گنجور

غزل شمارهٔ ۵۳

اندوه تو شد وارد کاشانه‌ام امشب
مهمان عزیز آمده در خانه‌ام امشب
صد شکر خدا را که نشسته‌ست به شادی
گنج غمت اندر دل ویرانه‌ام امشب
من از نگه شمع رخت دیده ندوزم
تا پاک نسوزد پر پروانه‌ام امشب
بگشا لب افسونگرت ای شوخ پری چهر
تا شیخ بداند ز چه افسانه‌ام امشب
ترسم که سر کوی تو را سیل بگیرد
ای بی‌خبر از گریه مستانه‌ام امشب
یک جرعهٔ آن مست کند هر دو جهان را
چیزی که لبت ریخت به پیمانه‌ام امشب
شاید که شکارم شود آن مرغ بهشتی
گاهی شکن دام و گهی دانه‌ام امشب
تا بر سر من بگذرد آن یار قدیمی
خاک قدم محرم و بیگانه‌ام امشب
امّید ، که بر خیلِ غمش دست بیابد،
آه سحر و طاقت هر دانه‌ام امشب
از من بگریزید که می‌خورده‌ام امشب
با من منشینید که دیوانه‌ام امشب
بی حاصلم از عمر گرانمایه فروغی
گر جان نرود در پی جانانه‌ام امشب

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اندوه تو شد وارد کاشانه‌ام امشب
مهمان عزیز آمده در خانه‌ام امشب
هوش مصنوعی: امشب غم تو به خانه‌ام آمده و مثل یک مهمان عزیز در کنارم است.
صد شکر خدا را که نشسته‌ست به شادی
گنج غمت اندر دل ویرانه‌ام امشب
هوش مصنوعی: شکر خدا را که امشب در دل ویران من، شادی نشسته و گنج غم‌هایم را از بین برده است.
من از نگه شمع رخت دیده ندوزم
تا پاک نسوزد پر پروانه‌ام امشب
هوش مصنوعی: من به خاطر زیبایی چشمانت نگاه از شمع نمی‌دهم؛ تا وقتی که پر پروانه‌ام نسوزد، امشب را با احتیاط سپری می‌کنم.
بگشا لب افسونگرت ای شوخ پری چهر
تا شیخ بداند ز چه افسانه‌ام امشب
هوش مصنوعی: ای پری‌چهر با طنازی‌های خود، لب‌های افسونگرت را بگشا تا این روحانی متوجه شود دلیلی که مرا به افسانه‌ها کشانده، چه بوده است.
ترسم که سر کوی تو را سیل بگیرد
ای بی‌خبر از گریه مستانه‌ام امشب
هوش مصنوعی: نگرانم که سر کوی تو تحت تأثیر غم و اندوه من قرار گیرد و از این موضوع بی‌خبر باشی، در حالی که امشب دلم به شدت می‌نالد.
یک جرعهٔ آن مست کند هر دو جهان را
چیزی که لبت ریخت به پیمانه‌ام امشب
هوش مصنوعی: یک قاشق از آن نوشیدنی می‌تواند هر دو دنیا را مدهوش کند، چیزی که امشب از لب تو به پیمانه من ریخته است.
شاید که شکارم شود آن مرغ بهشتی
گاهی شکن دام و گهی دانه‌ام امشب
هوش مصنوعی: شاید آن پرنده‌ی بهشتی گاهی در دام من بیفتد و گاهی هم دانه‌ام را ببیند. امشب این امید را دارم.
تا بر سر من بگذرد آن یار قدیمی
خاک قدم محرم و بیگانه‌ام امشب
هوش مصنوعی: امشب یار قدیمی‌ام از کنارم می‌گذرد و من در حالتی هستم که در زیر پای او، خاک قدم‌هایش به من نزدیک‌تر و پرمعناتر است، گویی که برای او معروف و آشنا هستم و در عین حال بیگانه‌ای در دل شب.
امّید ، که بر خیلِ غمش دست بیابد،
آه سحر و طاقت هر دانه‌ام امشب
هوش مصنوعی: امید دارم که بر تعداد غم‌هایم چیره شوم، آهی در سحر و دردم تحمل هر ذره از وجودم را در این شب احساس می‌کنم.
از من بگریزید که می‌خورده‌ام امشب
با من منشینید که دیوانه‌ام امشب
هوش مصنوعی: از من دور شوید چون امروز شب خاصی را گذرانده‌ام و دیوانه‌وار رفتار می‌کنم، پس بهتر است نزدیک من نایستید.
بی حاصلم از عمر گرانمایه فروغی
گر جان نرود در پی جانانه‌ام امشب
هوش مصنوعی: زندگی‌ام بی‌ثمر و بی‌فایده است، ولی اگر امشب روح من در جستجوی محبوبم نباشد، چه فایده‌ای دارد؟

