گنجور

غزل شمارهٔ ۲۹۸

ای کاش که این سینه دری داشته باشد
تا یار ز دردم خبری داشته باشد
یا با دل ما صبر سری داشته باشد
یا رحم بر آن دل گذری داشته باشد
تا کی گذرد عمر کسی در غم هجران
فرخنده شبی کان سحری داشته باشد
شد عمر گرانمایه ما صرف محبت
ای کاش که آخر ثمری داشته باشد
سوزیم بیک آه زمین را و زمان را
گر دود دل ما شرری داشته باشد
بر داشتم‌ام شب همه شب دست تضرع
ای کاش دعاها اثری داشته باشد
گردد قدم ار رنجه کنی جانب عشاق
خاک قدمت هر که سری داشته باشد
در بوم دل از هجر تو بس خار که کشتم
بو کز گل وصل تو بری داشته باشد
راز دل خود فیض به بیگانه نگوید
گر یار ز حالش خبری داشته باشد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای کاش که این سینه دری داشته باشد
تا یار ز دردم خبری داشته باشد
هوش مصنوعی: ای کاش این دل من جایی برای ابراز احساسات داشته باشد تا معشوق از دردهای من باخبر شود.
یا با دل ما صبر سری داشته باشد
یا رحم بر آن دل گذری داشته باشد
هوش مصنوعی: یا اینکه دل ما با صبری عمیق و پنهانی در کنار باشد، یا اینکه رحمتی از سوی آن دل بر ما نازل شود.
تا کی گذرد عمر کسی در غم هجران
فرخنده شبی کان سحری داشته باشد
هوش مصنوعی: چقدر طول می‌کشد که انسان در اندوه جدایی بماند در حالی که شبی خوشحال بوده و سحرگاهی زیبا را تجربه کرده است؟
شد عمر گرانمایه ما صرف محبت
ای کاش که آخر ثمری داشته باشد
هوش مصنوعی: عمر باارزش ما به عشق و محبت گذشت، ای کاش در پایان نتیجه‌ای خوب و قابل توجه به همراه داشته باشد.
سوزیم بیک آه زمین را و زمان را
گر دود دل ما شرری داشته باشد
هوش مصنوعی: اگر دل ما آتشین و پر از درد باشد، آن‌قدر می‌سوزیم که هم زمین و هم زمان را تحت تأثیر قرار می‌دهیم.
بر داشتم‌ام شب همه شب دست تضرع
ای کاش دعاها اثری داشته باشد
هوش مصنوعی: در طول شب، با دلی پر از درخواست و نیایش، دستانم را به سوی آسمان بلند کرده‌ام و آرزو می‌کنم که دعاهایم نتیجه‌ای داشته باشد.
گردد قدم ار رنجه کنی جانب عشاق
خاک قدمت هر که سری داشته باشد
هوش مصنوعی: اگر قدمی برداری و به سوی عاشقان بروی، خاک زیر پایت به خاطر محبتی که داری، برای هر کسی که سر و سروی داشته باشد، ارزشمند خواهد بود.
در بوم دل از هجر تو بس خار که کشتم
بو کز گل وصل تو بری داشته باشد
هوش مصنوعی: در قلبم از دوری تو، خاری را پرورش داده‌ام که هیچ گلی از پیوند تو نتواند داشته باشد.
راز دل خود فیض به بیگانه نگوید
گر یار ز حالش خبری داشته باشد
هوش مصنوعی: دل خود را هرگز به دیگران نمی‌سپارد، حتی اگر یار از حالش باخبر باشد.