برگردان به زبان ساده
یکی مرد بود از نژاد سران
هم از تخمهٔ نامور قیصران
هوش مصنوعی: مردی از خانوادهای برجسته و ریشهدار بود که نسبش به قیصران معروف میرسید.
برانوش نام و خردمند بود
زبان و روانش پر از بند بود
هوش مصنوعی: برانوش فردی با نام و عقل زیاد بود. زبان و روح او پر از قید و محدودیتها بود.
بدو گفت لشکر که قیصر تو باش
برین لشکر و بوم مهتر تو باش
هوش مصنوعی: به او گفتند که در این لشکر تو باید مانند قیصر و فرماندهای بزرگ باشی.
به گفتار تو گوش دارد سپاه
بیفروز تاج و بیارای گاه
هوش مصنوعی: سربازان به سخن تو گوش میدهند، تاج پیروزی را بر سر میگذارند و مکان خود را زیبا میکنند.
بیاراستند از برش تخت عاج
برانوش بنشست بر سرش تاج
هوش مصنوعی: برای او تختی از عاج درست کردند و او بر روی آن نشسته و تاجی بر سرش گذاشتند.
به جای بزرگیش بنشاندند
همه رومیان آفرین خواندند
هوش مصنوعی: همه رومیان به جای بزرگی او ایستادند و او را تحسین کردند.
برانوش بنشست و اندیشه کرد
ز روم و ز آوردگاه نبرد
هوش مصنوعی: برانوش نشسته و به فکر فرو رفته است درباره روم و میدان نبرد.
بدانست کو را ز شاه بلند
ز روم و ز آویزش آید گزند
هوش مصنوعی: او فهمید چه کسی از شاه بزرگتر است و از روم و از خطرهای ناشی از او آگاهی دارد.
فرستادهای جست بارای و شرم
که دانش سراید به آواز نرم
هوش مصنوعی: یک پیامبری به سوی من آمده، با وقار و شرم، تا دانش را به طرز ملایمی و با نوا و صدای دلنشین بیان کند.
دبیری بزرگ و جهاندیدهای
خردمند و دانا پسندیدهای
هوش مصنوعی: شخصی بزرگ و با تجربه که خرد و دانش زیادی دارد، قابل ستایش و پسندیده است.
بیاورد و بنشاند نزدیک خویش
بگفت آن سخنهای باریک خویش
هوش مصنوعی: او را نزد خود آورد و نشاند و سپس به صحبتهای ظریف و موزونش پرداخت.
یکی نامه بنوشت پرآفرین
ز دادار بر شهریار زمین
هوش مصنوعی: کسی نامهای نوشت که پر از ستایش بود و از جانب خداوند به پادشاه زمین ارسال شده بود.
که جاوید تاج تو پاینده باد
همه مهتران پیش تو بنده باد
هوش مصنوعی: تاج و تخت تو همیشه برقرار بماند و همه بزرگان در مقابل تو خدمتگزار باشند.
تو دانی که تاراج و خون ریختن
چه با بیگنه مردم آویختن
هوش مصنوعی: تو میدانی که غارت و ریختن خون مردم بیگناه چه عواقبی دارد و چه تاثیری بر زندگی آنها میگذارد.
مهان سرافراز دارند شوم
چه با شهر ایران چه با مرز روم
هوش مصنوعی: نیکان و بزرگان در هر دو کشور، ایران و روم، به من احترام میگذارند و من با افتخار در کنار آنها قرار میگیرم.
گر این کین ایرج به دست از نخست
منوچهر کرد آن به مردی درست
هوش مصنوعی: اگر این دشمنی که نسبت به ایرج وجود دارد، به دست منوچهر آغاز شده باشد، پس این به خاطر شجاعت و مردانگی اوست.
تن سلم زان کین کنون خاک شد
هم از تور روی زمین پاک شد
هوش مصنوعی: تن سالم و زیبا اکنون به خاک تبدیل شده و به این ترتیب، روی زمین از کینه و خصومت پاک شده است.
وگر کین داراست و اسکندری
که نو شد بر وی زمین داوری
هوش مصنوعی: اگر کسی این ویژگیهای بزرگ و قدرت را داشته باشد و مانند اسکندر، زمین را برای خود به زیر فرمان آورد، در واقع از دیگران برتر است.
مر او را دو دستور بد کشته بود
و دیگر کزو بخت برگشته بود
هوش مصنوعی: او به خاطر دو دستور که داده بود، به شدت آزار دیده و به حالتی بدبخت و ناامید افتاده بود.
گرت کین قیصر فزاید همی
به زندان تو بند ساید همی
هوش مصنوعی: اگر هم بر قدرت قیصر افزوده شود، باز هم به زندان تو کشیده خواهد شد.
