توجه دارد، تاریک و غمانگیز شده است و آسمان هرگز راهی به آسایش و راحتی برای او نشان نداده است در حالی که تو دوری.

فضولی