غزل شمارهٔ ۳۵
غرق مهر شاه دیدم آفتاب و ماه را
دوست دارند این دو کوکب ناصرالدین شاه را
آن شهنشاهی که نیکی کرد با خلق زمین
تا به طاق آسمان زد قبه خرگاه را
گوهر درج سعادت اختر برج شرف
آن که اقبالش بلندی میدهد کوتاه را
ناگهان از خدمتش قومی به دولت میرسند
کی به هر کس میدهند این دولت ناگاه را
قصدش از شاهی به غیر از نیکخواهی هیچ نیست
چون نخواهند اهل دل این شاه نیکو خواه را
دوستان شاه را در عین شادی دیدهام
چرخ تا برکنده بهر دشمنانش چاه را
تیغ کج بر دست او دادهست قهر ذوالجلال
تا به راه راست آرد مردم گمراه را
پادشاهان از جلال و جاه دارند افتخار
مفتخر از شخص او بنگر جلال و جاه را
تاجداران از سریر و گاه دارند اعتبار
معتبر از ذات او بنگر سریر و گاه را
کی به ایوان رفیعش دست کیوان میرسد
تا نبوسد پای کمتر حاجب درگاه را
ظل یزدانش نمیخواندندی ابنای زمان
گر به او یزدان نمیدادی دل آگاه را
تا فروغی چشمش از نور الهی روشن است
کی رها سازد ز کف دامان ظل الله را
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غرق مهر شاه دیدم آفتاب و ماه را
دوست دارند این دو کوکب ناصرالدین شاه را
هوش مصنوعی: در زیر سایه محبت شاه، خورشید و ماه را دیدم که به او علاقهمند هستند و این دو ستاره عظیم به ناصرالدین شاه احترام میگذارند.
آن شهنشاهی که نیکی کرد با خلق زمین
تا به طاق آسمان زد قبه خرگاه را
هوش مصنوعی: آن پادشاهی که به مردم زمین خوبی و خدمت کرد، چنان عظمت و افتخاری پیدا کرد که گنبد کاخش به بلندی آسمان رسید.
گوهر درج سعادت اختر برج شرف
آن که اقبالش بلندی میدهد کوتاه را
هوش مصنوعی: مروارید خوشبختی و ستاره خوششانسی مثل ستارهای در آسمان است که برکات و خواستههای بلند را به کسانی میدهد که از ابتدا در زندگیشان کمبود دارند.
ناگهان از خدمتش قومی به دولت میرسند
کی به هر کس میدهند این دولت ناگاه را
هوش مصنوعی: ناگهان گروهی از خدمتش به مقام و منزلت میرسند و هر کس را به نوعی از این جلال و قدرت برخوردار میسازند.
قصدش از شاهی به غیر از نیکخواهی هیچ نیست
چون نخواهند اهل دل این شاه نیکو خواه را
هوش مصنوعی: هدف او از سلطنت فقط خیرخواهی است، چرا که اگر مردم دلباخته نخواهند، این پادشاه نیکوکار نیز مورد پذیرش واقع نخواهد شد.
دوستان شاه را در عین شادی دیدهام
چرخ تا برکنده بهر دشمنانش چاه را
هوش مصنوعی: دوستان شاه را در حالی که شادی میکنند دیدهام، اما چرخ (سرنوشت) به خاطر دشمنانش، در حال کنده شدن چاه است.
تیغ کج بر دست او دادهست قهر ذوالجلال
تا به راه راست آرد مردم گمراه را
هوش مصنوعی: قدرتی عادلانه و الهی به انسان داده شده تا بتواند افرادی را که در مسیر درست زندگی گمراه شدهاند، هدایت کند و آنها را به راه راست بازگرداند.
پادشاهان از جلال و جاه دارند افتخار
مفتخر از شخص او بنگر جلال و جاه را
هوش مصنوعی: پادشاهان به خاطر مقام و عظمت خود افتخار میکنند، اما باید به شخص او نگاه کرد تا عظمت و مقام واقعی را درک کرد.
تاجداران از سریر و گاه دارند اعتبار
معتبر از ذات او بنگر سریر و گاه را
هوش مصنوعی: پادشاهان بر تخت و مقام خود ارزشی دارند که باید به ذات او توجه کنند. به تخت و مقام او نگاه کن تا این اعتبار را بهتر درک کنی.
کی به ایوان رفیعش دست کیوان میرسد
تا نبوسد پای کمتر حاجب درگاه را
هوش مصنوعی: هیچکس به عظمت و مقام بلند او نمیتواند دست یابد و حتی نمیتواند پای کوچکترین نگهبان درگاهش را به احترام ببوسد.
ظل یزدانش نمیخواندندی ابنای زمان
گر به او یزدان نمیدادی دل آگاه را
هوش مصنوعی: در سایه خداوندی او، فرزندان زمان را نمیخوانند، حتی اگر دل آگاه را به خدا واگذار کنی.
تا فروغی چشمش از نور الهی روشن است
کی رها سازد ز کف دامان ظل الله را
هوش مصنوعی: تا زمانی که چشم او از نور خداوندی روشن است، چگونه میتواند دامان حمایت الهی را رها کند؟
حاشیه ها
1389/10/06 03:01
ناشناس
بیت ششم مصرع دوم داست به راست تصحیح گردد
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
1390/12/16 20:03
میثم
واقعا نمی دونم چطور میشه یک نفر خودش رو به شاه بفروشه و ادعای خداخواهی هم بکنه. اون هم شاهانی که احوالشون کاملا معلومه. هواپرستی و شاه پرستی با خداپرستی نمی خونه
1395/11/07 16:02
احمد
میثم جان برای سوال شما جوابهای زیادی وجود دارد. اما جواب کوتاه من به شما این است: "سخت نگیر"
1401/12/15 01:03
علی قاسمی
این شهر به دستور و با هزینه ی معشوقه ی معروف ناصرالدین شاه جیران سروده شد تا جبران خاتون تجریشی در خلوت شاهانه قربان صدقه ی ضلالله برند ..