بخش ۲۲
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
سوی" آخور" آید همی بی سوار
در بیت 50 تصحیح شود با سپاس فراوان
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
ببینیم تا اسب اسفندیار
سوی آخور آید همی بی سوار
و یا ( ونه وگر) باره رستم جنگجوی
به ایوان نهد بی خداوند روی
نخست انکه در پالیدن و جستن در فرهنگها نباید وگر را بپالید و بجویید باید گر را بپالید و بجویید که چیست و چیزی جداست همانگونه که کسی ویا را نمیپالد
دگر انکه اگر اندکی تنها اندکی شاهنامه بخوانید انبوهی واژه گر میبینید که بجای یا امده و در نوشته های دگر بسیار است
بپرسید خشکی فزونتر گر آب
از ان کو بتابد همی آفتاب
زمین پر ز مرغ و ز نخجیر بود ۰
اگر کشته گر خسته تیر بود
کسی کو بتافد ز گفتار ما
و گر دور ماند ز دیدار ما
-
و هر دوروز گرسه روز موی سر ستردن و فصل زمستان به روغن ناردین گر مصطکی چرب کند ذخیره خوارزمشاهی
وگر بارهٔ رستم جنگجوی
به ایوان نهد بیخداوند روی
وگر ، درین جا به مانای ” ویا “ است و صحیح است
لغت نامه دهخدا در مانای " وگر " می خوانیم:
وگر، حرف ربط مرکب ( مخفف و اگر) . با دو شاهد از حکیم و خواجه:
وگر بر سر آید ده و پنج روز
تو گردی شهنشاه گیتی فروز
منکران را هم از این می دو سه ساغر بچشان
وگر ایشان نستانند ، روانی به من آر !
نوش!!
طبق نسخه ی چاپ مسکو
وگر بارهٔ رستم جنگجوی ، صحیح است و به مانای همان ”و یا“ است
دوستدار گرامی شما مطابق کدام نسخه می فرمایید ؟
البته که در لغتنامه مخفف ” و اگر “ معنا می شود
از استادم نیز سؤال کردم ،گفتند :
در هردو معنا به کار میرود
سمانه گرامی،
در نسخه تصحیح ژول مل ، با مقدمه ای از دکتر محمد امین ریاحی . این نسخه به جای جنگجوی نیز، نامجوی آورده است:
و یا باره رستم نامجوی به.....
باری، وگر به مانای یا در متون آن دوره دیده شده است، گرچه به گمانم معجم آنرا لغت سرخسیان میداند و ای بسا فراکرد پایه را در بیتهای بعدی یا کمی دورتر از فراکرد پیرو میباید بجوییم . و خداوند آگاه تر است و همراه درودهای بسیار
المعجم و لغت سرخسیان ، نقل به یاد از تاریخ زبان فارسی زنده یاد استاد دکتر خانلری است.
دوستدار جان
سمانه ی ما اصرار خاصی دارد که لفظ مانا را به جای معنا به کار برد.
چند تن از دوستان نیز که-به نظر من- با وی منطقی حرف زدند و دلایلی-مثل اشتباه بودن به کار گیری لفظی با معنای مطلق در معنای نسبی- برایش آوردند باعث نشدند وی از استعمال مانا دست بردارد.
من تعجب می کردم که سمانه با این اطلاعات ادبی فراوانش، چرا بر یک موضوع جزئی که احتمال غلط بودنش بیشتر از صحتش است اصرار می ورزد.
اما نمی دانم شما دیگر چرا این کار را می کنید؟
تعصب همواره مذموم است مگر در جایی که حق واقعا مثل روز روشن باشد که انسان نسبت به آن تعصب بورزد.
جناب تضمینی،
به دلم نشسته است، گر چه به فرمایش شما مانای نسبی دارد .
من در نادرست بودن آن شک دارم!
اوج زیبایی سخن استاد توس
ببینیم تا اسب اسفندیار
سوی آخور آید همی بی سوار
ویا، باره رستم جنگجوی
به ایوان نهد بی خداوند روی
" اسب و سوار وآخور " و " باره و خداوند و ایوان "
شگفتا ! شهزاده جوان است که جهان پهلوان را می ستاید.
پس از این بیت:
بگو تا سوار آورم زابلی
که باشند با خنجر کابلی
یک بیت دیگر هست کە گویی بە عمد حذف شدە. در تمامی نسخی کە قبل از سال 1365 چاپ شدەاند پس از این بیت این بیت وجود دارد:
تو ایرانیان را بفرمای نیز
کە تا گوهر آید پدید از پشیز
بە خصوص کە در ابیات بعدی شاهد چنین بیتی هستیم از زبان اسفندیار:
چه باید مرا جنگ زابلستان
وگر جنگ ایران و کابلستان