بخش ۱۴
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
فارس بخش کوچکی از ایران و بخش زیادی از افعستان و بخشی از پاکستان می باشد. ایران قدیم بخش زیادی از ایران هست که انتخاب نام ایران درست می باشد.
"ز ایرانی و رومی و پارسی"...
پیشتر آورده:
"چنین گفت (موبد) که از راه داد"...
و پس از آن:
"ز سی کرد داننده (موبد) چهار"...
و در بخش بعد:
"به ایران رد و (موبدان) هرک بود"...
در اینجا منظور از پارسی می باید "پارسا" یا دانای دین (همان موبد و موبدان) باشد و نه افرادی از پارس...
"کرتیر" یا "کردیر" موبد موبدان نقش اصلی در انتخاب سه یا چهار شاه ساسانی را داشت...
موبدان قشر کوچکی از جامعه بود، در حالیکه ایرانی، رومی و پارسی هویت قومی و جغرافیایی است. پس این یک تعبیر اشتباه است. قبول آن شاید برای بعضی ها مشکل باشد، اما ایرانی های باستان با ایرانی های کنونی یکی نیست. ایرانی های کنونی از اولاده ترکها، ایرانی های باستان و اعراب است. چنان که شاعر میفرماید:
از ایران و ترکان و تازیان نژادی پدید آمد اندر میان
نه دهقان و نه ترک و تازی بود
@ najibullah Hakimy
در این صورت همان مشکلی پیش میاید که در آغاز این حاشیه آقا/خانوم alipur بدان اشاره کرد:
پارسها جدای از ایرانیانند!!!
( جهت اطلاع داریوش در کتیبه بیستون آورده: آدام پارسا پارساهیا آریا آریاچیتسا -> "من پارسیم، پارسی زاده ام، آریاییم، از تیره آریاییم...و ایران هم لغتی از زبان و زمان پارسی میانه/ساسانی است که اِر (ēr) و اِران (ērān) تبدیل شده از آریا در زبان پارسی کهن داریوش است...)
مگر اینکه به گزینه دیگر در نسخه موسکو اتکا کنیم:
"از ایران و رومی و پارسی"
شاید که حکیم برای نشان دادن اوضاع آشفته آنزمان داستان را اینگونه آورده که موبد موبدان از روی استیصال و ناچاری دست بدامن رومیان در ایران!!! شده... که اینهم نه بعید که از محالات است چراکه موبدان ساسانی به اندازه ای خشکه مذهب بودند که اولاً به همین یزدگرد از بابت ملایمت با مسیحیان و اصلاحات در میان فئودالها انگ بَزَکار (گناهکار) بودن زدنند و دوم اینکه اگر هم رومیانی در ایرانزمین بودند احتمالاً یا مسیحی و یا پیرو آیین کهنتر رومیان می بودند و اگر هم که زرتشتی شده بودند باز هم واجد شرایط شاهنشاه ساسانی شدن که از لزوماتش زرتشتی (بِهدین/وَهدین) و از خاندان ساسان بودن
بوده را دارا نبودند...
باری
در مورد اینکه فرمودی:
"...اما ایرانی های باستان با ایرانی های کنونی یکی نیست. ایرانی های کنونی از اولاده ترکها، ایرانی های باستان و اعراب است..."
خوب که چی؟ مگر ایرانیان استثنایند؟!
مگر یونایان امروز همان یونانیان کهنند؟ از خود زبان یونانی کهن هویداست که با مردمانی کهنتر و زبانی کهنتر (minoan) ادغام شده، بعد هم با مقدونیان، در چند قرن اخیر هم زیر سلطه عثمانیان بودند... در همان دوران کهن هم در ترکیه کنونی که آنزمان هِلنیست/یونانی شده بود مردمانی بسیار کهنتر از یونانیان بودند از جمله هیتیها، هوریها، اورارتوییان و و و...
مگر رُمیان با دیگران ادغام نشدند؟ در همان روزگار امپراطوری رُم از اقصی نقاط سرزمینهایشان مردمان مختلف از گال و بریتانیا و اسپانیا گرفته تا رومانی و بلغارستان و بالکان و شمال آفریقا و و و... با یکدیگر ادغام شدند، در آخر هم که به آتیلا و هونها قافیه را باختند...روم شرقی/بیزانس هم همینطور که در آخر هم عثمانیان سرنگونشان کردند...
مصریان کهن چطور؟ حتی ۹ قرن پیش از هخامنشیان پادشاه هیتی/هیتایت دخترش را عروس فرعون کرد، بعد هم هخامنشیان، و یونانیان از جمله خانواده کلئوپاترا یونانی، بعد رُمیان، بعدها هم که اعراب (مصریان که امروزه از اعراب به حساب میایند هیچگاه عرب نبودند)...
بریتانیاییان چطور؟ آنهاهم از رُمیان گرفته تا نُرمنها و سَکسونها و بعد وایکینگها که به سرزمینشان یورش بردند دست نخورده نماندند...
چین هم که از مغولها و بعد مَنچوها شکست خورد و تحت سلطه آنان درآمد..
زبان هند کهن هم که نشان می دهد مردمانی با چندین زبان مختلف از جمله موندا، دراویدی، آریایی، نپالی/تبتی و و و ... با یکدیگر ادغام شده اند
از نام شما هم حدس میزنم افغان باشی؟ اگر که این حدس درست است مگر مردم افغانستان امروزی همان مردمان عهد کهنند؟
از قوم کامبُجای کهن که هم خانواده دیگر ایرانیان بودند و ساکنان کهن افغانستان کنونی، و بعد یونانیان، مائوریان هند، کوشانهاو بعد چندین گروه از هونهای سفید که از آسیای مرکزی به افغانستان آمدند تا هیاطله و بعد هم ترکها و مغولان و ازبکها ووو ... مردمان آن سرزمین هم همان مردمان دوران کهن نیستند...
در آخر دوباره همان پرسش اول: خوب که چی؟
می فرماید:
از ایران و ترکان و از تازیان. نژادی پدید آید اندر میان
نه دهقان نه ترک و نه تازی بود
سخن ها به کردار بازی بود
شما نمونه درخشان این نژادید.
دوست عزیز اینکه "ایران" را نامی هشتادساله و فکر بکر رضاشاه میدانید فقط از ناآگاهی شما خبر میده. اسم ایران به عنوان نام این سرزمین در ادبیات پیش از اسلام و پس از اسلام بارها و بارها آمده. چشم و گوشتان را باز کنید.برای-مثال-اوستا