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۳ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1390/01/06 11:04
ناشناس

معرکه است

با تقدیم احترام
فکر کنم مصراع اول بیت ششم باید به این صورت اصلاح شود:
یک جرعه - آن - مست کند هر دو جهان را
..
با تشکر از سایت خوبتان

1391/04/15 03:07
سیامند صالحپور

بنظر من مصراع اول بیت ششم به این صورت صحیح ترهست:
یک جرعه ی آن مست کند هر دو جهان را
که مرجع ضمیر اشاره ی (آن) در مصراع اول بیت ششم؛ کل مصراع دوم همان بیت است

1392/02/17 23:05
سید محمد منتظری

بیت دهم درستش اینه:
از من بگریزید که می خورده ام امروز/ با من منشینید که دیوانه ام امشب

1393/06/12 14:09
همایون رضایی

با درود. بیت ششم را باید اینگونه ویراست:
یک جرعهٔ آن مست کند هر دو جهان را
چیزی که لبت ریخت به پیمانه‌ام امشب

1394/06/23 09:08
علی گنجی

با سلام وعرض ادب خدمت دوستان . به نظر هر دو بیت 6 و 10 درست می باشد به این دلیل که :
1-به اشعاری که بصورت ترانه گوش داده اید اکتفا نکنید
2- یک جرعه تو یعنی یک جرعه از دست تو یا یک جرعه از کلام لبت که اینگونه سروده شده و در معنی ومفهوم یعنی یک ذره از وجود تو که کلام در اصل از وجود ذات خداوند لم یزلی بر می خیزد
3-در بیت 10 نیز کاملا با ردیف وقافیه وهمچنین معنی شعر کلمه امشب هماهنگ است . مگر میشود روز می خورد و شب دیوانه شد

1394/09/26 01:11
مهدی . ر

دوستان میبخشید
ازمن بگریزید که می خورده ام امشب بنظرمنهم نمیتونه درست باشه. البته روزهم میشه می خورد اما بحث اینه که درغزل فقط بیت اوله که قافیه وردیف داره. یعنی مابقی مصرع های اول بجزبیت اول ردیف ندارند. و واضحتر ردیف و قافیه برای مصرع اول ودوم ازبیت اول و مصرع های دوم سایرابیات باید برابر باشن . واین تکرار باعث پایین آمدن ارزش شعر میشه . نسخ دستی هم با کلمه ((امروز )) وجود دارن
متشکرم

1395/04/21 12:07
ali

ضمن تمام احترامی ک برای شما قائلم ولی آقای گنجی اگر فرمایش شما درست باشه پس مصرع دوم بیت شش به یک چیز کاملا گنگ اشاره میکنه و معنی نداره

1395/07/01 00:10
عبدالله قاسمی

برگ سبز برنامه شماره 184 (سه گاه)
با صدای استاد اکبر گلپایگانی

1402/02/04 18:05
Mojtaba Heydari

 آواز استاد اکبر گلپایگانی و ساز استاد یاحقی فوق العاده است ....

1395/07/01 00:10
عبدالله قاسمی

سلام
در دیوان فروغی تصحیح مهدی افشار، این اختلافات دیده می شود:
یک جرعه آن مست کند هردو جهان را
آه سحر و طاقت مردانه ام امشب
از من بگریزید که می خورده ام امروز

1395/09/18 23:12
سعید ابهریان

بیتهایاول و دومدر نسخ ًًًً....

