برگردان به زبان ساده
چو بر تخت بنشست بهرام گور
برو آفرین کرد بهرام و هور
هوش مصنوعی: زمانی که بهرام گور بر تخت سلطنت نشسته بود، بر او و بر هور که به او کمک کرده بود، تحسین و تمجید شد.
پرستش گرفت آفریننده را
جهاندار و بیدار و بیننده را
هوش مصنوعی: آفریننده، کسی است که عالم را میسازد و بر همه چیز آگاهی و هوشیاری دارد، و او را میپرستند.
خداوند پیروزی و برتری
خداوند افزونی و کمتری
هوش مصنوعی: خداوند باعث پیروزی و برتری است و در دست اوست که چیزی زیاد شود یا کم.
خداوند داد و خداوند رای
کزویست گیتی سراسر به پای
هوش مصنوعی: خداوند بخشش و حکمت دارد و از اوست که تمامی عالم به زیر فرمان اوست.
ازان پس چنین گفت کاین تاج و تخت
ازو یافتم کهآفریدهست بخت
هوش مصنوعی: پس از آن اینگونه بیان کرد که من این تاج و تخت را از او به دست آوردهام که سرنوشت آن را برای من رقم زده است.
بدو هستم امید و هم زو هراس
وزو دارم از نیکویها سپاس
هوش مصنوعی: من به او امید دارم و در عین حال از او میترسم و به خاطر خوبیهایش از او سپاسگزارم.
شما هم بدو نیز نازش کنید
بکوشید تا عهد او نشکنید
هوش مصنوعی: به او هم محبت کنید و سعی کنید که نسبت به او وفادار بمانید.
زبان برگشادند ایرانیان
که بستیم ما بندگی را میان
هوش مصنوعی: ایرانیان زبان خود را باز کردند و گفتند که ما دیگر بندگی نمیپذیریم.
که این تاج بر شاه فرخنده باد
همیشه دل و بخت او زنده باد
هوش مصنوعی: این تاج همیشه بر سر این شاه خوشبخت باشد و دل و شانس او همیشه زنده و پایدار بماند.
وزان پس همه آفرین خواندند
همه بر سرش گوهر افشاندند
هوش مصنوعی: پس از آن، همه برای او دعا و ستایش کردند و بر سرش جواهراتی ریختند.
چنین گفت بهرام کای سرکشان
ز نیک و بد روز دیده نشان
هوش مصنوعی: بهرام گفت: ای سرکشان، شما نشان روزهای خوب و بد را دیدهاید.
همه بندگانیم و ایزد یکیست
پرستش جز او را سزاوار نیست
هوش مصنوعی: همه ما انسانها بندگان خدا هستیم و او یکی است. کسی جز او شایسته پرستش نیست.
ز بدْروز بیبیم داریمتان
به بدخواه حاجت نیاریمتان
هوش مصنوعی: از روزهای دشوار و بد، بدون ترس و نگرانی به شما کمک میکنم و نیازی به درخواست از دشمنان ندارید.
بگفت این و از پیش برخاستند
برو آفرین نو آراستند
هوش مصنوعی: او این را گفت و از آنجا برخاستند. سپس برای او تحسین و ستایش جدیدی ترتیب دادند.
شب تیره بودند با گفتوگوی
چو خورشید بر چرخ بنمود روی
هوش مصنوعی: در یک شب تاریک، با گفتوگو روشنایی و گرما ایجاد کردند، مانند اینکه خورشید بر آسمان نمایان شده است.
به آرام بنشست بر گاه شاه
برفتند ایرانیان بارخواه
هوش مصنوعی: به آرامی بر جایگاه شاه نشسته و ایرانیان رفتند تا درخواست خود را مطرح کنند.
چنین گفت بهرام با مهتران
که این نیکنامان و نیکاختران
هوش مصنوعی: بهرام به همراه بزرگترها گفت که این افراد با نام نیک و ویژگیهای خوب هستند.
به یزدان گراییم و رامش کنیم
بتازیم و دل زین جهان برکنیم
هوش مصنوعی: به خدا روی آوریم و آرامش بگیریم، از این دنیا رها شویم و دل را آزاد کنیم.
بگفت این و اسپ کیان خواستند
کیی بارگاهش بیاراستند
هوش مصنوعی: او گفت که کیانیان (دولت کیانی) خواستند که چه کسی بارگاهش را بیاراید و زینت کند.
