گنجور

غزل شمارهٔ ۲۷۳

دل زاغبار پاک خواهم کرد
لشگر غم هلاک خواهم کرد
خون دل را ز دیده خواهم ریخت
سینه بهر تو پاک خواهم کرد
از طرب باز قصه خواهم گفت
غصه را غصه ناک خواهم کرد
چیک چیک کباب دل تا کی
سینه را چاک چاک خواهم کرد
زان لب و چشم مست خواهم شد
حلقه در گوش تاک خواهم کرد
عاقبت جان بوصل خواهم داد
بر سر هجر خاک خواهم کرد
بهر آن تا نجات یابد فیض
خویشتن را هلاک خواهم کرد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل زاغبار پاک خواهم کرد
لشگر غم هلاک خواهم کرد
هوش مصنوعی: می‌خواهم دل خود را از آلودگی‌ها و غم‌ها پاک کنم و تمامی درد و اندوه را از بین ببرم.
خون دل را ز دیده خواهم ریخت
سینه بهر تو پاک خواهم کرد
هوش مصنوعی: غم و اندوهم را با اشک هایم می‌ریزم و برای تو سینه‌ام را از هر کینه‌ای پاک می‌کنم.
از طرب باز قصه خواهم گفت
غصه را غصه ناک خواهم کرد
هوش مصنوعی: می‌خواهم از شادی و خوشی بگویم و غم را به فراموشی بسپارم.
چیک چیک کباب دل تا کی
سینه را چاک چاک خواهم کرد
هوش مصنوعی: تا کی بگذارم دل به آتش حسرت بسوزد و سینه‌ام را از درد آزرده کنم؟
زان لب و چشم مست خواهم شد
حلقه در گوش تاک خواهم کرد
هوش مصنوعی: از آن لب و چشم شیطانی، می‌خواهم مست و شیدا شوم و به گرد تاکی که در آن انگور است حلقه‌ای بزنم.
عاقبت جان بوصل خواهم داد
بر سر هجر خاک خواهم کرد
هوش مصنوعی: در نهایت، به خاطر دوری از محبوب، جانم را فدای او خواهم کرد و با اندوه جدایی، به خاک سپرده می‌شوم.
بهر آن تا نجات یابد فیض
خویشتن را هلاک خواهم کرد
هوش مصنوعی: برای اینکه از نعمت وجود خود بهره‌مند شود، خودم را فدای آن می‌کنم.