گنجور

شمارهٔ ۲۰۹

دلا بمهر رخش دیده پر آب انداز
ترست پرده چشمت بآفتاب انداز
صبا که گفت که حرفی ز بی قراری ما
بگوی آن گل تر را در اضطراب انداز
نقاب کرد تن خاکیم ز چهره جان
گرت هواست که افتد ز رخ نقاب انداز
میانه من و تو هستی منست حجاب
بیا و آتشی از رخ برین حجاب انداز
چه می دهی از سر التفات دل برقیب
سگی ست ، جانب او سنگ اجتناب انداز
شدم خراب ز بی رحمی تو رحمی کن
گهی ز لطف نظر بر من خراب انداز
چه کار تست فضولی قبول قید ورع
ترا که گفت که خود را درین عذاب انداز

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلا بمهر رخش دیده پر آب انداز
ترست پرده چشمت بآفتاب انداز
هوش مصنوعی: ای دل، به زیبایی چهره‌ات، چشمانم را پر از اشک کن و پرده‌ی چشمانت را در برابر نور آفتاب بگشایی.
صبا که گفت که حرفی ز بی قراری ما
بگوی آن گل تر را در اضطراب انداز
هوش مصنوعی: نسیم، که بگوید از بی‌قراری ما، آن گل تازه را درنگرانی و اضطراب بیندازد.
نقاب کرد تن خاکیم ز چهره جان
گرت هواست که افتد ز رخ نقاب انداز
هوش مصنوعی: ما بدن‌مان مانند نقابی از خاک است و چهره جان در زیر آن پنهان است. اگر تو تمایل داری که این پرده کنار برود و حقیقت آشکار شود، باید این نقاب را کنار بگذاری.
میانه من و تو هستی منست حجاب
بیا و آتشی از رخ برین حجاب انداز
هوش مصنوعی: میان من و تو، خودم حائلی است؛ بیا و نوری از چهره‌ات بر این حائل بیفکن.
چه می دهی از سر التفات دل برقیب
سگی ست ، جانب او سنگ اجتناب انداز
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که محبت و توجه به کسی، گاهی ممکن است برای انسان مضر باشد. شاعر می‌گوید: زمانی‌که به کسی توجه می‌کنی، ممکن است او مانند سگی بی‌وفا شود و در مقابل محبت تو، سنگدلی و بی‌توجهی نشان دهد. به همین دلیل، بهتر است از او اجتناب کنم و سنگی به سوی او پرتاب کنم تا از فاصله دوری بمانم.
شدم خراب ز بی رحمی تو رحمی کن
گهی ز لطف نظر بر من خراب انداز
هوش مصنوعی: من از بی‌رحمی تو به شدت آسیب دیده‌ام، لطفی کن و گاهی با نگاه محبت‌آمیزت به من رحم کن و به حال خرابم نگرانی نشان بده.
چه کار تست فضولی قبول قید ورع
ترا که گفت که خود را درین عذاب انداز
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی درباره عدم دخالت یا فضولی در کارهای دیگران صحبت می‌کند. گوینده می‌گوید که چرا باید به زندگی دیگران و مشکلات آنها توجه کنیم، در حالی که خودمان نیز در مشکلات و عذاب‌های خودمان غرق هستیم. به عبارتی دیگر، بهتر است به جای فضولی در زندگی دیگران، به وضعیت خود توجه کنیم.

حاشیه ها

1402/12/14 20:03
سیدمحمد جهانشاهی

سگی ست ، جانب او سنگِ اجتناب انداز