غزل شمارهٔ ۲۴۷
آتشزدگان ستم آب از تو نخواهند
دل سوختگان غیر عذاب از تو نخواهند
فردای قیامت که حساب همه خواهند
خونین کفنان هیچ حساب از تو نخواهند
گر بیگنهان را کشی امروز به محشر
تقصیر تو بخشند و عقاب از تو نخواهند
گر خون محبان خوری از تاب محبت
پاداش عمل در همه باب از تو نخواهند
قومی که جگر سوخته آتش عشقند
شاید که به جز بادهٔ ناب از تو نخواهند
جمعی که به بیداریشان کام ندادی
جور است که یک بوسه به خواب از تو نخواهند
تا چند ز خون مژه در کوی تو احباب
صد نامه نویسند و جواب از تو نخواهند
مردم ز سیه چشم تو در میکدهٔ عشق
مستند به حدی که شراب از تو نخواهند
هر جا که برآید ز غمت نالهٔ عشاق
ارباب طرب چنگ و رباب از تو نخواهند
الحق که غزالان سیه چشم فروغی
حیف است غزلهای خوش آب از تو نخواهند
غزل شمارهٔ ۲۴۶: هر که را که بخت، دیده میدهد، در رخ تو بیننده میکندغزل شمارهٔ ۲۴۸: گر ز غلامیش نشانت دهند
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آتشزدگان ستم آب از تو نخواهند
دل سوختگان غیر عذاب از تو نخواهند
هوش مصنوعی: آدمهایی که از ظلم و ستم آسیب دیدهاند، از تو طلب کمک و یاری نمیکنند، و کسانی که دلشان سوخته و غمگین هستند، جز عذاب و رنج از تو توقعی ندارند.
فردای قیامت که حساب همه خواهند
خونین کفنان هیچ حساب از تو نخواهند
هوش مصنوعی: در روز قیامت، هنگامی که همه انسانها مورد محاسبه قرار میگیرند و در حالتی پر تنش و ناامنی به سر میبرند، هیچ کس به حساب تو رسیدگی نخواهد کرد.
گر بیگنهان را کشی امروز به محشر
تقصیر تو بخشند و عقاب از تو نخواهند
هوش مصنوعی: اگر امروز بیگناهانی را بکشید، در روز قیامت تقصیر شما را خواهند بخشید و شما را عذاب نخواهند کرد.
گر خون محبان خوری از تاب محبت
پاداش عمل در همه باب از تو نخواهند
هوش مصنوعی: اگر از محبت و عشق به عاشقان بهرهبرداری کنی، در هر حالتی از تو درخواست پاداش عمل نخواهند داشت.
قومی که جگر سوخته آتش عشقند
شاید که به جز بادهٔ ناب از تو نخواهند
هوش مصنوعی: مردمی که به خاطر عشق دلی پر آتش دارند، ممکن است جز شراب خالص از تو چیزی نخواهند.
جمعی که به بیداریشان کام ندادی
جور است که یک بوسه به خواب از تو نخواهند
هوش مصنوعی: افرادی که در بیداری خود از تو بهرهای نبردهاند، به قدری به تو بیاحتیاطی کردهاند که حتی یک بوسه در خواب هم از تو درخواست نخواهند کرد.
تا چند ز خون مژه در کوی تو احباب
صد نامه نویسند و جواب از تو نخواهند
هوش مصنوعی: چند وقت دیگر باید به خاطر درد و رنجی که از عشق تو دارم، در این کوچهها اشک بریزم و دوستان هرچند نامهها بنویسند، اما تو هیچ جوابی به آنها ندهی؟
مردم ز سیه چشم تو در میکدهٔ عشق
مستند به حدی که شراب از تو نخواهند
هوش مصنوعی: مردم به خاطر زیبایی و جذبهٔ چشمان تو در میکدهٔ عشق به شدت مست و شگفتزدهاند، به طوری که حتی دیگر نیازی به شراب احساس نمیکنند.
هر جا که برآید ز غمت نالهٔ عشاق
ارباب طرب چنگ و رباب از تو نخواهند
هوش مصنوعی: هر کجا که اشک و غم عشاق به اوج برسد، دیگر نوازندگان و اهل شادی، از تو نمیخواهند که آنها را شاد کنی.
الحق که غزالان سیه چشم فروغی
حیف است غزلهای خوش آب از تو نخواهند
هوش مصنوعی: بهراستی که زیباییهای چشمان سیاه تو، مانند غزالان، قابل مقایسه با غزلهای شیرین و دلانگیز نیست و شایسته است که از تو شعرهای زیبا خواسته نشود.
حاشیه ها
1395/10/04 20:01
مهدی
بیت یکی مانده به آخر اشتباه است. هر جا که برآید ز غمت ناله مشتاق درست است

فروغی بسطامی