گنجور

شمارهٔ ۶

زیب غزل کردم این سه بیت ملک را
تا غزلم صدر هر مراسله باشد:
«دَه‌دله از بهر چیست عاشق معشوق؟!
عاشق معشوق بِه که یک‌دله باشد
با گِله خوش نیست روی خوبِ تو دیدن
دیدن رویت خوش است بی‌گله باشد
طاقت و صبرم نمانده است دگر هیچ
در شب هجرم چه‌قدر حوصله باشد؟!»
دوست نشاید ز دوست در گله باشد
مرد نباید که تنگ‌حوصله باشد
دوش به هیچم خرید خواجه و ترسم
باز پشیمان از این معامله باشد!
راهرو عشق باید از پی مقصود
در قدمش صد هزار آبله باشد
تند مران ای دلیل ره که مبادا
خسته‌دلی در قفای قافله باشد
موی تو زد حلقه بر میانَتَ و نگذاشت
یک سر مو در میانه فاصله باشد
آن که مسلسل نمود طرهٔ لیلی
خواست که مجنون اسیر سلسله باشد
با غزل شاهِ نکته‌سنج فروغی
من چه سرایم که قابل صله باشد؟!

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زیب غزل کردم این سه بیت ملک را
تا غزلم صدر هر مراسله باشد:
هوش مصنوعی: من این سه بیت را به زیبایی غزل پرداخته‌ام تا شعر من در صدر هر نامه‌ای قرار بگیرد.
«دَه‌دله از بهر چیست عاشق معشوق؟!
عاشق معشوق بِه که یک‌دله باشد
هوش مصنوعی: عاشق معشوق به چه دلیل دل‌هایش را پراکنده می‌کند؟ بهتر است که عاشق فقط یک دل و یک‌دلی داشته باشد.
با گِله خوش نیست روی خوبِ تو دیدن
دیدن رویت خوش است بی‌گله باشد
هوش مصنوعی: در قاعده، من از دیدن چهره زیبای تو ناراضی نیستم، بلکه خوشحالم که تو را می‌بینم و بهتر است که بدون هیچ دلخوری این کار را انجام دهم.
طاقت و صبرم نمانده است دگر هیچ
در شب هجرم چه‌قدر حوصله باشد؟!»
هوش مصنوعی: حوصله و صبرم تمام شده و در شب جدایی‌ام دیگر هیچ چیزی برای تحمل کردن ندارم.
دوست نشاید ز دوست در گله باشد
مرد نباید که تنگ‌حوصله باشد
هوش مصنوعی: دوست نباید از دوست دلخور باشد و انسان نباید شخصیت ضیق و تنگ‌نظری داشته باشد.
دوش به هیچم خرید خواجه و ترسم
باز پشیمان از این معامله باشد!
هوش مصنوعی: دیروز شخصی به من توجه کرد و مرا ارزشمند دانست، اما نگرانم که ممکن است دوباره از این تصمیم خود پشیمان شود.
راهرو عشق باید از پی مقصود
در قدمش صد هزار آبله باشد
هوش مصنوعی: برای رسیدن به عشق، باید در مسیر خود سختی‌ها و دردها را تحمل کرد و این دردها همچون آبله‌های بسیار در پاهایمان نمایان شود.
تند مران ای دلیل ره که مبادا
خسته‌دلی در قفای قافله باشد
هوش مصنوعی: ای راهنما، تند نرو! مبادا که کسی با دل شکسته در پشت قافله باشد.
موی تو زد حلقه بر میانَتَ و نگذاشت
یک سر مو در میانه فاصله باشد
هوش مصنوعی: موهای تو به دور میانت حلقه زده و نگذاشته‌اند که حتی یک تار مو در فاصله بماند.
آن که مسلسل نمود طرهٔ لیلی
خواست که مجنون اسیر سلسله باشد
هوش مصنوعی: شخصی که به زیبایی و جذابیت موهای لیلی اشاره می‌کند، در واقع خواسته است که مجنون به خاطر آن زیبایی در بند و اسیر محبت او باشد.
با غزل شاهِ نکته‌سنج فروغی
من چه سرایم که قابل صله باشد؟!
هوش مصنوعی: با شعر زیبای فروغی، من چه چیزی می‌توانم بسرایم که لایق آن باشد؟

حاشیه ها

1388/08/18 19:11
نگین شکروی

برخی این غزل را به ناصرالدین شاه نسبت میدهند اما تنها ابیات دوم وسوم وچهارم که نسبت به بقیه شعر ابیات ضعیف تری محسوب می شوند سروده ی ناصرالدین شاه می باشند

این تضمین در تکمیل کردن شعر "دوست نشاید ز دوست در گله باشد...." سروده ناصر الدین شاه گفته شده.

1397/12/06 13:03

این بیت:
دوست نباید ز دوست در گله باشد
مرد نباید که تنگ حوصله باشد
نخستین بیت این غزل است .به
عبارت دیگر مطلع غرل است
وای غزل با برداشتن این بیت هم قافیه در مطلع
به یک قطعه تبدیل شده است.
این بیت و دو بیتی که در اول آمده از ناصرالدین
شاه قاجار است .؟ Nbb