غزل شمارهٔ ۴۰۵
ز صحن این چمن آن سرو قامت را تمنا کن
به زیر سایهاش بنشین، قیامت را تماشا کن
به طرف بوستان باد بهار آمد، بشد شادی
برای دوستان اسباب عشرت را مهیا کن
نگارا تا لب پر نوش و زلف پر گره داری
درون خسته را دریاب و کار بسته را واکن
تو مشکین مو نباید ساعتی بیکار بنشینی
گهی بر تار چنگی زن، گهی در جام صهبا کن
نشاید شاهد زیبا نبخشاید می حمرا
به صورت چون که زیبایی به معنی کار زیبا کن
کسی در ملک خوبی مرد میدانت نخواهد شد
گهی بر ماه خنجر کش، گهی با مهر غوغا کن
گهی برخیز و گه بنشین، به می دادن به می خوردن
گهی آشوب را بنشان و گاهی فتنه بر پا کن
ز عاشق هیچ کس معشوق را بهتر نمیبیند
برو از دیده وامق نظر در حسن عذرا کن
بیا همراه من یک روز بر مصر سر کویش
ز هر سو صدهزاران یوسف گم گشته پیدا کن
فروغی چون به خونت صف کشد بر گشته مژگانش
تو هم روی تظلم را به شاه لشکر آرا کن
ابوالفتح مظفر ناصرالدین شاه رزمآرا
که تیغش را قضا گوید به خونریزی مدارا کن
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز صحن این چمن آن سرو قامت را تمنا کن
به زیر سایهاش بنشین، قیامت را تماشا کن
هوش مصنوعی: از این باغ زیبا، از آن سرو بلند قد درخواست کن که زیر سایهاش بنشینی و زیباییهای جهان را تماشا کنی.
به طرف بوستان باد بهار آمد، بشد شادی
برای دوستان اسباب عشرت را مهیا کن
هوش مصنوعی: باد بهاری به سوی بوستان وزید و این سبب خوشحالی دوستان شد. بنابراین، برای فراهم کردن لذت و شادی، باید امکانات و شرائط را مهیا کرد.
نگارا تا لب پر نوش و زلف پر گره داری
درون خسته را دریاب و کار بسته را واکن
هوش مصنوعی: ای محبوب، وقتی لب پر از شراب و مویی پر از گره داری، دل خستهام را دریاب و مشکلاتم را حل کن.
تو مشکین مو نباید ساعتی بیکار بنشینی
گهی بر تار چنگی زن، گهی در جام صهبا کن
هوش مصنوعی: شما باید همیشه فعال باشید و از زیباییها و هنرها لذت ببرید. هنگامی که فرصتی دارید، بر روی ساز موسیقی بنوازید و گاهی هم از شراب لذت ببرید.
نشاید شاهد زیبا نبخشاید می حمرا
به صورت چون که زیبایی به معنی کار زیبا کن
هوش مصنوعی: شایسته نیست که زیبایی رخسار شاهد را با می گوارا تقسیم کند، همانطور که زیبایی در حقیقت به انجام کارهای نیکو مربوط میشود.
کسی در ملک خوبی مرد میدانت نخواهد شد
گهی بر ماه خنجر کش، گهی با مهر غوغا کن
هوش مصنوعی: هیچ کس در دنیای خوب و نیکو نمیتواند مدعا شود که مرد میدان است. گاهی بر روی ماه شمشیر میکشد و گاهی با محبت و مهر و عشق شور و هیاهو راه میاندازد.
گهی برخیز و گه بنشین، به می دادن به می خوردن
گهی آشوب را بنشان و گاهی فتنه بر پا کن
هوش مصنوعی: گاهی سر از جا برمیکنی و گاهی آرام مینشینی، گاهی به دوستان نوشیدنی میدهی و گاهی خودت به مینوشی. Sometimes آرامش را به جامعه برمیگردانی و sometimes ایجاد هرج و مرج میکنی.
ز عاشق هیچ کس معشوق را بهتر نمیبیند
برو از دیده وامق نظر در حسن عذرا کن
هوش مصنوعی: از دل عاشق هیچکس به زیبایی معشوق بهتر نمیتواند نگاه کند، پس به عشق و احساس وامق توجه کن و زیبایی عذرا را ببین.
بیا همراه من یک روز بر مصر سر کویش
ز هر سو صدهزاران یوسف گم گشته پیدا کن
هوش مصنوعی: بیایید یک روز به محلهاش برویم و از هر طرف یوسفهای گمشدهای را که در آنجا هستند، پیدا کنیم.
فروغی چون به خونت صف کشد بر گشته مژگانش
تو هم روی تظلم را به شاه لشکر آرا کن
هوش مصنوعی: وقتی که نور (فروغ) با مژگانی که به نشانه غم و افسردگی به حالت چشمانش نشستند، به تو نزدیک شود، تو هم باید جلوهی تظلم و نارضایتیات را برای آن فرمانده یا رئیس جنگ به نمایش بگذاری.
ابوالفتح مظفر ناصرالدین شاه رزمآرا
که تیغش را قضا گوید به خونریزی مدارا کن
هوش مصنوعی: ابوالفتح مظفر ناصرالدین شاه رزمآرا فردی است که تواناییهایش به گونهای است که سرنوشت به او قدرت جنگیدن و خونریزی را میدهد، اما او باید در این کار اعتدال و ملایمت را در پیش گیرد.