گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴۹

عاشقی کز خون دل جام شرابش می‌دهند
چشم تر، اشک روان، حال خرابش می‌دهند
هر که را امروز ساقی می‌کشد پای حساب
ایمنی از هول فردای حسابش می‌دهند
هر که ماهی خدمت می را به صافی می‌کند
سالها فرماندهی آفتابش می‌دهند
هیچ هشیاری نمی‌خواهد خمارآلوده‌ای
کز لب میگون او صهبای نابش می‌دهند
گرد بیداری نمی‌گردد کسی در روزگار
کز خمارین چشم او داروی خوابش می‌دهند
تشنه کامی کز پی ابروی ترکان می‌رود
آخر از سرچشمه شمشیر آبش می‌دهند
هر که اول زان صف مژگان سؤالی می‌کند
آخرالامر از دم خنجر جوابش می‌دهند
گر کمند حلق عاشق طرهٔ معشوق نیست
پس چرا بر چهره چندین پیچ و تابش می‌دهند
چون ز جعد پر گره آن ترک می‌سازد زره
ره به جیش خسرو مالک رقابش می‌دهند
ناصرالدین شاه غازی آن که در میدان جنگ
فتح و نصرت بوسه بر زرین رکابش می‌دهند
کی فروغی روز وصل او به راحت می‌رود
بس که شبها از غم هجران عذابش می‌دهند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عاشقی کز خون دل جام شرابش می‌دهند
چشم تر، اشک روان، حال خرابش می‌دهند
هوش مصنوعی: عاشقی که به خاطر دل شکسته‌اش، به او جامی پر از شراب می‌دهند، با چشمان اشک‌آلود و حال ناخوشی، زندگی‌اش را می‌گذرانند.
هر که را امروز ساقی می‌کشد پای حساب
ایمنی از هول فردای حسابش می‌دهند
هوش مصنوعی: هر کسی که امروز نوشیدنی لذت‌بخش می‌نوشد و از خوش‌گذران‌ها بهره‌مند است، در آینده به خاطر این لذت‌ها نگران عواقب اعمالش نخواهد بود و در امان خواهد ماند.
هر که ماهی خدمت می را به صافی می‌کند
سالها فرماندهی آفتابش می‌دهند
هوش مصنوعی: هر کسی که برای بهبود و پالایش نوشیدنی می‌کوشد، سال‌ها مورد احترام و تقدیر قرار می‌گیرد و رهبری و مدیریت بسیاری از امور به او واگذار می‌شود.
هیچ هشیاری نمی‌خواهد خمارآلوده‌ای
کز لب میگون او صهبای نابش می‌دهند
هوش مصنوعی: هیچ فردی در حالت هوشیاری و آگاهی نمی‌تواند از شخصیت یا حالتی متاثر شود که از لبان او شراب ناب و دل‌انگیزی سرازیر می‌شود.
گرد بیداری نمی‌گردد کسی در روزگار
کز خمارین چشم او داروی خوابش می‌دهند
هوش مصنوعی: هیچ‌کس در این زمان در حالت هوشیاری قرار ندارد، چرا که چشم‌های خواب‌آلود او به گونه‌ای است که دیگران به او داروی خواب می‌دهند.
تشنه کامی کز پی ابروی ترکان می‌رود
آخر از سرچشمه شمشیر آبش می‌دهند
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال زیبایی و جذابیت ترکان است، در نهایت از راهی خطرناک و با زخم‌های شدید، به خواسته‌اش می‌رسد.
هر که اول زان صف مژگان سؤالی می‌کند
آخرالامر از دم خنجر جوابش می‌دهند
هوش مصنوعی: هر کسی که از نگاه‌های جذاب و فریبنده سوالی بپرسد، در پایان پاسخ او را با طعنه و تندی خواهند داد.
گر کمند حلق عاشق طرهٔ معشوق نیست
پس چرا بر چهره چندین پیچ و تابش می‌دهند
هوش مصنوعی: اگر کمند عشق به موی معشوق وجود نداشته باشد، پس چرا این همه پیچ و تاب بر چهره‌اش می‌زنند؟
چون ز جعد پر گره آن ترک می‌سازد زره
ره به جیش خسرو مالک رقابش می‌دهند
هوش مصنوعی: وقتی آن دختر ترک با موهای پر از پیچ و تابش زره‌ای می‌سازد، راهی را به سوی زندگی می‌گشاید و دیگران به او اجازه می‌دهند که بر سر کسی که مالک اوست، تسلط پیدا کند.
ناصرالدین شاه غازی آن که در میدان جنگ
فتح و نصرت بوسه بر زرین رکابش می‌دهند
هوش مصنوعی: ناصرالدین شاه غازی، شخصیتی است که در میدان جنگ به پیروزی و موفقیت دست یافته و دیگران به احترام او و پیروزی‌هایش، در کنار او قرار می‌گیرند و او را ستایش می‌کنند.
کی فروغی روز وصل او به راحت می‌رود
بس که شبها از غم هجران عذابش می‌دهند
هوش مصنوعی: روز وصال محبوبش چنان روشن و دلنشین است که به راحتی می‌گذرد، ولی آنقدر شب‌ها از غم دوری‌اش عذابش می‌دهند که این راحتی را به سختی می‌تواند تحمل کند.

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"کمند عاشق"
با صدای بهرام سارنگ (آلبوم تک آهنگ های بهرام سارنگ)

حاشیه ها

1397/05/31 09:07

سلام
در مصرع اول بیت هفتم،قطعا "سالی" غلطه و "سوالی" درسته..!
این غزل با صدای زیبای روانشاد بهرام سارنگ شنیدنی تره