گنجور

شمارهٔ ۲۱۴

نه من مقید آن سرو گلعذارم و بس
هوای او همه دارند من ندارم و بس
اگر چه ماه و شان زیر چرخ بسیارند
میانه همه آن مهوش است یارم و بس
ز قد و خال و خط و چهره نیست گریه من
خراب کرده آن چشم پر خمارم و بس
سواد مردم چشمم ببین خیال مکن
که هست داغ غمت در دل فکارم و بس
ز آفتاب رخش روشنست روز همه
همین من از غم او تیره روزگارم و بس
تو نیستی چو من ای شمع در غم رخ او
من اشکبارم و نالان نه اشکبارم و بس
فضولی از همه خلق گشته نومید
به لطف شاه ولایت امیدوارم و بس

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نه من مقید آن سرو گلعذارم و بس
هوای او همه دارند من ندارم و بس
هوش مصنوعی: من فقط به آن سرو زیبای گل مانند وابسته نیستم و فقط آن را می‌پرستم. همه به او علاقه‌مندند، اما من هیچ احساسی نسبت به او ندارم.
اگر چه ماه و شان زیر چرخ بسیارند
میانه همه آن مهوش است یارم و بس
هوش مصنوعی: هرچند در جهان بسیاری از ماه‌ها و زیبایی‌ها وجود دارند، اما در میان تمام آن‌ها، محبوب من تنها کسی است که برایم مهم است.
ز قد و خال و خط و چهره نیست گریه من
خراب کرده آن چشم پر خمارم و بس
هوش مصنوعی: من به خاطر زیبایی‌ها و ویژگی‌های چهره‌ات نمی‌گریم، بلکه این چشم پر از خواب و سرگردانت است که من را غمگین کرده است و فقط همین.
سواد مردم چشمم ببین خیال مکن
که هست داغ غمت در دل فکارم و بس
هوش مصنوعی: من به خاطر غم تو در دل خود دردی دارم که نمی‌خواهی آن را ببینی. مردم تنها ظاهر را می‌بینند و خیال می‌کنند که حال من خوب است، در حالی که من تنها به فکر تو هستم و هیچ چیز دیگری برایم مهم نیست.
ز آفتاب رخش روشنست روز همه
همین من از غم او تیره روزگارم و بس
هوش مصنوعی: روز به خاطر نور آفتاب روشن و زیباست، اما من به خاطر غم او، روزگارم تیره و غم‌انگیز است و هیچ چیز دیگری جز این غم ندارم.
تو نیستی چو من ای شمع در غم رخ او
من اشکبارم و نالان نه اشکبارم و بس
هوش مصنوعی: تو مانند من نیستی، ای شمع در غم روی او. من تنها اشک نمی‌ریزم و ناله می‌کنم، بلکه درد و غم عمیق‌تری در دل دارم.
فضولی از همه خلق گشته نومید
به لطف شاه ولایت امیدوارم و بس
هوش مصنوعی: نمی‌توانم به کسی اعتماد کنم و از همه افراد ناامید شده‌ام، اما به لطف و کمک پادشاه، امیدوارم و غیر از این هیچ چیز دیگری نمی‌خواهم.