نهى از خوردن میوه درخت ممنوع
پس از جناب قدس رسیدش بشارتی
کاندر بهشت باش تو و زوجه هر دو تا
ساکن شوید فارغ و آزاد در بهشت
بی حَرِّ و بی برودت بی جوع و بی ظماء
در امن و در امان رغدا دائم الأکل
شد بر شما مباح کلا حیث شئتما
گردید طیبات جنان بر شما حلال
جز این درخت بارور جمله میوه ها
اصناف میوه ها همه در یک درخت جمع
سرّی است بر یگانگی ذات ما گوا
این بر شما حرام شد و غیر این حلال
خود را میفکنید از این نهی در بلا
تماس آدم با حوا: آدم چو دید صورت زیبای دلفریبدرخت ممنوع درخت علم بود: آدم چو دید مکرمت و سجده و بهشت
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.