گنجور

شمارهٔ ۱۰۱

می‏روم از بر امام طوف‏کنان به هر طرف
طالع اگر مدد کند دامنش آورم به کف
در ره او رود سرم باز لقاش برخورم
این بشود زهی طرب آن بشود زهی شرف
سعی من از برای او جان و دلم فدای او
مطلب من لقای او گرچه روم به هر طرف
سر بنهم در این هوا جان بدهم در این هوس
به که بغیر از این شود عمر عزیز من تلف
گر تو حیات جاودان می‏طلبی در این جهان
در ره خاندان به صدق جان بفشان و لا تخف
فیض اگر ز روی صدق در ره خاندان روی
بدرقه ره تو بس، دوستی شه نجف

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می‏روم از بر امام طوف‏کنان به هر طرف
طالع اگر مدد کند دامنش آورم به کف
هوش مصنوعی: من به سمت امام می‌روم و با شتاب هر طرف را می‌چرخانم. اگر سرنوشت یاری کند، دامن او را به دست می‌آورم.
در ره او رود سرم باز لقاش برخورم
این بشود زهی طرب آن بشود زهی شرف
هوش مصنوعی: در راه او، اگر سرم را فدای او کنم، خوشحالی و شوقی عظیم به دست می‌آورم و این باعث افتخار و ارزش برای من خواهد بود.
سعی من از برای او جان و دلم فدای او
مطلب من لقای او گرچه روم به هر طرف
هوش مصنوعی: تلاش من برای اوست؛ جان و دلم را فدای او می‌کنم. هدف من دیدار اوست، حتی اگر لازم باشد به هر سو بروم.
سر بنهم در این هوا جان بدهم در این هوس
به که بغیر از این شود عمر عزیز من تلف
هوش مصنوعی: در این فضا سرم را به پایین می‌گذارم و جانم را در این آرزو فدای می‌کنم؛ زیرا غیر از این، عمر باارزش من هدر خواهد رفت.
گر تو حیات جاودان می‏طلبی در این جهان
در ره خاندان به صدق جان بفشان و لا تخف
هوش مصنوعی: اگر به دنبال زندگی ابدی هستی، در این دنیا باید برای خاندان و نزدیکانت با صداقت و از روی صدق جان و دل تلاش کنی و از ترس نترسی.
فیض اگر ز روی صدق در ره خاندان روی
بدرقه ره تو بس، دوستی شه نجف
هوش مصنوعی: اگر فیض و خوبی از روی صداقت و محبت به خاندان اهل بیت باشد، بی‌شک این دوستی و محبت، مسیر سفر تو را روشن و هموار می‌کند.