گنجور

غزل شمارهٔ ۱۹۶

هر که افتادهٔ آن جنبش قامت باشد
برنخیزد اگر آشوب قیامت باشد
یار اگر قاتل صاحب نظران خواهد بود
حیف از آن کشته که چشمش به غرامت باشد
کار هر کس که بر آن ترک کمان‌دار افتاد
باید از جان هدف تیر ملامت باشد
تا ز خون چهره منقش نکنی لاف مزن
عاشق آن است که دارای علامت باشد
ما که بستیم به دل نقش قد موزونش
گو مؤذن ز پی بستن قامت باشد
در همه عمر به جز عشق نکردم کاری
آه اگر حاصل این کار ندامت باشد
عهد کردم که به سر چشمهٔ کوثر نروم
گر به پای خم می جای اقامت باشد
کی توان باده ننوشید در ایام بهار
گر قدح ریخت سر شیشه سلامت باشد
نشود صدرنشین در می‌خانهٔ عشق
آن که شایستهٔ محراب امامت باشد
هر چه گشتیم فروغی به جز از سایه حق
کس ندیدیم که خورشید کرامت باشد
دادگر داور بخشنده ملک ناصردین
که فلک پیرو او تا به قیامت باشد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که افتادهٔ آن جنبش قامت باشد
برنخیزد اگر آشوب قیامت باشد
هوش مصنوعی: هر کسی که تحت تأثیر زیبایی و جذابیت یک شخص قرار گرفته باشد، اگر حتی در شرایط سخت و بحرانی هم قرار بگیرد، نمی‌تواند از آن احساس و تحت تأثیر بودن خارج شود.
یار اگر قاتل صاحب نظران خواهد بود
حیف از آن کشته که چشمش به غرامت باشد
هوش مصنوعی: اگر یار بخواهد که نظر صاحبان فکر را بکشند، پس ارزش آن کشته‌ای که منتظر جبران باشد، پایین است.
کار هر کس که بر آن ترک کمان‌دار افتاد
باید از جان هدف تیر ملامت باشد
هوش مصنوعی: هر کس که در کارش به خطایی برخورد، باید آماده باشد تا با تمام وجود از انتقادات و سرزنش‌ها برخورد کند.
تا ز خون چهره منقش نکنی لاف مزن
عاشق آن است که دارای علامت باشد
هوش مصنوعی: تا زمانی که چهره‌ام را با خون نقش‌دار نکنی، پس نگو که عاشق هستی، زیرا عاشق واقعی کسی است که نشانه‌ای از عشق در وجودش باشد.
ما که بستیم به دل نقش قد موزونش
گو مؤذن ز پی بستن قامت باشد
هوش مصنوعی: ما دل خود را به زیبایی قامت موزون او مشغول کرده‌ایم، انگار که صدای مؤذن به ما می‌گوید که باید به خاطر این قامت زیبا توجه کنیم.
در همه عمر به جز عشق نکردم کاری
آه اگر حاصل این کار ندامت باشد
هوش مصنوعی: در طول زندگی‌ام هیچ کاری جز عشق ورزیدن نکردم و اگر در پایان نتیجه‌اش پشیمانی باشد، افسوس می‌خورم.
عهد کردم که به سر چشمهٔ کوثر نروم
گر به پای خم می جای اقامت باشد
هوش مصنوعی: من تصمیم گرفتم که به منبع فیض و نعمت نروم اگر در کنار یک بادهٔ خوش طعم و دل‌انگیز، مکانی برای ماندن وجود داشته باشد.
کی توان باده ننوشید در ایام بهار
گر قدح ریخت سر شیشه سلامت باشد
هوش مصنوعی: در روزهای بهاری، چه کسی می‌تواند از نوشیدن شراب دل بکَند، وقتی که ظرفی از آن در دستانش بوده و سلامت و خوشی را در آن می‌بیند.
نشود صدرنشین در می‌خانهٔ عشق
آن که شایستهٔ محراب امامت باشد
هوش مصنوعی: کسی که شایسته‌ی مقام و رهبری دینی است، نمی‌تواند در میخانه‌ی عشق برتری داشته باشد و در راس قرار گیرد.
هر چه گشتیم فروغی به جز از سایه حق
کس ندیدیم که خورشید کرامت باشد
هوش مصنوعی: هر چه تلاش کردیم، جز سایه‌ حق، روشنی دیگری ندیدیم که همانند خورشید کرامت باشد.
دادگر داور بخشنده ملک ناصردین
که فلک پیرو او تا به قیامت باشد
هوش مصنوعی: خدای بخشنده و دادگر، پادشاه ناصرالدین را می‌ستاید که سرنوشت جهان تا پایان روزگار تحت فرمان او خواهد بود.