سه دیگر چو بنشست بر تخت گفت
که رسم پرستش نباید نهفت
هوش مصنوعی: سپس سه دیگر (افراد یا شخصیتهای دیگر) وقتی بر تخت نشسته بودند، اعلام کردند که نباید آداب و رسوم پرستش مخفی بماند یا نادیده گرفته شود.
به هستی یزدان گوایی دهیم
روان را بدین آشنایی دهیم
هوش مصنوعی: بیایید به وجود خداوند شهادت دهیم و با این شناخت به روان خود آگاهی بخشیم.
بهشتست و هم دوزخ و رستخیز
ز نیک و ز بد نیست راه گریز
هوش مصنوعی: بهشت و جهنم و قیامت همه نتیجه خوبیها و بدیها هستند و از آنها هیچ راه فراری وجود ندارد.
کسی کاو نگرود به روز شمار
مر او را تو بادین و دانا مدار
هوش مصنوعی: اگر کسی به مرور زمان و روزها توجه نکند، او را نه میتوان با فرد بافهم و بااندیشهای به حساب آورد.
به روز چهارم چو بر تخت عاج
بسر بر نهاد آن پسندیده تاج
هوش مصنوعی: در روز چهارم، وقتی بر تخت زیبا نشسته بود، تاجی که مورد پسندش بود را بر سر گذاشت.
چنین گفت کز گنج من یک زمان
نیم شاد کز مردم شادمان
هوش مصنوعی: او گفت که از گنجینهام، حتی برای یک لحظه نیز شاد نخواهم بود، مگر اینکه از شادی مردم بهرهمند شوم.
نیم خواستار سرای سپنج
نه از بازگشتن به تیمار و رنج
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال خانهای از آرامش است، نه به خاطر فرار از درد و رنج، بلکه به خاطر خواستهای عمیقتر، به این سرزمین میرود.
که آنست جاوید و این رهگذار
تو از آز پرهیز و انده مدار
هوش مصنوعی: آنچه جاودانی است، همان چیزی است که باید به آن توجه کنی و باید از آزمایشها و دغدغههای زندگی دوری کنی.
به پنجم چنین گفت کز رنج کس
نیم شاد تا باشدم دسترس
هوش مصنوعی: او گفت که هیچ کس از رنج و درد دیگران خوشحال نمیشود تا زمانی که در دسترس او نباشند.
به کوشش بجوییم خرم بهشت
خنک آنک جز تخم نیکی نکشت
هوش مصنوعی: باید با تلاش و کوشش به دنبال بهشت خوش و خنک باشیم، چرا که فقط کسانی به بهشت میرسند که در عمل نیکی کاشتهاند.
ششم گفت بر مردم زیردست
مبادا که هرگز بجویم شکست
هوش مصنوعی: ششم گفت که به کسانی که در موقعیت پایینتری هستند، به هیچ وجه نباید اجازه داد که آسیب ببینند یا بیاحترامی شوند.
جهان را ز دشمن تنآسان کنیم
بداندیشگان را هراسان کنیم
هوش مصنوعی: دنیا را از وجود دشمنان راحت کنیم و افرادی که بداندیش هستند را بترسانیم.
به هفتم چو بنشست گفت ای مهان
خردمند و بیدار و دیده جهان
هوش مصنوعی: وقتی به جمع شما رسیدم، گفتم ای بزرگواران، افرادی دانا و هوشیار که به دنیای واقعی آگاهید.
چو با مردم زفت زفتی کنیم
همی با خردمند جفتی کنیم
هوش مصنوعی: وقتی که با افرادی که نادان و بیخبر هستند، همنشینی کنیم، در واقع به دنبال همکاری و همسویی با افراد با دانش و خرد میرویم.
هرانکس که با ما نسازند گرم
بدی بیش ازان بیند او کز پدرم
هوش مصنوعی: هر کسی که با ما به خوبی رفتار نکند، بدتر از آنچه که از پدرم دیدهام، تجربه خواهد کرد.
هرانکس که فرمان ما برگزید
غم و درد و رنجش نباید کشید
هوش مصنوعی: هر کسی که از دستورات ما پیروی کند، نباید غم و درد و رنج را تحمل کند.
به هشتم چو بنشست فرمود شاه
جوانوی را خواندن از بارگاه
هوش مصنوعی: زمانی که شاه جوان به هشتمین روز نشست، فرمان داد که جوانی را از بارگاه بخوانند.
