گنجور

غزل شمارهٔ ۶۶۷

کو عشق کو سودای عشق تا در جهان غوغا نهم
کو مستیی تا غلغلی در گنبد مینا نهم
کو سوزشی تا شورشی اندر ملایک افکنم
فرپاد لا علم لنا در عالم بالا نهم
ساقی بده تا تر کنم از می دماغ پختهٔ
مشتی از این خامان خشک در بوتهٔ سودا نهم
سر مست از مقراض لا سازم دو عالم از فنا
و آنگاه نقد هر دو کون در مخزن الا نهم
آتش زنم در انس و جان شور افکنم در کن فکان
بیرون روم از آسمان بر سقف عالم پا نهم
زین تنگنا بیرون روم تا عالم بیچون روم
از لیت قومی یعلمون در ملک جان غوغا نهم
یا رب ز فیضت وامگیر یکدم شراب عشق خود
تا هستی موهوم را در ماء من افنا نهم

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کو عشق کو سودای عشق تا در جهان غوغا نهم
کو مستیی تا غلغلی در گنبد مینا نهم
هوش مصنوعی: باید عشق و شوق عشق را پیدا کنم تا بتوانم در دنیا شوری به پا کنم. به دنبال حالتی هستم که بتوانم سر و صدایی در آسمان به وجود بیاورم.
کو سوزشی تا شورشی اندر ملایک افکنم
فرپاد لا علم لنا در عالم بالا نهم
هوش مصنوعی: به دنبال دستیابی به شوری هستم که بتواند ملائک را به تکاپو بیاندازد و من نیز در دنیای بالا بر این علم و دانش بی‌خبری غالب شوم.
ساقی بده تا تر کنم از می دماغ پختهٔ
مشتی از این خامان خشک در بوتهٔ سودا نهم
هوش مصنوعی: ای ساقی، بیک نوشیدنی به من بده تا بوی خوش می در دماغم بچرخد و از این خشک‌سالی و دیوانگی، مشتی از این افراد نادان را در آتش شور و شوق سرخ کنم.
سر مست از مقراض لا سازم دو عالم از فنا
و آنگاه نقد هر دو کون در مخزن الا نهم
هوش مصنوعی: این شعر می‌‌گوید که من به خاطر عشق و شادی ناشی از آن، قادر به تغییر و از نو ساختن دو دنیای وجود هستم. سپس، بعد از این تغییر، به ارزش واقعی هر دو جهان می‌‌رسم و به حقیقتی عمیق‌تر پی می‌‌برم.
آتش زنم در انس و جان شور افکنم در کن فکان
بیرون روم از آسمان بر سقف عالم پا نهم
هوش مصنوعی: من در دل و جان خود شعله‌ای برپا می‌کنم و شور و هیجان ایجاد می‌کنم، سپس از آسمان پایین می‌آیم و بر فراز جهان قدم می‌گذارم.
زین تنگنا بیرون روم تا عالم بیچون روم
از لیت قومی یعلمون در ملک جان غوغا نهم
هوش مصنوعی: از این دشواری و مضیقه فرار می‌کنم تا به جهانی بی‌حد و مرز برسم. از بین قومی که علم و آگاهی دارند، در سرزمین جانم شور و هیاهو به‌پا می‌کنم.
یا رب ز فیضت وامگیر یکدم شراب عشق خود
تا هستی موهوم را در ماء من افنا نهم
هوش مصنوعی: الهی! یک لحظه از نعمت خودم، این شراب عشق را به من عطا کن تا بتوانم این واقعیت مجازی را در دریا وجودم نابود کنم.