غزل شمارهٔ ۴۲
ای دوای درد بیدرمان ما
وی شفای علت نقصان ما
آتشی از عشق خود در ما زدی
تا بسوزی هم دل و هم جان ما
آتشی خوشتر زآب زندگی
کان بود هم جان و هم ایمان ما
صدهزار احسنت ای آتش فروز
خوش بسوزان منتت برجان ما
خوش بسوزان ما در این آتش خوشیم
تیزتر کن آتش سوزان ما
آتشست این عشق یا آب حیات
یا بهشت و کوثر و رضوان ما
یاکه باغ و بوستان و گلشنست
یاگلست و لاله و ریحان ما
سوخت خارستان ما یکبارگی
شد گلستان کلبهٔ احزان ما
صد هزاران آفرین از جان و دل
باد هر دم فیض بر جانان ما
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دوای درد بیدرمان ما
وی شفای علت نقصان ما
هوش مصنوعی: تو داروی درد بیدرمان ما هستی و درمانکنندهی ناهنجاریهای ما.
آتشی از عشق خود در ما زدی
تا بسوزی هم دل و هم جان ما
هوش مصنوعی: تو با عشق خود به دل و جان ما آتش زدی، تا هم قلب ما و هم روح ما را بسوزانی.
آتشی خوشتر زآب زندگی
کان بود هم جان و هم ایمان ما
هوش مصنوعی: در زندگی، آتش عشق و احساسات بهتر از آب است، زیرا هم روح ما را زنده نگه میدارد و هم ایمان و باورهای ما را تقویت میکند.
صدهزار احسنت ای آتش فروز
خوش بسوزان منتت برجان ما
هوش مصنوعی: ای آتش افروز، با کمال میل آتشات را بر جان ما بسوزان و از ما دریغ نکن.
خوش بسوزان ما در این آتش خوشیم
تیزتر کن آتش سوزان ما
هوش مصنوعی: ما در این آتش لذتی داریم، پس با دقت و شدت بیشتری آن را شعلهور کن.
آتشست این عشق یا آب حیات
یا بهشت و کوثر و رضوان ما
هوش مصنوعی: این عشق یا مانند آتش سوزانی است که روح را میسوزاند، یا مانند آب حیات که به انسان زندگی میبخشد، یا مانند بهشت و نعمتهای فراوانی که ما را خوشبخت میکند.
یاکه باغ و بوستان و گلشنست
یاگلست و لاله و ریحان ما
هوش مصنوعی: یا اینکه اینجا باغ و بوستان و گلزار است، یا اینکه فقط گلها و لالهها و ریحانهای ما وجود دارند.
سوخت خارستان ما یکبارگی
شد گلستان کلبهٔ احزان ما
هوش مصنوعی: خارستان ما به یکباره تبدیل به گلستان شد، کلبهٔ غم ما نیز تغییر کرد.
صد هزاران آفرین از جان و دل
باد هر دم فیض بر جانان ما
هوش مصنوعی: صد هزار آفرین از صمیم قلب نثار او میکنم، به امید اینکه هر لحظه بر وجود محبوب من افزوده شود.
حاشیه ها
1393/01/08 15:04
محمود علیمحمدی
عالی بود
1395/11/26 15:01
محمد
ماشا الله
1396/02/01 18:05
مرتضی کشاورز
ین غزل با تأسی از ابیات ابتدایی دیوان مثنوی معنوی سروده شده آنجا که می گوید :
شاد باش ای عشق خوش سودای ما
ای طبیب جمله علتهای ما
ای دوای نخوت و ناموس ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما
و نیز
آتش است این بانگ نای ونیست باد
هر که این آتش ندارد نیست باد