گنجور

غزل شمارهٔ ۵۴

آنکه را هستی همیشه در طلب
در تو پنهان است از خود می طلب
زانچه میجوئی بروز و شب نشان
در بر تو حاضر است او روز و شب
تار و پود هیکلت او می تند
در دلت از وی فتد شور و شغب
از فراق او تن تو در گداز
رشتهٔ جانت از او در تاب و تب
روی او سوی تو ای غافل زخود
چشم بگشا هان چه شدپاس ادب
مایهٔ شادی درون جان تست
از چه غم داری تو ای کان طرب
یکنفس از دیدنش فارغ مباش
در لقا یکدم میاسا از طلب
حاضر و غایب بغیر از وی که دید
من هرب منه الیه قد رغب
حکمت او بس غرایب را مناط
قدرت او بس عجایب را سبب
ای زسر تا پا همه خلقت غریب
ای ز پا تا سر همه امرت عجب
جامع اضداد جز حق نیست فیض
ره بحق بنمودمت زین ره طلب
هر کسی در غور این کم میرسد
گر رسیدی تو بدین مگشای لب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنکه را هستی همیشه در طلب
در تو پنهان است از خود می طلب
هوش مصنوعی: کسی که همیشه در جستجوی وجود و هستی است، باید بداند که این هستی در درون خود او نهفته است و او باید خود را بشناسد تا به آن دست یابد.
زانچه میجوئی بروز و شب نشان
در بر تو حاضر است او روز و شب
هوش مصنوعی: آنچه را که در طول روز و شب به دنبالش هستی، همواره در مقابل تو حاضر است، هم در روز و هم در شب.
تار و پود هیکلت او می تند
در دلت از وی فتد شور و شغب
هوش مصنوعی: وجود تو را به‌دقت می‌سازد، و در دل تو از برخورد با او حس هیجان و شور و شوق ایجاد می‌شود.
از فراق او تن تو در گداز
رشتهٔ جانت از او در تاب و تب
هوش مصنوعی: فراق او باعث شده بدن تو در حال ذوب شدن باشد و زندگی‌ات از این جدایی به شدت بی‌تاب است.
روی او سوی تو ای غافل زخود
چشم بگشا هان چه شدپاس ادب
هوش مصنوعی: به خود بیا و از غفلت خارج شو، نگاهی به او بینداز و ببین چه چیزی در انتظار توست. این یک یادآوری است درباره رعایت ادب و احترام.
مایهٔ شادی درون جان تست
از چه غم داری تو ای کان طرب
هوش مصنوعی: شادی و خوشی درون وجود تو نهفته است، پس چرا نگران و غمگین هستی ای منبع خوشی؟
یکنفس از دیدنش فارغ مباش
در لقا یکدم میاسا از طلب
هوش مصنوعی: هرگز از دیدن او غافل نشو و در لحظه‌ای که با او هستی، از خواسته‌ات عقب‌نشینی نکن.
حاضر و غایب بغیر از وی که دید
من هرب منه الیه قد رغب
هوش مصنوعی: هر کس در زندگی خود حاضر و ناپیداهایی دارد، اما هیچ‌کس جز او را نمی‌تواند ببیند. من هر چیزی را که به سوی او تمایل دارد، مشاهده کردم.
حکمت او بس غرایب را مناط
قدرت او بس عجایب را سبب
هوش مصنوعی: حکمت او، دلایل و اسرار زیادی را توجیه می‌کند و قدرت او، منشأ شگفتی‌های زیادی است.
ای زسر تا پا همه خلقت غریب
ای ز پا تا سر همه امرت عجب
هوش مصنوعی: ای کسی که از سر تا پای تو عجیب و غریب است، و از پا تا سر همه کارهایت شگفت‌انگیز و حیرت‌آور است.
جامع اضداد جز حق نیست فیض
ره بحق بنمودمت زین ره طلب
هوش مصنوعی: جز حقیقت هیچ چیز نمی‌تواند شامل تمام تضادها باشد. من شما را از این راه که به حق می‌رسد، آگاه کردم و به جست‌وجوی آن تحریک نمودم.
هر کسی در غور این کم میرسد
گر رسیدی تو بدین مگشای لب
هوش مصنوعی: هر کس در عمق این موضوع به درک کمی دست می‌یابد. اگر تو به این درک رسیدی، درباره‌اش صحبت نکن.