گنجور

غزل شمارهٔ ۴۰۳

گر عارف حق بینی چشم از همه بر هم زن
چون دل به یکی دادی، آتش به دو عالم زن
هم نکتهٔ وحدت را با شاهد یکتاگو
هم بانگ اناالحق را بر دار معظم زن
هم چشم تماشا را بر روی نکو بگشا
هم دست تمنا را بر گیسوی پر خم زن
هم جلوهٔ ساقی را در جام بلورین بین
هم بادهٔ بی‌غش را با سادهٔ بی غم زن
ذکر از رخ رخشانش با موسی عمران گو
حرف از لب جان بخشش با عیسی مریم زن
حال دل خونین را با عاشق صادق گو
رطل می صافی را با صوفی محرم زن
چون ساقی رندانی، می با لب خندان خور
چون مطرب مستانی نی با دل خرم زن
چون آب بقا داری بر خاک سکندر ریز
چون جام به چنگ آری با یاد لب جم زن
چون گرد حرم گشتی با خانه خدا بنشین
چون می به قدح کردی بر چشمهٔ زمزم زن
در پای قدح بنشین زیبا صنمی بگزین
اسباب ریا برچین، کمتر ز دعا دم زن
گر تکیه دهی وقتی، بر تخت سلیمان ده
ور پنجه زنی روزی، در پنجه رستم زن
گر دردی از او بردی صد خنده به درمان کن
ور زخمی از او خوردی صد طعنه به مرهم زن
یا پای شقاوت را بر تارک شیطان نه
یا کوس سعادت را بر عرش مکرم زن
یا کحل ثوابت را در چشم ملائک کش
یا برق گناهت را بر خرمن آدم زن
یا خازن جنت شو، گلهای بهشتی چین
یا مالک دوزخ شو، درهای جهنم زن
یا بندهٔ عقبا شو، یا خواجهٔ دنیا شو
یا ساز عروسی کن، یا حلقهٔ ماتم زن
زاهد سخن تقوی بسیار مگو با ما
دم درکش از این معنی، یعنی که نفس کم زن
گر دامن پاکت را آلوده به خون خواهد
انگشت قبولت را بر دیدهٔ پر نم زن
گر همدمی او را پیوسته طمع داری
هم اشک پیاپی ریز هم آه دمادم زن
سلطانی اگر خواهی درویش مجرد شو
نه رشته به گوهر کش نه سکه به درهم زن
چون خاتم کارت را بر دست اجل دادند
نه تاج به تارک نه، نه دست به خاتم زن
تا چند فروغی را مجروح توان دیدن
یا مرهم زخمی کن یا ضربت محکم زن

