شمارهٔ ۱۲۴
تنگ آمده بجلوه آهم فضای چرخ
خواهد گذشت عاقبت از تنگنای چرخ
بر سر هزار سنگ رسد هر زمان مرا
گویا که ریخت از نم اشکم بنای چرخ
با دود آه چون نکنم تیره چرخ را
با داغ درد سوخت دلم را جفای چرخ
پر شد ز آتش دل من چرخ بعد ازین
باشد مگر مقام ملایک و رای چرخ
از رشک ساکنان سر کوی آن پری
ماتم سرا شدست ملک را سرای چرخ
تنها نیم من از روش چرخ در بلا
وارسته کجاست ز دام بلای چرخ
گر چرخ بی وفاست بگویم عجب مدار
هرگز کسی ندیده فضولی وفای چرخ
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تنگ آمده بجلوه آهم فضای چرخ
خواهد گذشت عاقبت از تنگنای چرخ
هوش مصنوعی: اینجا بیان شده که به خاطر فشار و سختیهایی که زندگی به ما تحمیل میکند، رنج و غم در وجود ما جلوهگری میکند. اما در نهایت، این مشکلات و دشواریها از بین خواهند رفت و راهی برای عبور از تنگناها به وجود خواهد آمد.
بر سر هزار سنگ رسد هر زمان مرا
گویا که ریخت از نم اشکم بنای چرخ
هوش مصنوعی: هر بار که به هزاران مشکل و رنج برمیخورم، انگار که از اشکهایم آسمان هم خراب شده است.
با دود آه چون نکنم تیره چرخ را
با داغ درد سوخت دلم را جفای چرخ
هوش مصنوعی: چطور میتوانم آسمان را با دود آههایم تاریک نکنم، وقتی که دلام از درد سوختن و ظلم زمانه شکسته است؟
پر شد ز آتش دل من چرخ بعد ازین
باشد مگر مقام ملایک و رای چرخ
هوش مصنوعی: دل من از آتش پر شده و اکنون چرخ (دنیا) باید بعد از این، مقام ملایک (فرشتگان) و کار چرخ (سرنوشت) را بررسی کند.
از رشک ساکنان سر کوی آن پری
ماتم سرا شدست ملک را سرای چرخ
هوش مصنوعی: ساکنان سر کوچه آن فرشته به خاطر حسادت، باعث شدهاند که این سرای پرآشوب به محل عزا تبدیل شود.
تنها نیم من از روش چرخ در بلا
وارسته کجاست ز دام بلای چرخ
هوش مصنوعی: تنها بخشی از من از چرخ تقدیر و سختیها رهایی یافته است، اما هنوز در دام مشکلات و سختیهای زندگی گرفتار بلای چرخ هستم.
گر چرخ بی وفاست بگویم عجب مدار
هرگز کسی ندیده فضولی وفای چرخ
هوش مصنوعی: اگر چرخ گردون بیوفا و ناپایدار است، پس عجب است که هیچکس هرگز وفای آن را ندیده و به آن دل نبسته است.