بخش ۱
چو شاپور بنشست بر تخت داد
کلاه دلفروز بر سر نهاد
شدند انجمن پیش او بخردان
بزرگان فرزانه و موبدان
چنین گفت کای نامدار انجمن
بزرگان پردانش و رایزن
منم پاک فرزند شاه اردشیر
سرایندهٔ دانش و یادگیر
همه گوش دارید فرمان من
مگردید یکسر ز پیمان من
وزین هرچ گویم پژوهش کنید
وگر خام گویم نکوهش کنید
چو من دیدم اکنون به سود و زیان
دو بخشش نهاده شد اندر میان
یکی پادشا پاسبان جهان
نگهبان گنج کهان و مهان
وگر شاه با داد و فرخ پیست
خرد بیگمان پاسبان ویست
خرد پاسبان باشد و نیکخواه
سرش برگذارد ز ابر سیاه
همه جستنش داد و دانش بود
ز دانش روانش به رامش بود
دگر آنک او بآزمون خرد
بکوشد بمردی و گرد آورد
به دانش ز یزدان شناسد سپاس
خنک مرد دانا و یزدانشناس
به شاهی خردمند باشد سزا
به جای خرد زر شود بیبها
توانگر شود هرک خشنود گشت
دل آرزو خانهٔ دود گشت
کرا آرزو بیش تیمار بیش
بکوش ونیوش و منه آز پیش
به آسایش و نیکنامی گرای
گریزان شو از مرد ناپاک رای
به چیز کسان دست یازد کسی
که فرهنگ بهرش نباشد بسی
مرا بر شما زان فزونست مهر
که اختر نماید همی بر سپهر
همان رسم شاه بلند اردشیر
بجای آورم با شما ناگزیر
ز دهقان نخواهم جز از سی یکی
درم تا به لشکر دهم اندکی
مرا خوبی و گنج آباد هست
دلیری و مردی و بنیاد هست
ز چیز کسان بینیازیم نیز
که دشمن شود مردم از بهر چیز
بر ما شما را گشتادهست راه
به مهریم با مردم نیکخواه
بهر سو فرستیم کارآگهان
بجوییم بیدار کار جهان
نخواهیم هرگز به جز آفرین
که بر ما کنند از جهانآفرین
مهان و کهان پاک برخاستند
زبان را به خوبی بیاراستند
به شاپور بر آفرین خواندند
زبرجد به تاجش برافشاندند
همی تازه شد رسم شاه اردشیر
بدو شاد گشتند برنا و پیر
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو شاپور بنشست بر تخت داد
کلاه دلفروز بر سر نهاد
هوش مصنوعی: هنگامی که شاپور بر روی تخت نشسته بود، کلاهی درخشان و زیبا بر سر گذاشت.
شدند انجمن پیش او بخردان
بزرگان فرزانه و موبدان
هوش مصنوعی: جمعی از بزرگان و دانایان و موبدان در حضور او گرد هم آمدند.
چنین گفت کای نامدار انجمن
بزرگان پردانش و رایزن
هوش مصنوعی: او چنین گفت: ای شخصیتهای شناختهشده و بزرگانی که با دانش و اندیشههای خود در جمع مشورت میکنید.
منم پاک فرزند شاه اردشیر
سرایندهٔ دانش و یادگیر
هوش مصنوعی: من فرزند پاک شاه اردشیر هستم و در هنر شعر و دانش آموزش دیدهام.
همه گوش دارید فرمان من
مگردید یکسر ز پیمان من
هوش مصنوعی: همه شما باید به صحبتهای من توجه کنید و از توافقی که کردهاید، خارج نشوید.
وزین هرچ گویم پژوهش کنید
وگر خام گویم نکوهش کنید
هوش مصنوعی: هرچه میگویم را بررسی کنید و اگر حرف نادرستی زدم، انتقاد کنید.
چو من دیدم اکنون به سود و زیان
دو بخشش نهاده شد اندر میان
هوش مصنوعی: وقتی من دیدم، حالا تقسیم به دو قسم سود و زیان در میان قرار گرفته است.
یکی پادشا پاسبان جهان
نگهبان گنج کهان و مهان
هوش مصنوعی: یک پادشاه مسئولیت نگهداری از جهان و محافظت از گنجهای بزرگ و با ارزش را بر عهده دارد.
وگر شاه با داد و فرخ پیست
خرد بیگمان پاسبان ویست
هوش مصنوعی: اگر پادشاهی با عدل و خوشبختی وجود داشته باشد، بدون شک عقل و خرد نگهبان او خواهد بود.
خرد پاسبان باشد و نیکخواه
سرش برگذارد ز ابر سیاه
هوش مصنوعی: خرد به عنوان محافظ و نیکوکار عمل میکند و میتواند از مشکلات و سختیها عبور کند.
همه جستنش داد و دانش بود
ز دانش روانش به رامش بود
هوش مصنوعی: همه تلاش و کوشش او از دانش و آگاهیاش نشأت میگیرد و به واسطهی این دانش، روحش آرامش و سکون دارد.
