شمارهٔ ۷۲
تو ای بلبل گهی از نالة خود شاد کن ما را
اگر از ناله وامانی دمی فریاد کن ما را
فراغت هر سر مو را به بند صد هوس دارد
کجایی ای گرفتاری، بیا آزاد کن ما را
به یاد ما نمیگوییم خاطر رنجه کن دایم
فراموشت اگر کردیم گاهی یاد کن ما را
دل از کی مجاز افسرده شد بزم حقیقت کو
بس است ای عشق شاگردی، کنون استاد کن ما را
سبکروحی سر معراج دارد، ناتوانی هم
به بال تست پرواز ای نفس امداد کن ما را
به حرمان دل نهادن شوخی حسن طلب دارد
خرابیها بس است ای آرزو آباد کن ما را
سر آسودهای دارم من و فیّاض من یارب
نصیبِ زلفِ فتراکِ غم صیاد کن ما را
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تو ای بلبل گهی از نالة خود شاد کن ما را
اگر از ناله وامانی دمی فریاد کن ما را
هوش مصنوعی: ای بلبل، گاهگاهی با نغمههای دلانگیزت ما را شاد کن؛ اگر در لحظهای نمیتوانی از نالهات فرار کنی، حداقل یک فریاد بزن و ما را به حال خود درآور.
فراغت هر سر مو را به بند صد هوس دارد
کجایی ای گرفتاری، بیا آزاد کن ما را
هوش مصنوعی: هر مشکلی یا غمی که داریم، مانند بندهایی است که ما را اسیر کردهاند. در این میان، ما به دنبال آزادی و رهایی از این گرفتاریها هستیم و تمنا داریم که کسی بیاید و ما را نجات دهد.
به یاد ما نمیگوییم خاطر رنجه کن دایم
فراموشت اگر کردیم گاهی یاد کن ما را
هوش مصنوعی: ما به یاد تو نیستیم، پس نیازی نیست که همیشه خودت را دچار زحمت کنی. اگر به فراموشی سپردیم، گاهی هم به یاد ما باش.
دل از کی مجاز افسرده شد بزم حقیقت کو
بس است ای عشق شاگردی، کنون استاد کن ما را
هوش مصنوعی: دل برای چه افسرده شده وقتی که بزم حقیقت آنقدر فراوان است؟ ای عشق، ما را از شاگردی خارج کن و به ما آموزش ده.
سبکروحی سر معراج دارد، ناتوانی هم
به بال تست پرواز ای نفس امداد کن ما را
هوش مصنوعی: روحی سبک و آزاد به عرش و عروج میرسد، اما این ناتوانی که داریم، به بال پرواز ما کمک کن ای نفس، تا ما نیز به اوج برسیم.
به حرمان دل نهادن شوخی حسن طلب دارد
خرابیها بس است ای آرزو آباد کن ما را
هوش مصنوعی: دل سپردن به ناکامی، شوخی محبت را میطلبد. دیگر خرابکاری بس است، ای آرزو! ما را آباد کن.
سر آسودهای دارم من و فیّاض من یارب
نصیبِ زلفِ فتراکِ غم صیاد کن ما را
هوش مصنوعی: من در آرامش و آسودگی هستم و از تو، ای دادرس، میخواهم که بخشی از غم و اندوهی که بر دوشِ صیاد قرار دارد را به من عطا کنی.