بخش ۲۱
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
بخش ۲۱ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
خیلی خوب بود
یکی داستانست پر آب چشم
دل نازک از رستم آید بخشم
یعنی خوشم میاد حضرت فردوسی اینقدر به کار خودش اطمینان داشته که میدونسته هر کی این داستان رو میخونه اشکش در میاد .. درود بی پایان بر این ابر مرد و ناجی تاریخ ایران
خیلی عالیییییییییییییییییییییی بود
با سلام و خسته نباشید ... ممنون که در این راه فعالیت میکنید .. اما با توجه به وزن مرجع ایرادات زیادی در شعر بالا به چشم می اید که با وزن مرجع سازگاری ندارد ... لظفا از نسخه تصحیح شده مسکو استفاده کنید ... چون معتبر ترین نسخه در حال خاضز همین نسخه هست ..
برادرم چاپ مسکو تنها از روی نسخه هایی بوده که در روسیه بوده و بسیار کاستی و ناراستی دارد در ایران بیش از همه پخش شد چرا که همراه با هزاره فردوسی برای نخستین بار پخش شد کار ژول مول با اینکه ۱۰۰ صد و اندی سال پیش از انان بود و خود دست تنها بوده بسیار بهتر از کار گروهی مسکو بود - نه که سنجیدن ان دو بهم درست نیست افتادگیهای بسیار کار مسکو و ناراستی و کاستیهای بسیار ان خزانیست که با بهار ژول مول سنجیدنی نیست - باری شوربختانه با این همه بسیار جای اندوه است که چنین شاهکار گرانبها هنوز نوشته ای درخور از ان در دست نیست و هنوز هم بهترین کار را همان کار دویست سال پیش ژول مول باشد و کارهای اکنون نیز با همه شور و بانکی که بر گرد ان بود پیدا شد که ان نیز با همه رنجی که در ره ان برده اند پر از کاستی است - دریغ که این قران پارسی چنین دور افتاده و پاسش ندارند اگر از شاهنامه سخنوری و دانش سخنوری و سخن پارسی بخواهی باز فردوسی در ساده ترین سخنش شاهکاری پنهانست که بزرگترینها از گفتن ان ناتوانند
سپیده دمان گاه بانگ خروس
ببستند بر کوهه پیل کوس
همه نیزه و تیر بار هیون
همه جنگ را دست شسته به خون
----
ابا آزمون برنهادم دو چشم
گهی شور و شادی گهی آب چشم
باسلام ازآنجایکه دیروزروزبزرگداشت شاعرچیره دست وپارسی زبان فردوسی قرارداشتیم،مرابرآن داشت تایادی ازاین شاعرکنم ،که البته نا م خودم هم سهراب است واین نام روبنابه گفته والدینم مرحوم پدر،پدرم این نام روبرمن نهاد،بگذریم شاهنامه ای دارم که بنسخه مسکواست وتفسیراون بدست،یاقلم شیوای آقای الهی قمشه ای بنگارش درآمده است،واین کتاب روظرف مدت چندسال خواندم ،واون رادرقفسه های کتایخانه ام یایگانی کرده ام وهرچندوقت یکباربه اون نگاه میکنم وخاطرات شناسنامه خطه ام برایم زنده میشودازسوی کشورهای جهان ازروی پادشاهان وپهلوانان ونبرده هایشان آنهاروبه هنرهفتم که همان سینمااست رسانده اند،پیروزوپاینده باشید.
بیت 9:
اینت یعنی: (صوت )زهی و به به و خه خه که کلمه ٔ تحسین است . (برهان ) (هفت قلزم ). کلمه ٔ تحسین و تعجب به معنی زهی . (غیاث اللغات ). خه خه و لفظ تحسین نیز می آید. (آنندراج ) (انجمن آرا) :
جهاندارگفت اینت پتیاره ای
برو گر توانی بکن چاره ای «نظامی»
اگر قصد مباحثه ادبی دارید با من تماس بگیرید:
09154900413
فرزندم ،
"خواهشا" درست نیست!
خواهش واژه ای پارسیست و تنوین بر نمی تابد!
