گنجور

بخش ۱۴

ازان پس بفرمود کان جام زرد
بیارند پر کرده از آب سرد
همی خورد زان جام زر هرکس آب
ز شبگیر تا بود هنگام خواب
بخوردند آب از پی خرمی
ز خوردن نیامد بدو در کمی
بدان فیلسوف آن زمان شاه گفت
که این دانش از من نباید نهفت
که افزایش آب این جام چیست
نجومیست گر آلت هندویست
چنین داد پاسخ که ای شهریار
تو این جام را خوارمایه مدار
که این در بسی سالیان کرده‌اند
بدین در بسی رنجها برده‌اند
ز اختر شناسان هر کشوری
به جایی که بد نامور مهتری
بر کید بودند کین جام کرد
به روز سپید و شب لاژورد
همی طبع اختر نگه داشتند
فراوان درین روز بگذاشتند
تو از مغنیاطیس گیر این نشان
که او را کسی کرد ز آهن‌کشان
به طبع این چنین هم شدست آب‌کش
ز گردون پذیره همی آب خوش
همی آب یابد چو گیرد کمی
نبیند به روشن دو چشم آدمی
چو گفتار دانا پسند آمدش
سخنهای او سودمند آمدش
چنین گفت پیران میلاد را
که من عهد کید از پی داد را
همی نشکنم تا بماند به جای
همی پیش او بود باید به پای
که من یافتم زو چنین چار چیز
بروبر فزونی نجوییم نیز
دو صد بارکش خواسته بر نهاد
صد افسر ز گوهر بران سر نهاد
به کوه اندر آگند چیزی که بود
ز دینار وز گوهر نابسود
چو در کوه شد گنجها ناپدید
کسی چهرهٔ آگننده ندید
همه گنج با آنک کردش نهان
ندیدند زان پس کس اندر جهان
ز گنج نهان کرده بر کوهسار
بیاورد با خویشتن یادگار

