شمارهٔ ۶
زیب غزل کردم این سه بیت ملک را
تا غزلم صدر هر مراسله باشد:
«دَهدله از بهر چیست عاشق معشوق؟!
عاشق معشوق بِه که یکدله باشد
با گِله خوش نیست روی خوبِ تو دیدن
دیدن رویت خوش است بیگله باشد
طاقت و صبرم نمانده است دگر هیچ
در شب هجرم چهقدر حوصله باشد؟!»
دوست نشاید ز دوست در گله باشد
مرد نباید که تنگحوصله باشد
دوش به هیچم خرید خواجه و ترسم
باز پشیمان از این معامله باشد!
راهرو عشق باید از پی مقصود
در قدمش صد هزار آبله باشد
تند مران ای دلیل ره که مبادا
خستهدلی در قفای قافله باشد
موی تو زد حلقه بر میانَتَ و نگذاشت
یک سر مو در میانه فاصله باشد
آن که مسلسل نمود طرهٔ لیلی
خواست که مجنون اسیر سلسله باشد
با غزل شاهِ نکتهسنج فروغی
من چه سرایم که قابل صله باشد؟!
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1388/08/18 19:11
نگین شکروی
برخی این غزل را به ناصرالدین شاه نسبت میدهند اما تنها ابیات دوم وسوم وچهارم که نسبت به بقیه شعر ابیات ضعیف تری محسوب می شوند سروده ی ناصرالدین شاه می باشند
1395/11/26 16:01
این تضمین در تکمیل کردن شعر "دوست نشاید ز دوست در گله باشد...." سروده ناصر الدین شاه گفته شده.
1397/12/06 13:03
این بیت:
دوست نباید ز دوست در گله باشد
مرد نباید که تنگ حوصله باشد
نخستین بیت این غزل است .به
عبارت دیگر مطلع غرل است
وای غزل با برداشتن این بیت هم قافیه در مطلع
به یک قطعه تبدیل شده است.
این بیت و دو بیتی که در اول آمده از ناصرالدین
شاه قاجار است .؟ Nbb