گنجور

غزل شمارهٔ ۸۹۱

ای آنکه هرگز در دو کون چون تو نبودی دلبری
چشمی ندیده مثل تو مه‌طلعتی سیمین‌بری
مه‌طلعتی سیمین‌بری شکّرلبی سنگین‌دلی
شکّرلبی سنگین‌دلی عیاره افسونگری
چشمت به خون مردمان تیری نهاده در کمان
تیری نهاده بر گمان پر فتنه و جادوگری
پر فتنهٔ جادوگری خونخوارهٔ خونبارهٔ
مست خرابی ظالمی ویران کنی غارتگری
بهر شکار خاص و عام بنموده دانه زیر دام
نامش نهاده خال و زلف از مشک تر با عنبری
آن نقطه‌های خال و خط گرد لب شیرین تو
موریست پنداری هجوم آورده گردشگری
هر نرگسی هر عبهری بیمار چشم مست تو
بیمار چشم مست تو هر نرگسی هر عبهری
هر شکّری هر گوهری محو لب و دندان تو
محو لب و دندان تو هر شکّری هر گوهری
تا کی توان این دست را دیدن از آن کردن جدا
یا رب به لطفت فیض را ده ز آن صراحی ساغری

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای آنکه هرگز در دو کون چون تو نبودی دلبری
چشمی ندیده مثل تو مه‌طلعتی سیمین‌بری
هوش مصنوعی: ای محبوبی که هیچ‌کس در دنیا همانند تو نمی‌باشد، چشمی مانند چشمان تو را ندیده و کسی به زیبایی تو درخشان نیست.
مه‌طلعتی سیمین‌بری شکّرلبی سنگین‌دلی
شکّرلبی سنگین‌دلی عیاره افسونگری
هوش مصنوعی: دختری با چهره‌ای زیبا و لطیف همچون ماه، که لب‌هایش شیرین و دلش سنگین و غمگین است. او به‌طرز ماهرانه‌ای در افسونگری و جلب توجه دیگران حرفه‌ای است.
چشمت به خون مردمان تیری نهاده در کمان
تیری نهاده بر گمان پر فتنه و جادوگری
هوش مصنوعی: چشم تو مانند تیری است که کشیده شده و آماده پرتاب بر انسانی است، بر احساس و تفکری که در آن آشفتگی و جادوگری وجود دارد.
پر فتنهٔ جادوگری خونخوارهٔ خونبارهٔ
مست خرابی ظالمی ویران کنی غارتگری
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف یک جادوگر خبیث ویرانگر می‌پردازد که با فریب و سحر خود، جامعه را به نابودی می‌کشاند. او به عنوان یک خونخوار و ظالم تصویر شده است که در پی غارت و نابودی دیگران است و به همین خاطر سبب فروپاشی و خرابی می‌شود.
بهر شکار خاص و عام بنموده دانه زیر دام
نامش نهاده خال و زلف از مشک تر با عنبری
هوش مصنوعی: برای جذب و شکار مردم، دانه‌ای زیر دام گذاشته شده است. این دام به زیبایی‌های خاص و عام اشاره می‌کند که با زلف و خالی از مشک و عطر عنبر زینت شده است.
آن نقطه‌های خال و خط گرد لب شیرین تو
موریست پنداری هجوم آورده گردشگری
هوش مصنوعی: نقاط سیاه و خطوط دور لب شیرین تو، مانند مورچه‌هایی به نظر می‌رسند که به گردش در آمده‌اند.
هر نرگسی هر عبهری بیمار چشم مست تو
بیمار چشم مست تو هر نرگسی هر عبهری
هوش مصنوعی: هر نرگس و هر عبهر (عاشق) که به چشمان زیبای تو نگاه می‌کند، تحت تأثیر چشم‌های مست و جذاب تو قرار می‌گیرد.
هر شکّری هر گوهری محو لب و دندان تو
محو لب و دندان تو هر شکّری هر گوهری
هوش مصنوعی: هر نوع شیرینی و زیبایی، محو لب‌ها و دندان‌های تو است. تمام جذابیت‌ها و زیبایی‌های دنیا در مقابل لب‌ها و دندان‌های تو کم‌رنگ می‌شوند.
تا کی توان این دست را دیدن از آن کردن جدا
یا رب به لطفت فیض را ده ز آن صراحی ساغری
هوش مصنوعی: تا چه زمانی می‌توانم این دست را فقط تماشا کنم و از آن جدا باشم؟ خدایا، به لطف خود، چشمه فیض را از آن پیمانه بر من نازل کن.

حاشیه ها

1392/11/26 11:01
سعید فرمانی

در بیت ششم، «گردشگری» صحیح نیست و باید به عبارت «گرد شکری» تصحیح شود.