شمارهٔ ۹
جز داغ سینه گل نکند در بهار ما
از جوی شعله آب خورد لالهزار ما
هر رنگ لالهای که شکست آفتاب شد
پژمردگی نچید گلی از بهار ما
در چار فصل، گلبن ما را شکفتگی است
گل بسته است عقد اخوّت به خار ما
ما صاف طینتان به جهان صلح کردهایم
آیینه تیرگی نکشد از غبار ما
ما را به خاک تیره برابر نمود عشق
این بود در جهان سبب اعتبار ما
هر چند لاغریم ولیکن ز روز و شب
تازد دو اسبه دور فلک در شکار ما
فیّاض گرچه طرز سخن تازه بود لیک
این طرز تازهتر شده در روزگار ما
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جز داغ سینه گل نکند در بهار ما
از جوی شعله آب خورد لالهزار ما
هوش مصنوعی: تنها گلهای بهاری در سینه خود درد و داغی دارند و در جویهای آتشین، لالهزار ما از همان آب جوشیده است.
هر رنگ لالهای که شکست آفتاب شد
پژمردگی نچید گلی از بهار ما
هوش مصنوعی: هر رنگی از لالهها که زیر نور خورشید پژمرده شد، هیچ گلی از بهارمان فدای بیتابی نشد.
در چار فصل، گلبن ما را شکفتگی است
گل بسته است عقد اخوّت به خار ما
هوش مصنوعی: در هر فصل از سال، باغ ما پر از شکوفه و زیبایی است، اما به نحوی که دوستی و برادری ما با خارها و دشواریها همراه است.
ما صاف طینتان به جهان صلح کردهایم
آیینه تیرگی نکشد از غبار ما
هوش مصنوعی: ما از ابتدا بر صلح و آرامش در دنیا تأکید کردهایم و نمیگذاریم که کدورتهای موجود بر ما تأثیر بگذارد.
ما را به خاک تیره برابر نمود عشق
این بود در جهان سبب اعتبار ما
هوش مصنوعی: عشق باعث شد که ما در دنیای خاکی و معمولی اعتبار و ارزش پیدا کنیم.
هر چند لاغریم ولیکن ز روز و شب
تازد دو اسبه دور فلک در شکار ما
هوش مصنوعی: ما هرچند که لاغر به نظر میرسیم، اما مانند دو اسب تندرو که در پی شکار ما هستند، در طول روز و شب به جلو میرویم و از مسیر زمان عبور میکنیم.
فیّاض گرچه طرز سخن تازه بود لیک
این طرز تازهتر شده در روزگار ما
هوش مصنوعی: فردی که سخنران خوبی است و سخن گفتن را بهخوبی میداند، با وجود اینکه شیوههای جدیدی از بیان دارد، باید بدانیم که این شیوههای نوین در زمان ما حتی پیشرفتهتر و تازهتر شدهاند.