گنجور

غزل شمارهٔ ۷۳۹

ای که داری هوس طلعت جانان دیدن
نیست باشد شدنت وانگهش آسان دیدن
آن جمالی که فروغش کمر کوه شکست
کی توان از نظر موسی عمران دیدن
نشود تا دلت از قید علایق آزاد
نتوان جلوه آن سرو خرامان دیدن
تار موی خرد از دیده دل بیرون کن
تا بنورش بتوانی ره عرفان دیدن
چشم خفاش بمان چشم دگر پیدا کن
نور خورشید ازل کی بود آسان دیدن
زنگ دل پاک کن از اشک و بدل بینا شو
کان جمالیست که نتوانش بچشمان دیدن
جان ترا باید و پاید غم تن چند خوری
بگذر از تن اگرت هست سر جان دیدن
بر درش چند بدی‌ آری و نافرمانی
هیچ شرمت نشود زینهمه احسان دیدن
مزن ای فیض ازین بیش ز گفتار نفس
اگرت هست سر آئینه جان دیدن

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای که داری هوس طلعت جانان دیدن
نیست باشد شدنت وانگهش آسان دیدن
هوش مصنوعی: ای کسی که امید دیدن چهره محبوب را داری، بدان که برای رسیدن به او، سختی‌ها و دشواری‌هایی وجود دارد، اما وقتی که آن لحظه فرابرسد، همه چیز آسان و راحت خواهد شد.
آن جمالی که فروغش کمر کوه شکست
کی توان از نظر موسی عمران دیدن
هوش مصنوعی: آن زیبایی که نورش باعث شد تا کوه به تلاطم بیفتد، چگونه می‌توان آن را با چشم موسی عمران دید؟
نشود تا دلت از قید علایق آزاد
نتوان جلوه آن سرو خرامان دیدن
هوش مصنوعی: تا زمانی که دل تو از وابستگی‌ها و علایق آزاد نشده، نمی‌توانی زیبایی و جذابیت آن سرو خوش‌حرکت را ببینی.
تار موی خرد از دیده دل بیرون کن
تا بنورش بتوانی ره عرفان دیدن
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانی به حقیقت و شناخت عمیق‌تری دست یابی، باید از قید و بندهای کوچک و اندیشه‌های محدود خود رها شوی. فقط با دور شدن از این محدودیت‌هاست که می‌توانی به نور و درک واقعی دست پیدا کنی.
چشم خفاش بمان چشم دگر پیدا کن
نور خورشید ازل کی بود آسان دیدن
هوش مصنوعی: خوشبختی و آگاهی به راحتی به دست نمی‌آید. برای دیدن حقیقت‌ها و درک عمیق‌تر از زندگی، باید مانند خفاش که در تاریکی حرکت می‌کند، تلاش کرد و یک دیدگاه عمیق و متفاوت پیدا کرد. نور خورشید، نماد روشنی و حقیقت ابتدایی، به سادگی در دسترس نیست و برای درک آن باید زحمت کشید.
زنگ دل پاک کن از اشک و بدل بینا شو
کان جمالیست که نتوانش بچشمان دیدن
هوش مصنوعی: دل را از غم و غصه پاک کن و با چشمی بیدار و آگاه نگاه کن، زیرا زیبایی‌ای وجود دارد که نمی‌توان آن را با چشم‌های معمولی دید.
جان ترا باید و پاید غم تن چند خوری
بگذر از تن اگرت هست سر جان دیدن
هوش مصنوعی: جان تو باید باشد و غم جسم را فراموش کن. اگر می‌خواهی حقیقت وجود را ببینی، از وابستگی به جسم بگذرو.
بر درش چند بدی‌ آری و نافرمانی
هیچ شرمت نشود زینهمه احسان دیدن
هوش مصنوعی: هرچند که در برابر او بدی کنی و نافرمانی نمایی، اما از این همه نیکی و احسانی که از او دیده‌ای، شرمنده نمی‌شوی.
مزن ای فیض ازین بیش ز گفتار نفس
اگرت هست سر آئینه جان دیدن
هوش مصنوعی: ای فیض، بیشتر از این بر ما نگو که اگر واقعاً می‌خواهی حقیقت جان را ببینی، باید سر خود را از گفتارهای نفس دور کنی.

حاشیه ها

1393/01/22 21:03
همایون زندی

« نیست باشد شدنت وانگهش آسان دیدن »
صحیح آن « نیست باید شدنت... »

1400/11/19 19:02
سپهر حاج سعیدی sepehr۸۱۹۰@gmail.com

یکی از تست های قرابت حوزه ی عرفان کنکور 91 تجربی بطور کامل برگرفته از ابیات همین غزل بود(ستایش آزادگی)