دگر آنک او بآزمون خرد
بکوشد بمردی و گرد آورد
هوش مصنوعی: کسی دیگر که با آزمودن عقل و دانش خود تلاش میکند تا به مردی و بزرگی دست یابد و جمعآوری کند.
به دانش ز یزدان شناسد سپاس
خنک مرد دانا و یزدانشناس
هوش مصنوعی: با آگاهی از نعمتهای الهی باید شکرگزار بود، و مردان عاقل و آگاه به خداوند، به این حقیقت پی میبرند که شکرگزاری و شناخت خداوند چه خوشایند است.
به شاهی خردمند باشد سزا
به جای خرد زر شود بیبها
هوش مصنوعی: اگر شاهی عاقل و شایسته باشد، جایگاه خرد و دانش او ارزشمند خواهد بود، اما اگر چنین نباشد، حتی طلا و ثروت هم بیارزش میشود.
توانگر شود هرک خشنود گشت
دل آرزو خانهٔ دود گشت
هوش مصنوعی: هرکس که به دلخواه خود راضی باشد و خشنود، میتواند به ثروت و توانگری دست پیدا کند؛ زیرا آرزوهای او به حقیقت میپیوندد و زندگیاش پر از خیر و برکت میشود.
کرا آرزو بیش تیمار بیش
بکوش ونیوش و منه آز پیش
هوش مصنوعی: هر کس که آرزوی بیشتری دارد، باید تلاش بیشتری هم کند و حواست را جمع کن و از مشکلات فرار نکن.
به آسایش و نیکنامی گرای
گریزان شو از مرد ناپاک رای
هوش مصنوعی: به دنبال آرامش و حسن شهرت باش و از ارتباط با افراد بداندیش دوری کن.
به چیز کسان دست یازد کسی
که فرهنگ بهرش نباشد بسی
هوش مصنوعی: کسی که دانش و فرهنگ کافی ندارد، بر چیزهای دیگران دست دراز میکند.
مرا بر شما زان فزونست مهر
که اختر نماید همی بر سپهر
هوش مصنوعی: محبت و علاقهای که من به شما دارم، از آنچه که ستارهها برای آسمان دارند، بیشتر است.
همان رسم شاه بلند اردشیر
بجای آورم با شما ناگزیر
هوش مصنوعی: من هم به ناچار باید مانند شاه بلندپایه اردشیر با شما رفتار کنم و همان شیوه را در پیش بگیرم.
ز دهقان نخواهم جز از سی یکی
درم تا به لشکر دهم اندکی
هوش مصنوعی: من از کشاورز چیزی نمیخواهم جز یک سکه، تا بتوانم کمی به لشکر بدهم.
مرا خوبی و گنج آباد هست
دلیری و مردی و بنیاد هست
هوش مصنوعی: من دارم زیبایی و ثروت، شجاعت و مردانگی، و اصول و بنیانی محکم.
ز چیز کسان بینیازیم نیز
که دشمن شود مردم از بهر چیز
هوش مصنوعی: ما از داشتن چیزهایی که دیگران دارند بینیازیم، حتی اگر دشمنی به خاطر آن چیزها میان مردم ایجاد شود.
بر ما شما را گشتادهست راه
به مهریم با مردم نیکخواه
هوش مصنوعی: بر ما در مسیر محبت، شما را به خوبیهای مردم هدایت کردهاند.
بهر سو فرستیم کارآگهان
بجوییم بیدار کار جهان
هوش مصنوعی: برای هر سمت و سویی که برویم، افرادی با تجربه و آگاه را به کار میگیریم تا در کارهای جهانی بیدار و هوشیار باشند.
نخواهیم هرگز به جز آفرین
که بر ما کنند از جهانآفرین
هوش مصنوعی: ما هرگز از دیگران چیزی جز ستایش و تحسین نمیخواهیم که آن را از خالق جهان به ما برسانند.
مهان و کهان پاک برخاستند
زبان را به خوبی بیاراستند
هوش مصنوعی: مردان بزرگ و قدیمی جمع شدند و زبان را به شیوهای زیبا و صحیح آراستند.
به شاپور بر آفرین خواندند
زبرجد به تاجش برافشاندند
هوش مصنوعی: زبرجد را به عنوان یک سنگ قیمتی زیبا بر روی تاج شاپور قرار دادند و به او ستایش کردند.
همی تازه شد رسم شاه اردشیر
بدو شاد گشتند برنا و پیر
هوش مصنوعی: رسم و سنت شاه اردشیر دوباره تازه و زنده شد و همه، از جوان تا پیر، خوشحال و شاد شدند.
حاشیه ها
1396/03/17 17:06
دکتر امین لو
دگر آنک او بزمون خرد بکوشد بمه ردی و گرد آورد
بیت فوق باید به شرح زیر اصلاح شود:
دگر آنک او با آزمون خرد بکوشد به مردی و گرد آورد