گنجور

شمارهٔ ۴

این غزل فرمودهٔ شاه است بشنو
تا به مهر آید دل پرخشم و کینت
«تابم از دل برد زلف عنبرینت
صبرم از کف برد لعل شکرینت
تنگ شکر از چه ریزد از دهانت
نقرهٔ خام از چه خیزد از سرینت
عارف شهر ار ببیند روی ماهت
بعد از اینش سجده باید بر جبینت
گر قرین در آسمان جویند مه را
می‌توان هم بر زمین جستن قرینت
شکر می‌گوید خدای آسمان را
هر که می‌بیند خرامان بر زمینت
تا بسوزانند صورت‌های خود را
کاش می‌دیدند نقاشان چینت
گر بریزد خون من بر آستانت
بر نخواهم داشت دست از آستینت
هر دو عالم را به یک نظاره کشتی
آفرین بر نرگس سحر آفرینت»

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این غزل فرمودهٔ شاه است بشنو
تا به مهر آید دل پرخشم و کینت
هوش مصنوعی: این شعر از شاه است، پس گوش سپار تا دل پرخشم و کینه‌ات نرم و محبت‌آمیز شود.
«تابم از دل برد زلف عنبرینت
صبرم از کف برد لعل شکرینت
هوش مصنوعی: موهای خوشبو و عطری تو من را به شدت تحت تاثیر قرار داده و صبر و تحملم را از دست داده‌ام. لب‌های شیرین تو نیز کار را برای من دشوارتر کرده است.
تنگ شکر از چه ریزد از دهانت
نقرهٔ خام از چه خیزد از سرینت
هوش مصنوعی: شیرینی کلامت چرا از دهانت سرازیر می‌شود و نقرهٔ ناب چرا از وجودت به راه می‌افتد؟
عارف شهر ار ببیند روی ماهت
بعد از اینش سجده باید بر جبینت
هوش مصنوعی: اگر عارف شهر، چهره‌ی زیبای تو را ببیند، بعد از این باید در برابر تو سر به سجده بگذارد.
گر قرین در آسمان جویند مه را
می‌توان هم بر زمین جستن قرینت
هوش مصنوعی: اگر در آسمان به دنبال ماه باشند، می‌توان آن را در زمین نیز یافت.
شکر می‌گوید خدای آسمان را
هر که می‌بیند خرامان بر زمینت
هوش مصنوعی: هر که به زیبایی‌های طبیعت و جهان نگاه می‌کند، خدا را سپاس می‌گوید و به خاطر نعمت‌هایش شادمان است.
تا بسوزانند صورت‌های خود را
کاش می‌دیدند نقاشان چینت
هوش مصنوعی: ای کاش نقاشان می‌توانستند ببینند که چگونه زیبایی‌های چهره‌های خود را در دل آتش از دست می‌دهند.
گر بریزد خون من بر آستانت
بر نخواهم داشت دست از آستینت
هوش مصنوعی: اگر خونم بر درگاه تو بریزد، هرگز از آستین تو دست نخواهم کشید.
هر دو عالم را به یک نظاره کشتی
آفرین بر نرگس سحر آفرینت»
هوش مصنوعی: هر دو جهان را به یک نگاه زیبا آورده‌ای؛ ستایش بر نرگسی که صبح را خلق کرده است.