غزل شمارهٔ ۸۴
کار من تا به زلف یار من است
صد هزاران گره به کار من است
هر کجا روز تیرهای بینی
دست پرورد روزگار من است
شادمانی به شدمن ارزانی
تا غم دوست دوستدار من است
ناصح تیرهدل چنان داند
که محبت به اختیار من است
آن که در هیچ جا قرارش نیست
دل بیصبر و بیقرار من است
پی طفلان نوش لب گیرد
طفل اشکی که در کنار من است
صبح محشر که گفت واعظ شهر
از پس شام انتظار من است
آن قیامت که عاشقان خواهند
قامت سرو گلعذار من است
مجلسآرای عالم معنی
صورت نازنین نگار من است
من فروغی پیمبر سخنم
معجزم نظم آبدار من است
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کار من تا به زلف یار من است
صد هزاران گره به کار من است
هوش مصنوعی: کاری که من انجام میدهم به زلف محبوبم وابسته است و این وابستگی باعث ایجاد صدها مشکل و پیچیدگی برای من شده است.
هر کجا روز تیرهای بینی
دست پرورد روزگار من است
هوش مصنوعی: هر جا که با وضعیت بد و دشواری مواجه شوی، بدان که این شرایط نتیجهی تجربیات و چالشهایی است که در زندگیام داشتهام.
شادمانی به شدمن ارزانی
تا غم دوست دوستدار من است
هوش مصنوعی: شادی و خوشحالی برای من ارزشمند است، زیرا غم و اندوه کسی که به او محبت دارم، بر دوش من سنگینی میکند.
ناصح تیرهدل چنان داند
که محبت به اختیار من است
هوش مصنوعی: اندیشمندان بدبین بر این باورند که من میتوانم محبت را بر اساس خواسته خود انتخاب کنم.
آن که در هیچ جا قرارش نیست
دل بیصبر و بیقرار من است
هوش مصنوعی: دل بیصبر و بیقرار من در هیچ جایی آرام و قرار ندارد.
پی طفلان نوش لب گیرد
طفل اشکی که در کنار من است
هوش مصنوعی: کودکان مشغول بازی میشوند و در این میان، کودکی که در کنار من است، بغض و اندوهی را در دل دارد.
صبح محشر که گفت واعظ شهر
از پس شام انتظار من است
هوش مصنوعی: صبح روز قیامت که واعظ شهر میگوید باید منتظر من باشی، به دنبال عاقبت کارها و رفتارهایت خواهی بود.
آن قیامت که عاشقان خواهند
قامت سرو گلعذار من است
هوش مصنوعی: روز قیامت، زمانی که عاشقان به آرزوی خود میرسند، لحظهای خواهد بود که من با قامت زیبا و دلربای خود ظاهر میشوم.
مجلسآرای عالم معنی
صورت نازنین نگار من است
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت چهرهی محبوب من، خود به تنهایی به عالم معنا و جمال زندگی شکل میبخشد و آن را زیبا میکند.
من فروغی پیمبر سخنم
معجزم نظم آبدار من است
هوش مصنوعی: من شاعر و سخنگوی الهامبخش هستم و شعرهای من مانند معجزهای از آب زندهاند.
حاشیه ها
1402/09/21 17:12
ادیب
بیت :
شادمانی به شدمن ارزانی
تا غم دوست دوستدار من است
به دو گونه در جا های دیگر آمده است. اگر کسی دسترسی به منبع دارد, خواهشمندم که گونه درست آنرا نوشته و یا ویرایش کنند زیرا می پندارم که اینجا اشتباه است
1:
شادمانی به دشمن ارزانی
تا غم دوست دوستدار من است
2:
شادمانی به من شد ارزانی
تا غم دوست دوستدار من است