گنجور

غزل شمارهٔ ۸۴۷

ندارم خان و مانی حسبی الله
نخواهم آب و نانی حسبی الله
من از کون و مکان بیزار گشتم
شدم در لامکانی حسبی الله
جهانرا خط بیزاری کشیدم
چو خود گشتم جهانی حسبی الله
بستی طرفی از جان و نه از دل
نه دل خواهم نه جانی حسبی الله
مرا جانان پسند آمد نخواهم
نه اینی و نه آنی حسبی الله
نمیگیرم چو در دست من آمد
بموی او جهانی حسبی الله
در این آتش خوشم رضوان میارا
برای من جنانی حسبی الله
نعیم آتش عشقش مرا بس
بهشت جاودانی حسبی الله
چو یار آمد ز در خاموش شو فیض
عیان شد هر بیانی حسبی الله

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ندارم خان و مانی حسبی الله
نخواهم آب و نانی حسبی الله
هوش مصنوعی: من هیچ‌گونه امکانات و ثروتی ندارم و به خداوند متکی هستم و نیازی به آب و نان ندارم، فقط به خداوند اعتماد دارم.
من از کون و مکان بیزار گشتم
شدم در لامکانی حسبی الله
هوش مصنوعی: من از دنیای مادی و فضای ظاهری دور شدم و به جای آن به حالی روحانی و بی‌مرز دست یافتم که در آن تنها به خداوند پناه می‌برم.
جهانرا خط بیزاری کشیدم
چو خود گشتم جهانی حسبی الله
هوش مصنوعی: من با نقشی از نفرت، جهان را زیر نظر داشتم و هنگامی که خود را به مقام و مرتبه‌ای بزرگ رساندم، به خداوند نسبت و وابستگی یافتم.
بستی طرفی از جان و نه از دل
نه دل خواهم نه جانی حسبی الله
هوش مصنوعی: من بخشی از وجودم را به تو سپردم، نه فقط احساساتم، نه عاشقتم و نه وجودم را می‌خواهم. تنها به خدا اعتماد می‌کنم.
مرا جانان پسند آمد نخواهم
نه اینی و نه آنی حسبی الله
هوش مصنوعی: محبوب من، هر چه که باشد، برایم خوشایند است. من نه به این چیزها محتاجم و نه به آن چیزها. خداوند مرا کافی است.
نمیگیرم چو در دست من آمد
بموی او جهانی حسبی الله
هوش مصنوعی: وقتی که دستم به موهای او رسید، دیگر از هیچ چیز نمی‌خواهم، فقط به خداوند اعتماد می‌کنم.
در این آتش خوشم رضوان میارا
برای من جنانی حسبی الله
هوش مصنوعی: در این آتش احساس آرامش و خوشحالی می‌کنم، ای رضوان، برای من جنانی نیاور؛ تنها به خدا اکتفا می‌کنم.
نعیم آتش عشقش مرا بس
بهشت جاودانی حسبی الله
هوش مصنوعی: عشق او برای من به اندازه‌ای خوشایند و دلپذیر است که گویی در بهشتی جاودان زندگی می‌کنم. تنها به او تکیه می‌کنم و به یاری‌اش امیدوارم.
چو یار آمد ز در خاموش شو فیض
عیان شد هر بیانی حسبی الله
هوش مصنوعی: وقتی که یار وارد شد، ساکت شو و بگذار حقیقت خود را آشکار کند. هر گفتگویی، ستایش خداست.