گنجور

شمارهٔ ۳۶۰

به چمن روی نهی سرو و سمن می‌سوزند
برفروزی، همه اطفال چمن می‌سوزند
چه شوی گرم زبان بازی سوسن در باغ
بی‌زبانان جوانان چمن می‌سوزند
برمیفروز به قتل دگران چهره به ناز
که شهیدان تو در خاک کفن می‌سوزند
از دیار تو کسی را نرود پای برون
این غریبان همه در یاد وطن می‌سوزند
لقمة سفرة رو گرمی او نتوان خورد
عبث این گرسنگان دست و دهن می‌سوزند
شد به تاب از من و در بزم به کس حرف نزد
اهل مجلس همه در آتش من می‌سوزند
این چه گرمی است به گفتار تو امشب فیّاض!
که معانی همه در باب سخن می‌سوزند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به چمن روی نهی سرو و سمن می‌سوزند
برفروزی، همه اطفال چمن می‌سوزند
هوش مصنوعی: اگر در چمن گل و گیاه زیبا بکارید، مانند سرو و سمن، همه زیبایی‌ها درخشان و پرشور خواهند شد و در این میان، همه جوانان و نوجوانان نیز از آن شاداب خواهند شد.
چه شوی گرم زبان بازی سوسن در باغ
بی‌زبانان جوانان چمن می‌سوزند
هوش مصنوعی: در باغی که کسی صحبت نمی‌کند و همه بی‌زبان هستند، اگر سوسن به طرز زیبا و شیرینی سخن بگوید، چه فایده‌ای دارد؟ جوانان چمن به شدت دلتنگ و در حال سوختن هستند.
برمیفروز به قتل دگران چهره به ناز
که شهیدان تو در خاک کفن می‌سوزند
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و نازکی چهره‌ات، به دیگران آسیب می‌زنی، در حالی که قهرمانان و جان‌باختگان تو در خاک آرام گرفته و به یاد تو می‌سوزند.
از دیار تو کسی را نرود پای برون
این غریبان همه در یاد وطن می‌سوزند
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از سرزمین تو نمی‌تواند برود، این بیگانگان همه در یاد وطن خود پودر می‌شوند و در حسرت آن می‌سوزند.
لقمة سفرة رو گرمی او نتوان خورد
عبث این گرسنگان دست و دهن می‌سوزند
هوش مصنوعی: اگر کسی نتواند لقمه‌ای از سفره‌ای گرم بخورد، بیهوده است که این گرسنگان به دست و دهان خود زحمت دهند و آسیب برسانند.
شد به تاب از من و در بزم به کس حرف نزد
اهل مجلس همه در آتش من می‌سوزند
هوش مصنوعی: او در جمع دوستانش کم حرف می‌زند و به فکر من است، در حالی که همه افراد مجلس از درد و آتش محبت من رنج می‌برند.
این چه گرمی است به گفتار تو امشب فیّاض!
که معانی همه در باب سخن می‌سوزند
هوش مصنوعی: امشب حرف‌های تو چقدر پرشور و زنده است، ای بخشنده! که همه معنای سخن در این صحبت‌ها از شوق و ذوق می‌سوزند.