غزل شمارهٔ ۷۹
اگر ساغر دهد ساقی ازین دست
بیک پیمانه از خود میتوان رست
حریفانرا چه حاجت با شرابست
اشارتهای ساقی میکند مست
چه لازم روی از مادر کشیدن
بمژگان هم دل ما می توان خست
به بستن من خوشم تو با شکستن
بنو هر لحظه عهدی میتوان بست
خوشا آن دل که از اغیار ببرید
خوشا آن جان که از جز یار بگسست
خوشا آن دل که با دلدار آمیخت
خوشا آن جان که با جانانه پیوست
خوش آن کو از سر کونین برخواست
بخلوت خانة توحید بنشست
بامید تو افکندند بسیار
نیامد جز مرا این صید در شست
بلندی می تواند کرد بر چرخ
کسی کاو نزد تو چون فیض شد پست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگر ساغر دهد ساقی ازین دست
بیک پیمانه از خود میتوان رست
هوش مصنوعی: اگر ساقی به من جامی عطا کند، با یک پیمانه میتوانم از خودم رهایی یابم.
حریفانرا چه حاجت با شرابست
اشارتهای ساقی میکند مست
هوش مصنوعی: رقبای من نیازی به شراب ندارند؛ چون ساقی با نشانههای خود آنها را به مستی میکشاند.
چه لازم روی از مادر کشیدن
بمژگان هم دل ما می توان خست
هوش مصنوعی: چرا باید با ناز و غم مادر را ترک کنم، وقتی که با چشمانم میتوانم دل خود را تسکین دهم؟
به بستن من خوشم تو با شکستن
بنو هر لحظه عهدی میتوان بست
هوش مصنوعی: من از اینکه تو مرا محدود کنی خوشحالم، چون تو با شکستن عهدها میتوانی هر لحظه توافقی تازه شکل دهی.
خوشا آن دل که از اغیار ببرید
خوشا آن جان که از جز یار بگسست
هوش مصنوعی: خوشا به حال دلی که از دیگران برید و جدا شد، و خوشا به حال جانی که جز معشوق خود را رها کرد.
خوشا آن دل که با دلدار آمیخت
خوشا آن جان که با جانانه پیوست
هوش مصنوعی: دلهایی که با محبوب خود همنوا میشوند و روحهایی که با معشوقه خود پیوند میخورند، بسیار خوشبخت و سعادتمندند.
خوش آن کو از سر کونین برخواست
بخلوت خانة توحید بنشست
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که پس از گذراندن مراحل و دنیا، از آنجا جدا شده و در آرامش خانه توحید به آرامش نشسته است.
بامید تو افکندند بسیار
نیامد جز مرا این صید در شست
هوش مصنوعی: به امید تو، تلاشهای زیادی کردند، اما تنها من بودم که در این میان به دام افتادم.
بلندی می تواند کرد بر چرخ
کسی کاو نزد تو چون فیض شد پست
هوش مصنوعی: بلندی و عظمت تنها برای کسی است که نزد تو به مقام و جایگاهی رسیده باشد، وگرنه دیگران هرچقدر هم که بر اثر موقعیت خود ترقی کنند، در برابر تو کوچک و بیاهمیت خواهند بود.
حاشیه ها
1388/08/07 19:11
mareshtani
beide panjom(khosha an del ke az) bajad bashad! wa mesraje awlebeide haftom(khosh anko kaz)tahrir shawad
---
پاسخ: با تشکر، در مورد بیت 5 جایگزینی مطابق نظر شما انجام شد، در بیت 7 اگر چه پیشنهاد شما منطقی به نظر میرسد ولی به نظرم جمله نیازی به «که از» ندارد و در همین حالت میتواند درست باشد، مگر آن که دوستان با منبع چاپی مقابله کرده باشند.
1388/10/05 20:01
ناشناس
mesraje dowome beide akhir(kase ko)1
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
1399/12/26 10:02
منصور
بیت پنجم
که جز از یار یا که از جز یار؟