1398/09/18 10:12
پرویز

باسلام
این اهنگ از معینن با دکلمه خانم .... و در دستگاه ماهور اجرا شد
یک جرعه ان مست کند هردو جهان را چیزی که لبت ریخت به پیمانه ام امشب

1398/10/27 02:12

با عرض سلام وادب خدمت فرهیختگان بزرگوار---بیت ششم و بیت دهم بنظر من درست نوشته شده زیرا در بیت شش فرمورده یک جرعه از چیزی که تو امشب در پیمانه من ریختی هر دو جهان را مست میکند. و در بیت دهم میفرماید من امشب می خورده ام لذا دیوانه شده ام پس با من ننشینید و از من بگریزید.پس می خوردن ودیوانگی هر دو در یک شب اتفاق افتاده....پایدار و شاد باشید

1398/10/28 21:12

تا پاک بسوزد پر پروانه ام امشب-----عشاق همیشه طالب فنا شدن در معشوق هستند پس آرزوی تمام سوختن درست بنظر میرسد

1399/01/15 00:04

"یار گران‌سایه"‌
احساس تو شد سرزده در خانه‌ام امشب
شورو شعفی ریخت به کاشانه‌ام امشت
این مرغ شباهنگ به من لطف نمودست
بنشسته براین کلبه ی ویرانه‌ام امشب
شمعی نفُروزم چو بُود جلوه‌ی مهتاب
خواهم که نسوزم پَر پَروانه‌ام امشب
اینجا سُخن از ورد و دعا نیست بدانید
مشغول سُرود و می و پیمانه‌ام امشب
درخلوتم و میل اَنیسی به سرم نیست
با هر که جز احساس تو بیگانه‌ام امشب
حسّت نگذارد که کُنم درک زمان را
حَظ برده‌ام از عمر گرانمایه‌ام امشب
من صُحبت خیّام نوشتم به ضمیرم
از شیخ گُریزم خودم افسانه‌ام امشب
روح طرب کلبه‌ی «سینا» همه از توست
ای همنفس و یار گران‌سایه‌ام امشب
رحیم سینایی 27/فروردین/1399

1402/02/04 18:05
Mojtaba Heydari

ترسم که سر کوی تورا سیل بگیرد 

ای بی خبر از گریه مستانه ام امشب...

به نحوه بیان این بیت در آواز استاد  گلپایگانی ، دقت کنین با چه تبحری اجرا میکنند......روح نواز است..

1402/10/28 18:12
بیقرار

 بداهه ی اینجانب در استقبال از این غزل زیبای  فروغی بسطامی 


«اندوه تو شد وارد کاشانه ام امشب 
مهمان عزیز آمده در خانه ام امشب»

شمعی شده سوزان و پر از نور دل انگیز 
تا صبح سحر واله و پروانه ام امشب 

در بزم تو ای مایه ی آرامش جانم
از خویش و خودی غافل و بیگانه ام امشب

عاقل نکند فهمِ دل و عشوه ی دلدار 
مجنون صفتی بیدل و دیوانه ام امشب 


در دام دو زلفت شده ام صید گرفتار 
باز آی که محتاج کمی دانه ام امشب 

آباد بُدم سقف دلم ،  زار  فروریخت 
ویرانتر از آن گوشه ی ویرانه ام امشب

صد بار دگر گفته ام و باز بگویم 
من عاشق یک جام و دو پیمانه ام امشب

فرهاد صفت می کَنَم این کوه درون را 
من کُشته ی این قصه و افسانه ام امشب

از مستی چشمان توام مست نمودند 
من مست همین مستیِ مستانه ام امشب 

از بس که غم هجر تو را خورده دلِ زار 
سیراب ترین تشنه ی فرزانه ام امشب

ابر آمد و بر سقف دلم خیمه زد اینک 
بی تاب ترین گریه ی بی شانه ام امشب 

ای آنکه قرار از دل ما باز ربودی 
باز آی و لطافت بده بر خانه ام امشب

#رضارضایی « بیقرار »

1403/03/23 23:05
سیدمحمد جهانشاهی

امّید ، که بر خیلِ غمَش دست بیابد ،