نباید که ویران شود بوم روم
که چون روم دیگر نبودست بوم
هوش مصنوعی: نباید که سرزمین روم خراب و ویران شود، زیرا دیگر هیچ سرزمینی مانند روم وجود ندارد.
وگر غارت و کشتنت بود رای
همه روم گشتند بیدست و پای
هوش مصنوعی: اگر هدف همگان از غارت و کشتن تو باشد، تمام روم به خاطر آن بیدست و پا خواهند شد.
زن و کودکانش اسیر تواند
جگر خسته از تیغ و تیر تواند
هوش مصنوعی: زن و فرزندانش میتوانند در اسارت بمانند، اما دل او از درد و زخمها رنج میبرد.
گه آمد که کمتر کنی کین و خشم
فرو خوابنی از گذشته دو چشم
هوش مصنوعی: گاهی پیش میآید که تو باید کینه و خشم خود را کم کنی و از یادآوری بدیهای گذشته خودداری کنی.
فدای تو بادا همه خواسته
کزین کین همی جان شود کاسته
هوش مصنوعی: فدای تو میشوم به خاطر تمام آرزوهایی که از این کینه به وجود آمده و جانم روز به روز کمتر میشود.
تو دل خوش کن و شهر چندین مسوز
نباید که روز اندر آید به روز
هوش مصنوعی: دل خود را شاد نگهدار و از آتش سوزاندن شهر بپرهیز، چون روزی میرسد که نور و روشنایی به زندگیات برمیگردد.
نباشد پسند جهانآفرین
که بیداد جوید جهاندار کین
هوش مصنوعی: جهانآفرین (خدا) هیچگاه راضی نیست که کسی ظلم و ستم کند، چون چنین رفتارهایی از سوی حاکمان درست نیست و باعث رنج دیگران میشود.
درود جهاندار بر شاه باد
بلند اخترش افسر ماه باد
هوش مصنوعی: درود بر پادشاهی که در دنیا فرمانروایی میکند و ستاره بلندی در آسمان دارد، همانند تاجی که بر سر ماه نشسته است.
نویسنده بنهاد پس خامه را
چو اندر نوشت آن کیی نامه را
هوش مصنوعی: نویسنده قلم را بر کاغذ گذاشت و وقتی که آن نامه را نوشت، در حقیقت کارش را آغاز کرد.
نهادند پس مهر قیصر بروی
فرستاده بنهاد زی شاه روی
هوش مصنوعی: پس یک مهر از طرف قیصر به پیش فرستاده گذاشتند و بر روی آن، نشانهای از شاه گذاشتند.
بیامد خردمند و نامه بداد
ز قیصر به شاپور فرخ نژاد
هوش مصنوعی: خردمند آمد و نامهای را از قیصر به شاپور، که نژادی نیکو داشت، داد.
چو آن نامور نامه برخواندند
سخنهای نغزش برافشاندند
هوش مصنوعی: وقتی آن نامهی معروف را خواندند، سخنان زیبا و دلنشینی را بیان کردند.
ببخشود و دیده پر از آب کرد
بروهای جنگی پر از تاب کرد
هوش مصنوعی: او به دشمن خود بخشش کرد و چشمانش پر از اشک شد و به صورتش حالتی خشمگین و پر از تاب و تابیدگی داد.
هماندر زمان نامه پاسخ نوشت
بگفت آنکجا رفته بد خوب و زشت
هوش مصنوعی: در همان زمان، نامهای نوشت و پاسخ داد و گفت که آنجا کجا رفته و اوضاع خوب و بد چگونه است.
که مهمان به چرم خر اندر که دوخت
که بازار کین کهن برفروخت
هوش مصنوعی: مهمان به دقت و با دلالت بر تاریخ و فراموشیها در زندگی ما، در حالی که زنجیرهای گذشته را میسازد و یادآور رنجها و غمهای کهن است، انباشت احساسات و تجربیات را به یاد میآورد.
تو گرد بخردی خیز پیش من آی
خود و فیلسوفان پاکیزه رای
هوش مصنوعی: به جمع دانایان و خردمندان بپیوند و به سوی من بیایید، چون که اندیشمندان واقعی از نظر پاک و روشن هستند.
چو زنهار دادم نسازمت جنگ
گشاده کنم بر تو این راه تنگ
هوش مصنوعی: وقتی به تو وعده دادم که با تو سر جنگ نمیکنم، این راه دشوار را برایت باز میکنم.
فرستاده برگشت و پاسخ ببرد
سخنها یکایک همه برشمرد
هوش مصنوعی: فرستاده به خانه برگشت و هر کدام از حرفهایی که گفته شده بود را به دقت بازگو کرد.