غزل شمارهٔ ۷۷۶
میزنم بر صف اغیار جنونست جنون
میدرم پردهٔ پندار جنونست جنون
دل من تنگ شد از دیدن و پنهان کردن
میدرم پردهٔ اسرار جنونست جنون
هر حدیثی که بدل عشق نهان میگوید
همه را میکنم اظهار جنونست جنون
قدح باده ز میخانه برون میآرم
میکشم بر سر بازار جنونست جنون
چون شدم عاشق و دیوانه چسان صبر کنم
میدرم جامه بیکبار جنونست جنون
چند جان محنت دوری کشد و دل سوزد
میروم تا بر دلدار جنونست جنون
فیض انواع جنان داری و پنهان داری
سحر کردی تو در این کار جنونست جنون
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
میزنم بر صف اغیار جنونست جنون
میدرم پردهٔ پندار جنونست جنون
هوش مصنوعی: من به دشمنان میتازم و این وضعیت ناشی از جنون من است، همچنان که در پردهٔ تصور و خیال میشکافم، باز هم این جنون است که مرا به این کار واداشته.
دل من تنگ شد از دیدن و پنهان کردن
میدرم پردهٔ اسرار جنونست جنون
هوش مصنوعی: دل من به خاطر دیدن و مخفی کردن، تنگ و احساس خفگی میکند. میدانم که پنهانکاری از رازهای دیوانگی است.
هر حدیثی که بدل عشق نهان میگوید
همه را میکنم اظهار جنونست جنون
هوش مصنوعی: هر چه که درباره عشق پنهانی میشنوم، همه را به جنون تعبیر میکنم.
قدح باده ز میخانه برون میآرم
میکشم بر سر بازار جنونست جنون
هوش مصنوعی: من جام شراب را از میخانه بیرون میآورم و آن را در بازار به نمایش میگذارم؛ این کار، خود نشاندهندهی نوعی جنون است.
چون شدم عاشق و دیوانه چسان صبر کنم
میدرم جامه بیکبار جنونست جنون
هوش مصنوعی: وقتی عاشق و دیوانه شدم، چطور میتوانم صبر کنم؟ من در یک آن تمام رشتههایم را نمیدهم، چون دیوانگی، دیوانگی است.
چند جان محنت دوری کشد و دل سوزد
میروم تا بر دلدار جنونست جنون
هوش مصنوعی: مدت زیادی انسان باید درد و رنج جدایی را تحمل کند و دلش بسوزد. من به سوی معشوق میروم؛ زیرا دیوانگی در عشق وجود دارد.
فیض انواع جنان داری و پنهان داری
سحر کردی تو در این کار جنونست جنون
هوش مصنوعی: تو از انواع نعمتهای بهشتی برخورداری و آن را مخفی نگه داشتهای. تو در این کار، سحری را به وجود آوردهای که جنون واقعی است.