بخش ۱۸
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
که لهراسپ را شاه بایست خواند
ازو در جهان نام چندین نماند
چه نازی بدین تاج گشتاسپی
بدین تازه آیین لهراسپی
من این رادرنسخه دیگری ازشاهنامه به این شکل خوانده ام:
که لهراسپ را شاه بایست خواند
وزو در جهان نام چندی بماند
زمن بشنوای گرداسفندیار
مباش ایمن ازگردش روزگار
توتکیه چنین برجوانی مکن
زپیرجهاندیده بشنوسخن
مکن آنچه گشتاسب گویدهمی
که اوراه دانش نپویدهمی
به خوی بداوبستداز باب تخت
که می بادنفرین برآن شوربخت
پدرچون مر او را سبکسار دید
پرستشگهی ازجهان برگزید
چودیدش مراوراچنان کینه جوی
به آتشکده رفت باآب روی
بیامدبه زابل پدررابه بلخ
رهاکردتنها ابا کام تلخ
سرانجام ازچین برون تاختند
بخواری مراو را به خون آختند
کسی کوپدرراچنان خوار کرد
پسررا نخواهد غم کارکرد
سرانبان حیلت به تو کرد باز
به توبدخوی کرد گشتاسب ساز
بخواهد به دل مرگ اسفندیار
که فرمود بارستمش کارزار
همانا زتوهست ترسان دلش
فرورفته پای دل اندرگلش
نبیندبخواب اوکه برمن گزند
رسدازتو و من شوم پای بند
مکن ای پسربشنو از من درست
که گشتاسب خود دشمن جان تست
تراتانباید همی داد تخت
به پیکارمن می کند شوربخت
بمان تاکه آن تاج وتخت وکلاه
به دوزخ برد یا به خاک سیاه
پدرگر ز فرزنددارد دریغ
سرگاه اندرسرش باد تیغ
پدرکو بدستان کند گم پسر
چه درنده گرگی چه چوپان پدر
به جای پدر می ترا زال بس
زرستم همان گرز و کوپال بس
به ایران وتوران تورا شه کنم
زتودست بدخواه کوته کنم
وگر بستن من همی بایدت
ازین بستگی هیچ نگشایدت
که من ازگشاد کمان روز کین
بدوزم همی آسمان بر زمین
مرابود این مردی ونام وکام
که لهراسب بد یک سواره به شام
مرا بود این گنج و آباد بوم
که گشتاسب آهنگری بد به روم
چه نازی بدین تاج گشتاسبی
بدین باره وتخت لهراسبی
....................
البته دراین ابیات از واژه عربی (حیلت) استفاده شده وشایدلزوما همه ابیات تائید شده نباشند.ولی آنچه که هست عینا و به هیچ تغییری از شاهنامه فردوسی با مقدمه وشرح حال مرحوم محمدعلی فروغی(ذکاء الملک) چاپ انتشارات جاویدان آورده شده است.
که گفتت برو دست رستم ببند!؟
نبندد مرا دست ، چرخ بلند
در بیت دوم کلمه "داده" باید به " داد ده" اصلاح گردد.
در بیت ششم "ستودان" به معنی قبر است.
در بیت زیر باید در کلمه پدرم حروف "ر" و "م" را ساکن خواند:
پدرم آن دلیر گرانمایه مرد ز ننگ اندران انجمن خاک خورد
بیت چهل و هشت:
اگر بر جزین روی گردد سپهر بپوشید میان دو تن روی مهر
در مصرع دوم کلمه "بپوشید" صحیح نیست و بپوشد صحیح است.
بیت دوم از آخر:
همه روی پالیز بی خو کنم ز شادی تن خویش را نو کنم
خَو در این بیت به معنی خار است.
دربیت 41 مصراع اول به جای واژه "سپاه " به نظر می رسد واژه (سیاه ) درست است ومعنی شعراین می شود: چون من زین زرین را براسب سیاه بگذارم . که دراینجا شاعربه خاطر معروف بودن اسب سیاه اسفندیار وبه ضرورت شعر به جای " اسب سیاه ) ازواژه (سیاه ) استفاده کرده است .
سلام : در بیت 21 کلمه ی پدرم وزن شعر را خراب نموده است به نظر می رسد که حرف میم اضافی آمده و بایستی حذف گردد .
بیت بیست و سوم در نسخه ای کهن که در موزه هنر های زیبای بوستون نگهداری می شود اینگونه آمده:
چه نازی بدین تاج لهراسبی
بدین تازه آیین گشتاسبی
می توانید تصویر این نسخه را اینجا ببینید