غزل شمارهٔ ۵۳
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۵۳ به خوانش عندلیب
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
معرکه است
با تقدیم احترام
فکر کنم مصراع اول بیت ششم باید به این صورت اصلاح شود:
یک جرعه - آن - مست کند هر دو جهان را
..
با تشکر از سایت خوبتان
بنظر من مصراع اول بیت ششم به این صورت صحیح ترهست:
یک جرعه ی آن مست کند هر دو جهان را
که مرجع ضمیر اشاره ی (آن) در مصراع اول بیت ششم؛ کل مصراع دوم همان بیت است
بیت دهم درستش اینه:
از من بگریزید که می خورده ام امروز/ با من منشینید که دیوانه ام امشب
با درود. بیت ششم را باید اینگونه ویراست:
یک جرعهٔ آن مست کند هر دو جهان را
چیزی که لبت ریخت به پیمانهام امشب
با سلام وعرض ادب خدمت دوستان . به نظر هر دو بیت 6 و 10 درست می باشد به این دلیل که :
1-به اشعاری که بصورت ترانه گوش داده اید اکتفا نکنید
2- یک جرعه تو یعنی یک جرعه از دست تو یا یک جرعه از کلام لبت که اینگونه سروده شده و در معنی ومفهوم یعنی یک ذره از وجود تو که کلام در اصل از وجود ذات خداوند لم یزلی بر می خیزد
3-در بیت 10 نیز کاملا با ردیف وقافیه وهمچنین معنی شعر کلمه امشب هماهنگ است . مگر میشود روز می خورد و شب دیوانه شد
دوستان میبخشید
ازمن بگریزید که می خورده ام امشب بنظرمنهم نمیتونه درست باشه. البته روزهم میشه می خورد اما بحث اینه که درغزل فقط بیت اوله که قافیه وردیف داره. یعنی مابقی مصرع های اول بجزبیت اول ردیف ندارند. و واضحتر ردیف و قافیه برای مصرع اول ودوم ازبیت اول و مصرع های دوم سایرابیات باید برابر باشن . واین تکرار باعث پایین آمدن ارزش شعر میشه . نسخ دستی هم با کلمه ((امروز )) وجود دارن
متشکرم
ضمن تمام احترامی ک برای شما قائلم ولی آقای گنجی اگر فرمایش شما درست باشه پس مصرع دوم بیت شش به یک چیز کاملا گنگ اشاره میکنه و معنی نداره
برگ سبز برنامه شماره 184 (سه گاه)
با صدای استاد اکبر گلپایگانی
آواز استاد اکبر گلپایگانی و ساز استاد یاحقی فوق العاده است ....
سلام
در دیوان فروغی تصحیح مهدی افشار، این اختلافات دیده می شود:
یک جرعه آن مست کند هردو جهان را
آه سحر و طاقت مردانه ام امشب
از من بگریزید که می خورده ام امروز
بیتهایاول و دومدر نسخ ًًًً....
باسلام
این اهنگ از معینن با دکلمه خانم .... و در دستگاه ماهور اجرا شد
یک جرعه ان مست کند هردو جهان را چیزی که لبت ریخت به پیمانه ام امشب
با عرض سلام وادب خدمت فرهیختگان بزرگوار---بیت ششم و بیت دهم بنظر من درست نوشته شده زیرا در بیت شش فرمورده یک جرعه از چیزی که تو امشب در پیمانه من ریختی هر دو جهان را مست میکند. و در بیت دهم میفرماید من امشب می خورده ام لذا دیوانه شده ام پس با من ننشینید و از من بگریزید.پس می خوردن ودیوانگی هر دو در یک شب اتفاق افتاده....پایدار و شاد باشید
تا پاک بسوزد پر پروانه ام امشب-----عشاق همیشه طالب فنا شدن در معشوق هستند پس آرزوی تمام سوختن درست بنظر میرسد
"یار گرانسایه"
احساس تو شد سرزده در خانهام امشب
شورو شعفی ریخت به کاشانهام امشت
این مرغ شباهنگ به من لطف نمودست
بنشسته براین کلبه ی ویرانهام امشب
شمعی نفُروزم چو بُود جلوهی مهتاب
خواهم که نسوزم پَر پَروانهام امشب
اینجا سُخن از ورد و دعا نیست بدانید
مشغول سُرود و می و پیمانهام امشب
درخلوتم و میل اَنیسی به سرم نیست
با هر که جز احساس تو بیگانهام امشب
حسّت نگذارد که کُنم درک زمان را
حَظ بردهام از عمر گرانمایهام امشب
من صُحبت خیّام نوشتم به ضمیرم
از شیخ گُریزم خودم افسانهام امشب
روح طرب کلبهی «سینا» همه از توست
ای همنفس و یار گرانسایهام امشب
رحیم سینایی 27/فروردین/1399
ترسم که سر کوی تورا سیل بگیرد
ای بی خبر از گریه مستانه ام امشب...
به نحوه بیان این بیت در آواز استاد گلپایگانی ، دقت کنین با چه تبحری اجرا میکنند......روح نواز است..
بداهه ی اینجانب در استقبال از این غزل زیبای فروغی بسطامی
«اندوه تو شد وارد کاشانه ام امشب
مهمان عزیز آمده در خانه ام امشب»
شمعی شده سوزان و پر از نور دل انگیز
تا صبح سحر واله و پروانه ام امشب
در بزم تو ای مایه ی آرامش جانم
از خویش و خودی غافل و بیگانه ام امشب
عاقل نکند فهمِ دل و عشوه ی دلدار
مجنون صفتی بیدل و دیوانه ام امشب
در دام دو زلفت شده ام صید گرفتار
باز آی که محتاج کمی دانه ام امشب
آباد بُدم سقف دلم ، زار فروریخت
ویرانتر از آن گوشه ی ویرانه ام امشب
صد بار دگر گفته ام و باز بگویم
من عاشق یک جام و دو پیمانه ام امشب
فرهاد صفت می کَنَم این کوه درون را
من کُشته ی این قصه و افسانه ام امشب
از مستی چشمان توام مست نمودند
من مست همین مستیِ مستانه ام امشب
از بس که غم هجر تو را خورده دلِ زار
سیراب ترین تشنه ی فرزانه ام امشب
ابر آمد و بر سقف دلم خیمه زد اینک
بی تاب ترین گریه ی بی شانه ام امشب
ای آنکه قرار از دل ما باز ربودی
باز آی و لطافت بده بر خانه ام امشب
#رضارضایی « بیقرار »
امّید ، که بر خیلِ غمَش دست بیابد ،