شمارهٔ ۸۱
ای خرم از نوید قدومت بهار عمر
پژمرد در مفارقتت لالهزار عمر
این یک دو دم که دولت دیدار ممکن است
دریاب کار ما که نه پیداست کار عمر
گیریم عمر خویش ز سر در زمان تو
روز فراق را که نهد در شمار عمر
از دیده گر سرشک چو باران رود رواست
کاندر غمت چو برق بشد روزکار عمر
بگذشت بی امام زمان روزگار ما
بر بیسعادتی است همانا مدار عمر
بگذشت دور آل نبی همچو نوبهار
گویی به خواب بود مرا روزگار عمر
پیش از وجود ما بگذشتند اهل بیت
بیچاره فیض هیچ ندید از گذار عمر
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای خرم از نوید قدومت بهار عمر
پژمرد در مفارقتت لالهزار عمر
هوش مصنوعی: ای خوشحال، به خاطر آمدنت در زندگیام، بهار عمرم پژمرده شده است و در غیاب تو، گلهای عمرم زرد و بیزندگی شدهاند.
این یک دو دم که دولت دیدار ممکن است
دریاب کار ما که نه پیداست کار عمر
هوش مصنوعی: این مدت کوتاه که ممکن است فرصتی برای دیدار با خوشبختی داشته باشیم، از حال ما آگاه باش و بدان که زندگیمان به امور ناپیدا وابسته است.
گیریم عمر خویش ز سر در زمان تو
روز فراق را که نهد در شمار عمر
هوش مصنوعی: در زمانی که تو در کنارم نیستی، عمر خود را از دست میدهم و روزهای جدایی را هم به حساب عمرم نمیآورم.
از دیده گر سرشک چو باران رود رواست
کاندر غمت چو برق بشد روزکار عمر
هوش مصنوعی: اگر اشک از چشم انسان به مانند باران بریزد، اشکالی ندارد، زیرا در غم تو، مانند برق، عمر انسان به سرعت میگذرد.
بگذشت بی امام زمان روزگار ما
بر بیسعادتی است همانا مدار عمر
هوش مصنوعی: روزگار ما بدون وجود امام زمان گذرانده میشود و این چنین زندگی کردن نشانهی بدشانسی و ناامیدی است. عمر ما نیز تنها به همین بیبرکتی میگذرد.
بگذشت دور آل نبی همچو نوبهار
گویی به خواب بود مرا روزگار عمر
هوش مصنوعی: دوران خانواده پیامبر سپری شد، مثل بهار که به خواب رفته باشد، و احساس میکنم که عمر من هم به خواب گذشته است.
پیش از وجود ما بگذشتند اهل بیت
بیچاره فیض هیچ ندید از گذار عمر
هوش مصنوعی: قبل از اینکه ما به دنیا بیاییم، اهل بیت سختیها و مشکلات زیادی را پشت سر گذاشتند و نتوانستند از زندگیشان بهرهای ببرند.