غزل شمارهٔ ۸۶۵
در عشق دوست ای دل شیدا چگونهای
ای قطره کشاکش دریا چگونهای
یادآور ای عدم ز نهانخانهای قدم
پنهان چگونه بودی و پیدا چگونهای
در بحر بی کنار کنارم کشید و گفت
بی ما چگونه بودی و با ما چگونهای
من جلوه نا نموده تواز خویش میشدی
امروز غرق بحر تجلا چگونهای
جمعی بساحل از کشش ما در اضطراب
ای غرق بحر عاطفت ما چگونهای
بازم ز خویش راند و بکنج غمم نشاند
گفت ای نشانه تیر بلا را چگونهای
در چاه بابلم موی خود ببست
گفت ای اسیر زلف چلیپا چگونهای
ای خانه زاد عشرت و پروردهای طرب
در لجه محیط غم ما چگونهای
ای فیض خویش را بغم عشق ما سپار
و آنگه ببین که در کنف ما چگونهای
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در عشق دوست ای دل شیدا چگونهای
ای قطره کشاکش دریا چگونهای
هوش مصنوعی: ای دل شیدا، در عشق معشوق چه احوالی داری؟ و ای قطره، در دریای محبت چه وضعیتی داری؟
یادآور ای عدم ز نهانخانهای قدم
پنهان چگونه بودی و پیدا چگونهای
هوش مصنوعی: ای عدم، تو را به یاد میآورم، از کجای پنهان خود چطور آمدهای که ناگهان در اینجا ظاهر شدی؟
در بحر بی کنار کنارم کشید و گفت
بی ما چگونه بودی و با ما چگونهای
هوش مصنوعی: در میان این دریای بیپایان، او مرا به سمت خود کشید و گفت: بدون ما چگونه بودی و حالا که با ما هستی، چگونهای؟
من جلوه نا نموده تواز خویش میشدی
امروز غرق بحر تجلا چگونهای
هوش مصنوعی: امروز چگونهای که اگر جلوهگری از خودت را نشان نمیدادی، ممکن بود که در دریای زیبایی غرق شوم؟
جمعی بساحل از کشش ما در اضطراب
ای غرق بحر عاطفت ما چگونهای
هوش مصنوعی: گروهی در کنار دریا به خاطر کشش ما در نگرانی و اضطراب هستند. ای کسی که در دریای عشق ما غرق شدهای، حالت چطور است؟
بازم ز خویش راند و بکنج غمم نشاند
گفت ای نشانه تیر بلا را چگونهای
هوش مصنوعی: دوباره مرا از خود راند و در گوشهای از غمم نشاند و گفت: ای نشانه تیر ناامیدی، حالا چطور هستی؟
در چاه بابلم موی خود ببست
گفت ای اسیر زلف چلیپا چگونهای
هوش مصنوعی: در چاه بابل، شخصی موی خود را به بند کشیده و میگوید: ای اسیر زلف چلیپا، حال تو چگونه است؟
ای خانه زاد عشرت و پروردهای طرب
در لجه محیط غم ما چگونهای
هوش مصنوعی: ای تو که در این خانه از شادی و خوشی زندگی کردهای و در دنیای پر از غم ما بزرگ شدهای، حال حالت چگونه است؟
ای فیض خویش را بغم عشق ما سپار
و آنگه ببین که در کنف ما چگونهای
هوش مصنوعی: ای فیض، نعمت و بخشش خود را به غم عشق ما بسپار و سپس نگاه کن که در آغوش ما چقدر خوب و دلپذیر خواهی بود.