شمارهٔ ۷۴
بهر مهر تو به فردوس براتم دادند
وز جهنم به ولای تو نجاتم دادند
در شب هجر تو بودم چو خضر در ظلمات
تا که از چشمه شوق آب حیاتم دادند
سرخوش از دوستی آل پیمبر گشتم
باده از جام تجلّی صفاتم دادند
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
یعنی از نور ولاشان لمعاتم دادند
من همان روز ز اسلام شدم برخوردار
که به دل نور ولای حضراتم دادند
گر شدم عالم و عارف به ولاشان چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
فیض از اهل نجات است یقین میدانم
گو چرا زانکه در این شیوه ثباتم دادند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بهر مهر تو به فردوس براتم دادند
وز جهنم به ولای تو نجاتم دادند
هوش مصنوعی: برای عشق تو به من بهشت را هدیه دادند و از آتش جهنم به خاطر تو رهایم کردند.
در شب هجر تو بودم چو خضر در ظلمات
تا که از چشمه شوق آب حیاتم دادند
هوش مصنوعی: در شب جدایی تو، مانند خضر در تاریکیها بودم تا اینکه از چشمه عشق، آب زندگیام را به من بخشیدند.
سرخوش از دوستی آل پیمبر گشتم
باده از جام تجلّی صفاتم دادند
هوش مصنوعی: به خاطر دوستی با اهل بیت پیامبر، روحیهام شاد و سرمست شد و به من نوشیدنی از جمال و صفات الهی عرضه کردند.
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
یعنی از نور ولاشان لمعاتم دادند
هوش مصنوعی: آنها بهخاطر نور و زیبایی وجودم، مرا تحت تأثیر قرار دادند و از جلال و شکوهی که دارم، بهرهمند شدند.
من همان روز ز اسلام شدم برخوردار
که به دل نور ولای حضراتم دادند
هوش مصنوعی: من از همان روزی که در دل من محبت و ولایت اهلبیت قرار گرفت، به اسلام واقعی دست یافتم.
گر شدم عالم و عارف به ولاشان چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
هوش مصنوعی: اگر به مقام علم و آگاهی در مورد ولایت آنان رسیدم، چه تعجبی دارد؟ زیرا من به حق شایستهاش بودم و آنها این نعمات را به عنوان زکات به من عطا کردند.
فیض از اهل نجات است یقین میدانم
گو چرا زانکه در این شیوه ثباتم دادند
هوش مصنوعی: به وضوح میدانم که نعمت و رحمت از افرادی به دست میآید که در مسیر نجات و رهایی هستند، زیرا به خاطر همین اصل، به من ثبات و استقامت دادهاند.