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ازان پس بفرمود کان جام زرد
بیارند پر کرده از آب سرد
هوش مصنوعی: سپس دستور دادند تا جام زردی بیاورند و آن را از آب سرد پر کنند.
همی خورد زان جام زر هرکس آب
ز شبگیر تا بود هنگام خواب
هوش مصنوعی: هر کسی که از آن جام زرین می‌نوشد، تا زمانی که شب به پایان برسد و به خواب برود، از آن بهره‌مند می‌شود.
بخوردند آب از پی خرمی
ز خوردن نیامد بدو در کمی
هوش مصنوعی: آب را به خاطر شادی و خوشی نوشیدند، اما از خوردن آن چیزی به دست نیامد و در نتیجه کمبود احساس کردند.
بدان فیلسوف آن زمان شاه گفت
که این دانش از من نباید نهفت
هوش مصنوعی: در آن زمان، فیلسوف به شاه گفت که این علم و دانش را نباید پنهان کرد و باید به دیگران منتقل شود.
که افزایش آب این جام چیست
نجومیست گر آلت هندویست
هوش مصنوعی: این بیت به تلاش برای توصیف یک پدیده یا وضعیت خاص اشاره دارد که افزایش آب در جام به یک امر غیرعادی یا نجومی مربوط می‌شود و به نوعی به فرهنگ یا ادبیات هندی مرتبط است. در کل، شاعر به استفاده از الفاظ و تمثیل‌هایی می‌پردازد که به زیبایی و رمز و راز داستان اشاره می‌کند.
چنین داد پاسخ که ای شهریار
تو این جام را خوارمایه مدار
هوش مصنوعی: او به شهریار پاسخ داد که این جام را بی‌ارزش نپندار.
که این در بسی سالیان کرده‌اند
بدین در بسی رنجها برده‌اند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که مردم برای رسیدن به این در و هدف مدت‌ها تلاش و تحمل سختی‌ها را متحمل شده‌اند.
ز اختر شناسان هر کشوری
به جایی که بد نامور مهتری
هوش مصنوعی: در بین اخترشناسان هر کشوری، به جایی می‌رود که مقام و نام نیک یک بزرگوار شناخته شده است.
بر کید بودند کین جام کرد
به روز سپید و شب لاژورد
هوش مصنوعی: این بیت به وضعیت و احوال زمانی اشاره دارد که در آن شخصی روز را با نشاط و امید زندگی می‌کند (روز سپید) و شب را به آرامش و استراحت می‌گذراند (شب لاژورد). در واقع، نمادهایی از زندگی روشن و شاداب به همراه لحظات آرامش در شب به تصویر کشیده شده است.
همی طبع اختر نگه داشتند
فراوان درین روز بگذاشتند
هوش مصنوعی: در این روز، ستاره‌ها و طبیعت نگاه‌های زیادی به یکدیگر دوخته‌اند و توجه زیادی به حال و هوای امروز دارند.
تو از مغنیاطیس گیر این نشان
که او را کسی کرد ز آهن‌کشان
هوش مصنوعی: از مغناطیس بگیر این نشانه را که او را کسی به آهن‌کشان تبدیل کرد.
به طبع این چنین هم شدست آب‌کش
ز گردون پذیره همی آب خوش
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف طبیعی و غیرقابل تغییر بودن وضعیت آب و هوا و تأثیر آن بر زندگی بشر اشاره دارد. به این صورت که گردون یا آسمان، با هر تغییر و تحولی که در آن رخ می‌دهد، در نهایت باعث جاری شدن آب‌های خوش‌طعم و دلپذیر بر روی زمین می‌شود. این نشان‌دهنده ارتباطی است که میان آسمان و زمین وجود دارد و به نوعی از زیبایی‌های طبیعت و تأثیرات آن بر زندگی انسان سخن می‌گوید.
همی آب یابد چو گیرد کمی
نبیند به روشن دو چشم آدمی
هوش مصنوعی: آب وقتی کمی پیدا شود، دیگر با چشم‌های روشن آدمی دیده نمی‌شود.
چو گفتار دانا پسند آمدش
سخنهای او سودمند آمدش
هوش مصنوعی: وقتی او سخنانی از فردی دانا می‌شنود، این سخنان برایش خوشایند و مفید به نظر می‌رسد.
چنین گفت پیران میلاد را
که من عهد کید از پی داد را
هوش مصنوعی: پیران به میلاد گفت که من به دنبال انصاف و عدالت از عهد گذشته هستم.
همی نشکنم تا بماند به جای
همی پیش او بود باید به پای
هوش مصنوعی: من نمی‌شکنم تا چیزی باقی بماند، و باید در هنگام حضور او سر جای خود بایستم.
که من یافتم زو چنین چار چیز
بروبر فزونی نجوییم نیز
هوش مصنوعی: من از او چهار چیز ارزشمند پیدا کرده‌ام و نمی‌خواهم چیزی بیشتر از آن‌ها بیابم.
دو صد بارکش خواسته بر نهاد
صد افسر ز گوهر بران سر نهاد
هوش مصنوعی: شخصی که دو صد بار تلاش کرده، در نتیجه بر سر هر صد فرمانروای بزرگ، از ارزش و مقام والایی برخوردار شده است.
به کوه اندر آگند چیزی که بود
ز دینار وز گوهر نابسود
هوش مصنوعی: در کوه چیزی نمی‌گذارند که از طلا یا جواهر باارزش‌تر باشد.
چو در کوه شد گنجها ناپدید
کسی چهرهٔ آگننده ندید
هوش مصنوعی: وقتی که گنج‌ها در کوه مخفی شدند، هیچ‌کس چهره‌ی کسی را که آن‌ها را پیدا کرده بود، ندید.
همه گنج با آنک کردش نهان
ندیدند زان پس کس اندر جهان
هوش مصنوعی: تمام ثروت و گنجی که او پنهان کرده بود، هیچ‌کس نتوانست ببیند. بعد از آن، کسی در جهان نتوانست آن را پیدا کند.
ز گنج نهان کرده بر کوهسار
بیاورد با خویشتن یادگار
هوش مصنوعی: از گنجی که در کوهسار پنهان کرده آمده، یادگاری با خود آورده است.

حاشیه ها

1392/03/24 02:05
امین کیخا

میلاد فارسی است و از میل یعنی گرز و عمود می باشد احتمالا و با میلاد به معنی تولد پیوندی ندارد

1395/04/27 01:06
محمد حسین خورشیدی

با درود بر فردوسی بزرگ و شاهنامه دوستان .
در کتاب نامه باستان نوشته جناب دکتر میر جلال الدین کزازی استاد بنام زبان و فرهنگ پارسی . انتشارات سمت . چاپ سوم . سال 1358 . پوشینه دوم برگ 361 در باره ی میلاد چنین آمده است .
میلاد نام یکی از سرداران ایرانی و پدر گرگین می باشد . میلاد ریختی دیگر از " مهرداد " و یا " مهراد " است . در " مهراد " ه - به ی - و ر - به ل ، ذیگر گشته است و به معنای آفریده ی مهر می باشد .

1396/03/17 16:06
دکتر امین لو

که افزایش آب این جام چیست نجومیست گر آلت هندویست
در بیت فوق کلمه "هندویست" صحیح نیست و صحیح آن "هندسیست می باشد.