گنجور

غزل شمارهٔ ۳۱۶

عمر گذشت، وز رخش سیر نشد نظاره‌ام
حسرت او نمی‌رود از دل پاره پاره‌ام
مردم و از دلم نرفت آرزوی جمال او
وه که ز مرگ هم نشد در ره عشق چاره‌ام
آن که به تیغ امتحان ریخت به خاک خون من
کاش برای سوختن زنده کند دوباره‌ام
خاک رهی گزیده‌ام، تا چه بزاید آسمان
جیب مهی گرفته‌ام، تا چه کند ستاره‌ام
غنچهٔ نوش‌خند او سخت به یک تبسمم
نرگس نیم مست او کشت به یک اشاره‌ام
آن که ندیده حسرتی در همه عمر خویشتن
کی به شمار آورد حسرت بیشماره‌ام
من که فروغی از فلک باج هنر گرفته‌ام
بر سر کوی خواجه‌ای بندهٔ هیچ کاره‌ام

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عمر گذشت، وز رخش سیر نشد نظاره‌ام
حسرت او نمی‌رود از دل پاره پاره‌ام
هوش مصنوعی: عمر من به سرعت سپری شد و هنوز نتوانستم به چهره محبوبم خوب نگاه کنم. حسرت او همیشه در دل شکسته‌ام باقی مانده است.
مردم و از دلم نرفت آرزوی جمال او
وه که ز مرگ هم نشد در ره عشق چاره‌ام
هوش مصنوعی: آرزو و عشق او از دل مردم نمی‌رود و حتی مرگ هم نتوانسته است درد و غم این عشق را از من دور کند.
آن که به تیغ امتحان ریخت به خاک خون من
کاش برای سوختن زنده کند دوباره‌ام
هوش مصنوعی: کسی که با تیزترین آزمایش‌ها و سختی‌ها به زمین و اندوهم افکند، ای کاش مرا دوباره زنده کند تا بتوانم دوباره بسوزم.
خاک رهی گزیده‌ام، تا چه بزاید آسمان
جیب مهی گرفته‌ام، تا چه کند ستاره‌ام
هوش مصنوعی: خاک را انتخاب کرده‌ام تا ببینم آسمان چه چیزی به من می‌دهد و من هم دست به دامن ستاره‌ها شده‌ام تا ببینم آنها چه کاری برایم انجام می‌دهند.
غنچهٔ نوش‌خند او سخت به یک تبسمم
نرگس نیم مست او کشت به یک اشاره‌ام
هوش مصنوعی: لبخند دل‌نشین او به اندازه‌ای قوی و تاثیرگذار است که با یک تبسم، می‌تواند همه چیز را دگرگون کند. نرگس، که به نوعی مست و شیفته است، با یک نگاه و اشاره‌اش، دل را می‌کشد و تب و تابی غیرقابل مقاومت به وجود می‌آورد.
آن که ندیده حسرتی در همه عمر خویشتن
کی به شمار آورد حسرت بیشماره‌ام
هوش مصنوعی: کسی که در تمام زندگی‌اش حسرتی نداشته، هرگز نمی‌تواند حسرت‌های فراوان من را درک کند.
من که فروغی از فلک باج هنر گرفته‌ام
بر سر کوی خواجه‌ای بندهٔ هیچ کاره‌ام
هوش مصنوعی: من که درخشی از آسمان با هنر و استعداد خود به دست آورده‌ام، در کوی یک بزرگ‌مرد فقط یک بنده‌ام و هیچ ارزشی ندارم.

حاشیه ها

1398/07/26 22:09
جواد

در بیت پنجم به نظر میرسه به جای واژه "سخت" واژه "خست" مناسب تره. به معنی فرسودن و آزردن