بخش ۱
چو بنشست بر تخت شاه اردشیر
از ایران برفتند برنا و پیر
بسی نامداران گشته کهن
بدان تا چگونه سرآید سخن
زبان برگشاد اردشیر جوان
چنین گفت کای کار دیده گوان
هر آنکس که برگاه شاهی نشست
گشاده زبان باد و یزدان پرست
بر آیین شاهان پیشین رویم
همان از پس فره و دین رویم
ز یزدان نیکی دهش یاد باد
همه کار و کردار ما داد باد
پرستندگان راهمه برکشیم
ستمگارگان را به خون درکشیم
بسی کس به گفتارش آرام یافت
از آرام او هرکسی کام یافت
به پیروز خسرو سپردم سپاه
که از داد شادست و شادان ز شاه
به ایران چو باشد چنو پهلوان
بمانید شادان و روشن روان
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو بنشست بر تخت شاه اردشیر
از ایران برفتند برنا و پیر
هوش مصنوعی: وقتی شاه اردشیر بر تخت نشسته بود، مردم جوان و پیر از ایران رفتند.
بسی نامداران گشته کهن
بدان تا چگونه سرآید سخن
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد مشهور و بزرگ در گذشته وجود داشتهاند که نشان میدهد این موضوع چگونه به پایان میرسد و چه مسیری را طی میکند.
زبان برگشاد اردشیر جوان
چنین گفت کای کار دیده گوان
هوش مصنوعی: اردشیر جوان زبان خود را باز کرد و گفت: ای کسی که کارهایت را میبینی و نظاره میکنی.
هر آنکس که برگاه شاهی نشست
گشاده زبان باد و یزدان پرست
هوش مصنوعی: هر کسی که به مقام والای سلطنت دستیابد، با آرامش و زبان باز اظهار gratitude و پرستش خداوند میکند.
بر آیین شاهان پیشین رویم
همان از پس فره و دین رویم
هوش مصنوعی: من به شیوه و سنت پادشاهان گذشته گام بر میدارم و با قدرت ایمان و شرافت خود پیش میروم.
ز یزدان نیکی دهش یاد باد
همه کار و کردار ما داد باد
هوش مصنوعی: یادمان باشد که هر نیکی و خیری که انجام میدهیم، از خداوند آمده است و همه کارها و رفتارهای ما باید بر اساس عدالت و نیکی باشد.
پرستندگان راهمه برکشیم
ستمگارگان را به خون درکشیم
هوش مصنوعی: همه حامیان و دوستداران را به بالا میکشیم و ظالمین را به مجازات و کیفر میرسانیم.
بسی کس به گفتارش آرام یافت
از آرام او هرکسی کام یافت
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد با شنیدن کلمات او آرامش پیدا کردند و هر کسی از آرامش او بهرهمند شد.
به پیروز خسرو سپردم سپاه
که از داد شادست و شادان ز شاه
هوش مصنوعی: به پیروز خسرو سپاه را سپردم، زیرا او از انصاف خوشحال است و شادی را از شاه دریافت میکند.
به ایران چو باشد چنو پهلوان
بمانید شادان و روشن روان
هوش مصنوعی: وقتی که در ایران چنین قهرمانی وجود دارد، مردم خوشحال و شاداب باقی خواهند ماند.
حاشیه ها
1395/02/11 17:05
صادق
کسی معنی این شعر نداره
1396/07/22 19:10
J.H
سلام
معنی شعر پادشاهی اردشیر شیروی در سایت زیر آمده است
پیوند به وبگاه بیرونی/
1397/05/19 16:08
میرفخرایی
مصرع 4: "سُراید" صحیح است به جای "سرآید". سخن سراییدن به معنی سخن شیوا گفتن است.
مصرع 6:فاصلهء میان دو کلمه "کار" و "دیده" زاید است. "کاردیده" یک کلمه است، به معنی کسی که تجربه (جنگیدن) دارد(veteran=). کار (مانند واژهء "کارزار") به معنی جنگ است و همریشه با واژهء انگلیسی war.