بدو گفت نزدیک هر مهتری
به هر نامداری و هر کشوری
هوش مصنوعی: او به هر بزرگمرد و نامدار در هر کشوری گفت:
یکی نامه بنویس با مهر و داد
که بهرام بنشست بر تخت شاد
هوش مصنوعی: یک نامه بنویس با احترام و صداقت که بهرام بر تخت شاد و خوشحال نشسته است.
خداوند بخشایش و راستی
گریزنده از کژی و کاستی
هوش مصنوعی: خداوندی است مهربان و راستگو که دوری از نادرستی و نقص را برمیگزیند.
که با فر و برزست و با مهر و داد
نگیرد جز از پاک دادار یاد
هوش مصنوعی: کسی که دارای زیبایی و بزرگی است و در پی عشق و انصاف است، از کسی جز خداوند پاک یاد نمیکند و به او اعتماد نمیکند.
پذیرفتم آن را که فرمان برد
گناه آن سگالد که درمان برد؟
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که شخصی تسلیم سرنوشت خود شده و میپرسد که آیا میتوان از گناه و اشتباهات خود رهایی یافت. او به نوعی از ناکامی یا ناتوانی در فرار از عواقب اعمال خود اشاره دارد و بازتابی از درگیریهای درونی و تلاش برای فهمیدن راهی برای جبران گذشته است.
نشستم برین تخت فرخ پدر
بر آیین طهمورث دادگر
هوش مصنوعی: من بر این تخت با شکوه پدر نشستهام، بر وفق آیین و عدالت طهمورث.
به داد از نیاکان فزونی کنم
شما را به دین رهنمونی کنم
هوش مصنوعی: من میخواهم به خاطر نیاکان، بیشتر از قبل به شما کمک کنم و شما را در مسیر دین و راهنمایی کنم.
جز از راستی نیست با هرکسی
اگر چند ازو کژی آید بسی
هوش مصنوعی: تنها از راستگویی میتوان با هر شخصی ارتباط برقرار کرد، حتی اگر از او خطاهایی نیز سر بزند.
بران دین زردشت پیغمبرم
ز راه نیاکان خود نگذرم
هوش مصنوعی: من پیرو دین زرتشت هستم و هرگز از مسیر نیاکان خود منحرف نخواهم شد.
نهم گفت زردشت پیشین بروی
براهیم پیغمبر راستگوی
هوش مصنوعی: زردشت پیش از ابراهیم پیامبر راستگو قرار دارد.
همه پادشاهید بر چیز خویش
نگهبان مرز و نگهبان کیش
هوش مصنوعی: همه شما سلطان و صاحب قدرت بر دارایی و داشتههای خود هستید، بنابراین باید از حریم و اصول خود مراقبت کنید.
به فرزند و زن نیز هم پادشا
خنک مردم زیرک و پارسا
هوش مصنوعی: کسی که فرزند و همسرش را به درستی تربیت کند و ارزشها را در زندگیشان حفظ کند، میتواند به عنوان یک فرد زیرک و نیکوکار شناخته شود.
نخواهیم آگندن زر به گنج
که از گنج درویش ماند به رنج
هوش مصنوعی: ما نمیخواهیم زر و سرمایهای بزرگ به دست بیاوریم، چرا که ممکن است از ثروت و دارایی یک انسان فقیر که به سختی به دست آمده، بهتر باشد.
گر ایزد مرا زندگانی دهد
برین اختران کامرانی دهد
هوش مصنوعی: اگر خداوند به من زندگی بدهد و بر این ستارهها به من کامیابی عطا کند.
یکی رامشی نامه خوانید نیز
کزان جاودان ارج یابید و چیز
هوش مصنوعی: شخصی که نامهای میخواند، از همان جا چیزی را گرانبها و ماندگار دریافت میکند.
ز ما بر همه پادشاهی درود
به ویژه که مهرش بود تار و پود
هوش مصنوعی: به ما بر همه پادشاهی تبریک و درود میفرستیم، به ویژه به کسی که محبتش در تمام وجود او تنیده شده است.
نهادند بر نامهها بر نگین
فرستادگان خواست با آفرین
هوش مصنوعی: فرستادگان، خواستههای خود را بر روی نامهها و بر نگینها نوشتند و به آرزوهای خوب اشاره کردند.
برفتند با نامهها موبدان
سواران بینادل و بخردان
هوش مصنوعی: موبدان و سواران دانا و باهوش به همراه نامهها حرکت کردند و رفتند.