گنجور

قصیدهٔ ۱ - آفرینش ارواح ائمه هدى و قصه حضرت آدم و حوا

ارواح در ازل به سراپرده بقا
بودند متحد همه بر ذروه علا
این ‏جان ما که هست در این خاکدان غریب
آسوده بود در حرم پاک کبریا
آزاده بود از پس و پیش زمان و وقت
فارغ ز احتجاب حضور مکان و جا
از تن اثر نبود در اطوار آب و گل
از دل خبر نه از اثر آتش و هوا
بودیم غرق نور مجرد ز قید تن
بودیم در حضور منزه ز اختفا
از باده ظهور لقای حبیب مست
فارغ ز خویش و محو در اطوار کبریا
مدهوش حسن ساقی خمخانه الست
بیهوش نشأه می بی‏ساغر بلی‏
اول کسی که جلوه نمود از حجاب غیب
بگشود بر رخش در ایجاد را خدا
قفل از در خزانه به نامش گشوده شد
گردید جلوه ‏گر ز سراپرده خفا
نور محمد و علی و اهلبیت بود
در کار آفرینش از ایشان شد ابتدا

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ارواح در ازل به سراپرده بقا
بودند متحد همه بر ذروه علا
هوش مصنوعی: روحت‌ها در آغاز خلقت در وجودی پایدار بودند و همه به طور یکدل در اوج عظمت و کمال قرار داشتند.
این ‏جان ما که هست در این خاکدان غریب
آسوده بود در حرم پاک کبریا
هوش مصنوعی: جان ما که در این سرزمین دور افتاده قرار دارد، در جایی امن و مقدس آرامش یافته است.
آزاده بود از پس و پیش زمان و وقت
فارغ ز احتجاب حضور مکان و جا
هوش مصنوعی: آزاده‌ای که از محدودیت‌های زمان و مکان رهایی یافته و از هر گونه حجاب و مانع برای حضور خود آزاد است.
از تن اثر نبود در اطوار آب و گل
از دل خبر نه از اثر آتش و هوا
هوش مصنوعی: در اینجا بیان می‌شود که روح و روان انسان، تأثیرات دنیوی و مادی مانند آب و گل را به خود نمی‌گیرد و به جای آن، از حالت درونی و عواطف واقعی خود خبر می‌دهد، نه از تأثیرات آتش و هوا که نماد تغییرات ظاهری است. به این ترتیب، به اهمیت درونیات و احساسات برتر از جهان مادی اشاره می‌شود.
بودیم غرق نور مجرد ز قید تن
بودیم در حضور منزه ز اختفا
هوش مصنوعی: ما در نور خالص غرق شده بودیم، آزاد از قید جسم و در حضوری پاک و بدون پنهان‌کاری بودیم.
از باده ظهور لقای حبیب مست
فارغ ز خویش و محو در اطوار کبریا
هوش مصنوعی: از شراب عشق معشوق، مست و سرمست شده‌ام و دیگر از خودم خبری ندارم، بلکه تمام وجودم غرق در جلال و عظمت اوست.
مدهوش حسن ساقی خمخانه الست
بیهوش نشأه می بی‏ساغر بلی‏
هوش مصنوعی: من به زیبایی ساقی در میخانه‌ی هستی مجذوب شده‌ام و از نشئه‌ی می بی‌ساغر بی‌هوش شده‌ام.
اول کسی که جلوه نمود از حجاب غیب
بگشود بر رخش در ایجاد را خدا
هوش مصنوعی: نخستین کسی که از پرده‌ی پنهان بیرون آمد و وجودش نمایان شد، خداوند بود که بر چهره‌اش جلوه خود را در آفرینش نمایان کرد.
قفل از در خزانه به نامش گشوده شد
گردید جلوه ‏گر ز سراپرده خفا
هوش مصنوعی: درِ خزانه به نام او باز شد و او از پرده‌ای که او را پنهان کرده بود، نمایان گشت.
نور محمد و علی و اهلبیت بود
در کار آفرینش از ایشان شد ابتدا
هوش مصنوعی: نور محمد و علی و اهل بیت در آغاز آفرینش وجود داشتند و از وجود آنها همه چیز شروع شد.

حاشیه ها

1402/02/04 03:05
یزدانپناه عسکری

2- این ‏جان ما که هست در این خاکدان غریب - آسوده بود در حرم پاک کبریا

***

[نادر نادر پور]

هر آدمی‌زاده‌ای که دورانِ کودکی را ترک  می‌گوید و به مرحلۀ بلوغ پا می‌گذارد، همان آدم ابوالبشر است که طعمِ گندم یا سیب را می‌چشد و از بهشت بی تضادِ کودکی به زمینِ پرتضاد بلوغ رانده می‌شود و چنین است که آدمی نیز در این خاکدان غریب است.

[یزدانپناه عسکری]

دقت خاکدان غریب  فراورده میوه آگاهی

سقوط کودک آدمیزاده به خاکدان غریب، پیامد و میراث خودبینی آدم ابوالبشر است.