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر عارف حق بینی چشم از همه بر هم زن
چون دل به یکی دادی، آتش به دو عالم زن
هوش مصنوعی: اگر حقیقت را بشناسی، چشم خود را از همه چیز ببند. چون دل خود را به یک چیز داده‌ای، به دو دنیا آتش بزن.
هم نکتهٔ وحدت را با شاهد یکتاگو
هم بانگ اناالحق را بر دار معظم زن
هوش مصنوعی: این بیان به اهمیت و ارزش وحدت و یگانگی اشاره دارد. با استفاده از تصویر یک شاهد یکتا، به تأکید بر حقیقت و واقعیت‌هایی‌ که در زندگی وجود دارد، پرداخته می‌شود. این جمله همچنین به صدا و پیام حق اشاره می‌کند که باید به گوش همگان برسد و معرفت و آگاهی را در دل‌ها و ذهن‌ها زنده کند. به نوعی دعوت به شناخت و تمسک به حقیقت و یگانگی است.
هم چشم تماشا را بر روی نکو بگشا
هم دست تمنا را بر گیسوی پر خم زن
هوش مصنوعی: چشم‌هات را به زیبایی‌ها باز کن و دست‌هات را به آرامی بر روی موهای لخت و زیبای او بکش.
هم جلوهٔ ساقی را در جام بلورین بین
هم بادهٔ بی‌غش را با سادهٔ بی غم زن
هوش مصنوعی: به زیبایی ساقی را در جام شفاف نگاه کن و از شراب خالص و بدون آلودگی لذت ببر، همچنین با کسی که بی‌خیال و آرام است، هم‌صحبت شو.
ذکر از رخ رخشانش با موسی عمران گو
حرف از لب جان بخشش با عیسی مریم زن
هوش مصنوعی: از چهره نورانی او یاد کن، مانند موسی پسر عمران، و از سخنان جان‌نوازش سخن بگو، همچون عیسی مریم.
حال دل خونین را با عاشق صادق گو
رطل می صافی را با صوفی محرم زن
هوش مصنوعی: وضعیت دل غمگین را با عاشق واقعی در میان بگذار و شراب خالص را با درویش آشنا بکش.
چون ساقی رندانی، می با لب خندان خور
چون مطرب مستانی نی با دل خرم زن
هوش مصنوعی: وقتی که ساقی به شادابی و با لبخند شراب می‌ریزد، مانند نوازنده‌ای است که مستان را به سرور می‌آورد، پس تو هم با دل شاد و خرم، از این لذت بهره‌مند شو.
چون آب بقا داری بر خاک سکندر ریز
چون جام به چنگ آری با یاد لب جم زن
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی به زندگی جاودانه دست یابی، مانند آبی که بر خاک اسکندر می‌ریزد، برافراز. و چون جامی به دست می‌گیری، به یاد لب‌های نوشین و شیرین حضرت جم باش.
چون گرد حرم گشتی با خانه خدا بنشین
چون می به قدح کردی بر چشمهٔ زمزم زن
هوش مصنوعی: وقتی به دور خانه خدا گردش کردی، در کنار آن بنشین. مانند می که در لیوان ریخته می‌شود، به چشمهٔ زمزم بزن.
در پای قدح بنشین زیبا صنمی بگزین
اسباب ریا برچین، کمتر ز دعا دم زن
هوش مصنوعی: بنشین و از شراب بنوش و دوست زیبایت را انتخاب کن. همه چیزهایی که باعث ریاکاری می‌شوند را کنار بگذار و کمتر از دعا صحبت کن.
گر تکیه دهی وقتی، بر تخت سلیمان ده
ور پنجه زنی روزی، در پنجه رستم زن
هوش مصنوعی: اگر لحظه‌ای به تخت سلیمان تکیه ‌کنی، به بزرگی و قدرت او دست یابی. و اگر زمانی هم بخواهی مبارزه کنی، باید با دستان رستم، پهلوان نابغه، بجنگی.
گر دردی از او بردی صد خنده به درمان کن
ور زخمی از او خوردی صد طعنه به مرهم زن
هوش مصنوعی: اگر از او دردی به دل داری، با صد خنده آن را درمان کن. و اگر زخمی از او برداشتی، با صد طعنه بر زخم خود مرهم بگذار.
یا پای شقاوت را بر تارک شیطان نه
یا کوس سعادت را بر عرش مکرم زن
هوش مصنوعی: یا اینکه در مسیر دشواری‌ها و سختی‌ها قدم بگذارید و شقاوت را به اوج برسانید، یا اینکه با دلی پر از امید و سعادت، به بالاترین مقام‌ها و ارزش‌ها دست یابید.
یا کحل ثوابت را در چشم ملائک کش
یا برق گناهت را بر خرمن آدم زن
هوش مصنوعی: یا خطای خود را به گناهی بزرگ تشبیه کن، یا حسنات و خوبی‌هایت را به چشم فرشتگان بیاور.
یا خازن جنت شو، گلهای بهشتی چین
یا مالک دوزخ شو، درهای جهنم زن
هوش مصنوعی: یا می‌توانی به عنوان نگهبان بهشت فعالیت کنی و گل‌های زیبا را بچینی، یا اینکه می‌توانی صاحب جهنم باشی و درهای آن را ببندی.
یا بندهٔ عقبا شو، یا خواجهٔ دنیا شو
یا ساز عروسی کن، یا حلقهٔ ماتم زن
هوش مصنوعی: ای انسان، می‌توانی یکی از این دو راه را انتخاب کنی: یا به دنبال آخرت و نیکوکاری برو، یا در دنیا به مقام و ثروت دست یابی. همچنین می‌توانی شادی و جشن را انتخاب کنی یا در غم و اندوه باقی بمانی.
زاهد سخن تقوی بسیار مگو با ما
دم درکش از این معنی، یعنی که نفس کم زن
هوش مصنوعی: زاهد، زیاد از تقوا صحبت نکن، با ما فقط در این مورد صحبت کن، یعنی که کمتر به نفس خود اهمیت بده.
گر دامن پاکت را آلوده به خون خواهد
انگشت قبولت را بر دیدهٔ پر نم زن
هوش مصنوعی: اگر دامن پاکت به خون آلوده شود، نشان از این است که باید به انگشت پذیرش خود توجه کنی و آن را بر چشمان پر از اشک بگذاری.
گر همدمی او را پیوسته طمع داری
هم اشک پیاپی ریز هم آه دمادم زن
هوش مصنوعی: اگر به دوستی او همیشه امیدوار هستی، باید همواره اشک بریزی و هر لحظه آهم بکشی.
سلطانی اگر خواهی درویش مجرد شو
نه رشته به گوهر کش نه سکه به درهم زن
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی سلطنت و قدرت واقعی را تجربه کنی، از مادیات و دنیا دوری کن و خود را از قید و بندها آزاد کن. نه باید به دنبال ثروت و جواهرات باشی و نه به دنبال پول و خاطره‌های دنیوی.
چون خاتم کارت را بر دست اجل دادند
نه تاج به تارک نه، نه دست به خاتم زن
هوش مصنوعی: زمانی که سرنوشت تو را در دستان مرگ قرار می‌دهند، دیگر نه تاجی بر سرت می‌گذارند و نه اجازه می‌دهند انگشتت به روی خاتم برود.
تا چند فروغی را مجروح توان دیدن
یا مرهم زخمی کن یا ضربت محکم زن
هوش مصنوعی: چقدر می‌توان زخم‌های فروغی را دید؟ یا باید درد او را تسکین دهی یا ضربه‌ای محکم بزنی تا کارش تمام شود.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۰۳ به خوانش عندلیب

