غزل شمارهٔ ۶۸۱
ما را ره توفیق نمودند و بریدیم
بر ما در تحقیق گشودند و رسیدیم
یکچند به هر صومعه بردیم ارادت
یکچند به هر مدرسه گفتیم و شنیدیم
اقلیم معارف همه را سیر نمودیم
در باغ حقایق بهمه سبزه چریدیم
بس عطر روانبخش ز گلها که گرفتیم
بس میوه دلپرور دلخواه که چیدیم
کردیم نظر در شجر زینت دنیا
نه سایه نه برداشت ازو مهر بریدیم
ناگاه شد از قرب نمودار درختی
مقصود دل آن بود بکنهش چو رسیدیم
دادند بما عیش مصفای مؤبد
در سایهٔ آن رحل اقامت چو کشیدیم
دیدیم چو ما ساقی میخانهٔ توحید
یکجرعه از آن بادهٔ بیرنگ چشیدیم
صد شکر دل آسود ز تشویش کشاکش
چون فیض نه پیر و نه فقیه و نه مریدیم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما را ره توفیق نمودند و بریدیم
بر ما در تحقیق گشودند و رسیدیم
هوش مصنوعی: ما را در مسیر موفقیت هدایت کردند و موانع را از پیش رو برداشتند، به گونهای که توانستیم به حقیقتی برسیم.
یکچند به هر صومعه بردیم ارادت
یکچند به هر مدرسه گفتیم و شنیدیم
هوش مصنوعی: مدتی به هر مکان مذهبی علاقهمند شدیم و احترام گذاشتیم و مدتی هم به هر مدرسه رفتیم و حرفها و آموزههای آن را شنیدیم.
اقلیم معارف همه را سیر نمودیم
در باغ حقایق بهمه سبزه چریدیم
هوش مصنوعی: در مسیر دانش و معرفت، همه را سیراب کردیم و در دنیای حقایق، به همه اجازه دادیم که از نعمتهای سبز بهرهمند شوند.
بس عطر روانبخش ز گلها که گرفتیم
بس میوه دلپرور دلخواه که چیدیم
هوش مصنوعی: ما از گلها عطر خوشبویی را گرفتهایم و میوههایی لذتبخش و مورد علاقهمان را چیدهایم.
کردیم نظر در شجر زینت دنیا
نه سایه نه برداشت ازو مهر بریدیم
هوش مصنوعی: درخت زیبا و زینتبخش دنیا را نگریستیم، ولی نه سایهای از آن یافتیم و نه میوهای برای برداشت. پس از آن از آن محبت و دوستی دور شدیم.
ناگاه شد از قرب نمودار درختی
مقصود دل آن بود بکنهش چو رسیدیم
هوش مصنوعی: ناگهان درختی که دل به آن بسته بودیم، در نزدیکی ما ظاهر شد. وقتی به آن رسیدیم، متوجه شدیم که واقعاً همان چیزی است که میخواستیم.
دادند بما عیش مصفای مؤبد
در سایهٔ آن رحل اقامت چو کشیدیم
هوش مصنوعی: به ما زندگی پاک و جاودانی دادند و در زیر سایهٔ آن رحل اقامت، آرامش و آسایش را تجربه کردیم.
دیدیم چو ما ساقی میخانهٔ توحید
یکجرعه از آن بادهٔ بیرنگ چشیدیم
هوش مصنوعی: ما زمانی که در میخانهٔ توحید، ساقی را دیدیم، یک جرعه از آن شراب بیرنگ نوشیدیم.
صد شکر دل آسود ز تشویش کشاکش
چون فیض نه پیر و نه فقیه و نه مریدیم
هوش مصنوعی: صد بار شکر میکنم که دلم از نگرانیها و تلاتمهای زندگی آرام است؛ چون من نه به مرشد وابستهام و نه به عالم و عالمان دینی.
حاشیه ها
1398/07/05 11:10
شاهین
بیت دوم، یکچند بهر صومعه بدیم ارادت باید باشد:
یکچند به هر صومعه بردیم ارادت