گنجور

غزل شمارهٔ ۸۴۰

هرکه هستش از ذکا در قبهٔ سر مشعله
بایدش جز سعی در دانش نباشد مشغله
هر کرا دادند گوش و هوش عقلی بایدش
در ره دین طی کند در هر نفس صد مرحله
گر ترا فهم درستی هست و طبع مستقیم
مکر خود را در ره دنیا بجنبان سلسله
حیف باشد بهر دنیا صرف کردن نقد عمر
هست دنیا نزد عارف جیفهٔ در مزبله
اکثر اهل نظر در راه عرفان عاجزند
از ذکاشان نیست در تاریکی ره مشعله
در پی هر آرزو او هم بصد دل میدود
راه حق را چون نبیند تا نگردد یک دله
حرف من باصاحب عقل است وفهم است وشعور
آنکه او چیزی نمیفهمد ندارم زو گله
مردم فهمیده باید تا ز آتش دم زند
کی رسد در ذیل عرفان دست و هم خر کله
زیرکی باید بفهمد رمز قرآن و حدیث
یا برد ره سوی تأویلات بای بسمله
جاهلی بینی که هر از بر ندانسته است هیچ
افکند در شش جهت از کوس دانش غلغله
فیض تن زن با که داری این خطاب و این عتاب
نیست در محفل مگر گاوان دنیا مشغله

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرکه هستش از ذکا در قبهٔ سر مشعله
بایدش جز سعی در دانش نباشد مشغله
هوش مصنوعی: هر کسی که از هوش و نبوغ برخوردار است، باید تمام تلاش و کوشش خود را صرف یادگیری و علم‌آموزی کند و نباید به چیز دیگری مشغول شود.
هر کرا دادند گوش و هوش عقلی بایدش
در ره دین طی کند در هر نفس صد مرحله
هوش مصنوعی: هر کسی که دارای فهم و عقل باشد، باید در مسیر دین گام بردارد و در هر لحظه به اندازه صد مرحله پیشرفت کند.
گر ترا فهم درستی هست و طبع مستقیم
مکر خود را در ره دنیا بجنبان سلسله
هوش مصنوعی: اگر فهم روشنی داری و طبع تو همواره درست است، نیرنگ خود را در مسیر دنیا به کار بگیر و حرکت کن.
حیف باشد بهر دنیا صرف کردن نقد عمر
هست دنیا نزد عارف جیفهٔ در مزبله
هوش مصنوعی: صرف کردن عمر برای دنیا جایز نیست، زیرا دنیا در نظر عارفان چیزی بیشتر از زباله‌ای در کثافت نیست.
اکثر اهل نظر در راه عرفان عاجزند
از ذکاشان نیست در تاریکی ره مشعله
هوش مصنوعی: بیشتر کسانی که به عوالم معنوی و عرفانی فکر می‌کنند، در این راه ناتوان هستند؛ اما در چنگال تاریکی، مشعل نورانی وجود ندارد که راه را روشن کند.
در پی هر آرزو او هم بصد دل میدود
راه حق را چون نبیند تا نگردد یک دله
هوش مصنوعی: هر کس در پی آرزوهایش، با تمام وجود و دلی شاداب تلاش می‌کند. اما زمانی که به حقیقت نرسد و دل یکپارچه‌ای نیابد، همچنان به دنبال راه راست می‌دود.
حرف من باصاحب عقل است وفهم است وشعور
آنکه او چیزی نمیفهمد ندارم زو گله
هوش مصنوعی: من فقط با افرادی که عقل و فهم دارند صحبت می‌کنم و از کسی که چیزی نمی‌فهمد، شکایتی ندارم.
مردم فهمیده باید تا ز آتش دم زند
کی رسد در ذیل عرفان دست و هم خر کله
هوش مصنوعی: برای اینکه مردم آگاه و فهمیده‌ای وجود داشته باشند که از آتش شهوات و مشکلات فاصله بگیرند، باید افراد به درک عمیق‌تری برسند و بتوانند در مسیر عرفان و معنویت حرکت کنند. در این مسیر، لازم است که از تجربیات و دانسته‌های دیگران بهره‌مند شوند و درک درستی از زندگی و هدف آن داشته باشند.
زیرکی باید بفهمد رمز قرآن و حدیث
یا برد ره سوی تأویلات بای بسمله
هوش مصنوعی: انسان‌های باهوش باید بتوانند معنای عمیق قرآن و روایت‌ها را درک کنند یا اینکه به تفسیر و تعابیر مختلف آن‌ها توجه کنند.
جاهلی بینی که هر از بر ندانسته است هیچ
افکند در شش جهت از کوس دانش غلغله
هوش مصنوعی: شخصی را می‌بینی که در جاهلیت به سر می‌برد و هیچ چیز از دانش نمی‌داند، اما با سر و صدای بسیاری ادعای علم و دانش می‌کند و هر طرفی را به گفته‌های خود مملو از هیاهو می‌کند.
فیض تن زن با که داری این خطاب و این عتاب
نیست در محفل مگر گاوان دنیا مشغله
هوش مصنوعی: این شعر به نقد افرادی می‌پردازد که در زندگی خود تنها به متاع مادی و لذت‌های دنیوی توجه دارند. شاعر به طور غیرمستقیم به آن‌ها هشدار می‌دهد که این نوع زندگی و نگرش، آن‌ها را به جایگاهی پایین‌تر از انسان‌ها می‌کشاند و آن‌ها را در جایگاه گاوان دنیوی قرار می‌دهد. در نهایت، پیام شعر این است که بیدار شوید و از تعهدات و وظایف انسانی خود غافل نشوید.