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"تصنیف نی زن"
با صدای محمدرضا شجریان (آلبوم بوی باران)

حاشیه ها

1392/10/02 23:01
کاظم چزگی

به نام حضرت دوست.
فروغی عزیز شنیدن این شعر زیبای تو از نای استاد آواز ایران « محمد رضا شجریان»، مرا به ملکوت می برد....
رحت قطعاً شاد است...
شادیش افزون...

1393/03/25 16:05
خسرو رخشان

این غزل زیبا با صدای آسمانی استاد شجریان و عمل به متن غزل داروی درد امروز دو رنگیها و فریب مبتلا به جامعه ایران است

1393/11/04 16:02
۱۰۷۰

الحق و الانصاف که شعر به این زیبایی با اشعار حافظ پهلو می زند علاوه بر آن وقتی با آهنگ دلنشین آقای یوسف زمانی و خوانش بسیار زیبای استاد شجریان همراه گردد یگانگی را به انسان می نمایاند و آدمی در بند خاک را به آسمان رهنمون می شود. و چه اندازه روان را آرامش داده و تعهد آن امانت آسمانی را به او یادآور می شود.
خدایت در بهشت برین جایگاهی والادهد ای فروغی بسطامی

1394/03/02 08:06
محمد علی مهرآرا

چه عجیب است شاعری ثنا گوی قجری اینچنین وصف عشق کردن.
و عجبا از نفس شعر که تو را به هر سو میکشاند .
روحت شاد و یاد جاویدان

1394/03/02 09:06

سلام
دوستان بر سراینده حاشیه میزنند یا بر خواننده
که اگر بر خواننده است بی فایده می نماید
- و اما بیت اول این غزل با بیت آخر غزل اول مولا حافظ شیرازی کاملا هم معنی است
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها
نکته جالب در مورد انا الحق در بیت دوم که مضمون وحدت وجود را به انا الحق مربوط می کنه
عطار نیز خوش گفته
او اناالحق آشکارا گفته بود
دُرّ این اسرار را او سفته بود
پس نتیجه آنکه اگر به اسرار یک عارف حق پی ببری و دست پیدا کنی مانند حلاج کوس انا الحق میزنی

1395/04/30 21:06
Ramras

<> به نظر بنده آقایان : فروغی بسطامی ، یوسف زمانی ، شجریان و البته حافظ ، همشون نی زن هستن و با دل خرم نی میزنن.

1396/06/06 08:09
شهلا

حظی بردیم

1399/07/29 17:09
رضا امیدبخش

نوش جان این وصلشان بی گمان حضی بردند بی وصف

1400/11/13 00:02
شیدا

شعر بسیار دلنشینی هست اجرای استاد دل ها هم مثل همیشه درجه یک و محشر 

رحمت خداوند بر این نی زنان دلشده باد یادشون همیشه ماناس در دل ها 

1401/09/19 22:12
یوسف شیردلپور

بحق که این شاعران گنجی بتمام معنایند درحالی که ما درطول شبانه روز پی بسیاری از کارهای روزمره میرویم یجورایی بیشترشان خسته کننده اند دمی شنیدن و خوانش شعر وادبیات مسرت بخش آرام بخش است اما گرهم این سایت پر گنجور نبود وعزیزان وسروران والبته که خوانندگان اصیل اینچنین این عزیزان معرفی نمی‌شدند ، چراکه اگر نباشند  این معرفان کس چه داند شعر وشاعری چیست؟ اصلا از ادبیات چیزی باقی نمیماند آن هم در این ایام  که در کتبات درسی هیییییییچ نامی از شعرا برده نمیشود پس چه کسی بهتر از اهنگ سازان وموسیقی دانان وخوانندگان وچه کسی بهتر از خسرو دوعالم استاد شجریان؟؟  بی نهایت است اجرای این غزل در بوی باران، باران رحمت وبخشش نثار روح  فروغی بسطامی وشجریان🌹🌹🤲🤲❤️❤️🙏

1402/01/02 23:04
مصطفی

ابیاتی از این غزل را زنده یاد استاد سیدجواد ذبیحی نیز در برنامه های رادیویی به زیبایی نمام خوانده است

پیوند به وبگاه بیرونی

1403/07/10 09:10
هادی اسدی

درود برشما.   

زیباییه این شعر اندر بیان نگنجد علی الخصوص پنج بیت اخر♥️♥️🌹🌹