"یکی دخمه کردش ز سم ستور"
آیا کسی از شما عزیزان تا بحال هیچ تحقیقی در باره این بیت خوانده اید؟
آیا این رسم پهوانان باستان ایران بوده که اسب را با پهلوان یکجا دفن میکردند؟
آیا تا بحال نشانه سم ستور در دخمهای باستانی دیده شده؟
ممنون از زحمات شما دوستان.
کامبیز گرامی،
سم ( با صدای پیش ) خانه ایست کنده در زمین ، و از سمب و سمبه می آید که در کوه و کمر می برند از برای کوتاه کردن راه ، جابه جایی ، رسانیدن آب( تونل و تونل آب رسانی!!).
تهمتن میگوید اگر دخمه ای از زر وسیم بیارایم پس از من دیر نمی پاید، همان به دخمه ای کنم به مانند سم ستوران .
تندرست و شادکام بوید.
کامبیز گرامی،
معنای این بیت را نمی دانم، چه بسا همانی است که دکتر ترابی آورده اند...
اما بابت پرسش شما:
آری آریاییان رسم قربانی کردن اسب را داشته اند، و گورهایی نیز یافت شده (در ایران بزرگ و آسیای مرکزی) که اسب قربانی را در گور رئیس طایفه دفن کرده اند...
آریاییان رسمی داشتند به نام Aśvā medhā (و این Aśvā همان Aspa اسپه =اسپ در زبانهای بعدی ایرانیست) که در آن اسبی را رها می کردند برای یک سال و این اسب تا هر کجا که می رفت اگر که طایفه همسایه کاری بدو نداشتند آنگاه تا آن سرحدات می شد قلمرو این پادشاه و در جشنی این اسب را قربانی می کردند...
ولی اگر که طایفه مجاور اسب را دربند می کرد آنگاه این اعلان جنگ بوده و دو طایفه با یکدیگر می جنگیدند....
این رسم تا زمان (و در) وداها موجود است، ولی گویا در ایرانِ بزرگ توسط اشو زرتشت که قربانی کردن حیوانات را منع کرد برچیده شد...
ممنونم بابک گرامی، اطلاعات بسیار مفید و ارزندهای دادید.
دکتر ترابی از شما بسیار ممنونم که مرا راهنمائی کردید. در شاهنامههای دیگر دیده بودم که مصرع به این شکل نوشته شده : "یکی دخمه کردش چو سم ستور" که با معنی "سم" یعنی پناهگاه و خانهای در زیر زمین بهتر جفت و جور میشود.
با تشکر از لطف حضرت عالی.
بسیار زیبا بود . تا به حال کل شعر رو نخونده بودم . ولی امروز سعادتشو داشتم و تا به آخر خوندمش . زنده باد ایران من . فردوسی پاکزاد ❤
یکی دخمه کردش ز سمّ ستور نوعی استعاره است
من فکر می کنم برای دفن سهراب از روشی که در قدیم برای مخفی ساختن گور اشخاصی که احتمال تعرض دشمنان و بدخواهان به گور و جنازه ایشان وجود داشت استفاده شده و آن روش این بود که جنازه را در دشت و بیابان دفن می کردند و سپس برای اینکه جای دفن و محل کنده شدن زمین مشخص نباشد با تعدادی اسب آنقدر روی گور می تاختند تا محل دفن زیر سم اسبها کوبیده شود و کاملا نامشخص شود
عرضی دارم که احتمالا دلخوری و بغض بوجود خواهد آورد.اما از خانم عندلیب خواهش میکنم دیگه هیچوقت دکلمه ضبط نکنن واقعا در این زمینه استعداد ندارین خانم. من معذرت میخوام اما صدا و الحان شما به شدت حس لطیف شعر رو مخدوش میکنه. محض رضای خدا کافیه خانم عندلیب لطفا دکلمه های این خانومو بردارید. ای کاش صدا ها و خوانش ها از یک فیلتری رد بشن؛متاسفانه خوانش ها پر از اشتباهات زبانی و ادبی و تحریرات گوش خراش و نامتناسب اند
گنجور در این مورد بسیار بی توجه است🤨