گنجور

شمارهٔ ۵۶

نقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟
تا همه شیعه نمایان پی کاری گیرند؟
هان مکن دعوی ایمان و تشیع فاسق!
زانکه رسوا شوی آن دم که عیاری گیرند!
مهر پیغمبر و آلش به زبان ناید راست
پای تا سر همه باید که قراری گیرند
شیعه بودن که بود پیروی آل رسول
پیروی چه، که ز پرهیز حصاری گیرند
مصلحت دید من آنست که این مدعیان
ترک گفتار نموده پی کاری گیرند
صاحب امر چو ظاهر شود این بوالهوسان
از خجالت ز میان جمله کناری گیرند
نگذارید چنین وضع جهان را ای فیض
در همه کار حسابی و شماری گیرند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.