گنجور

شمارهٔ ۲۹۸

به آن رخ جلوة خور می‌توان کرد
به آن لب کار شکّر می‌توان کرد
گلستان گر ز رویت برفروزد
چراغ از رنگ گل بر می‌توان کرد
فریب بوسه زان لب می‌توان خورد
خیال آب کوثر می‌توان کرد
توان گر یک گره زان زلف برداشت
دو عالم را معطّر می‌توان کرد
لبت قند مکرّر می‌توان گفت
سخن را زان مکرّر می‌توان کرد
چو جوهر غوطه در خون می‌توان زد
شنا در آب خنجر می‌توان کرد
به کوی عشق رخسارم گواهست
که اینجا خاک را زر می‌توان کرد
قیامت گر شب وصل تو باشد
ز هجران شکوه‌ای سر می‌توان کرد
غرض گر قتل فیّاض است هجران
چه حاجت فکر دیگر می‌توان کرد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به آن رخ جلوة خور می‌توان کرد
به آن لب کار شکّر می‌توان کرد
هوش مصنوعی: با دیدن آن چهره‌ی زیبا، می‌توان به روشنی و به تابش خورشید فکر کرد و از آن لب‌های شیرین، می‌توان به یاد طعم شیرینی‌ها افتاد.
گلستان گر ز رویت برفروزد
چراغ از رنگ گل بر می‌توان کرد
هوش مصنوعی: اگر زیبایی تو مانند گل درخشان باشد، حتی چراغ هم می‌تواند از رنگ گل روشنایی بگیرد.
فریب بوسه زان لب می‌توان خورد
خیال آب کوثر می‌توان کرد
هوش مصنوعی: می‌توان با بوسه‌ای از آن لب فریفته شد، و با این خیال که به آب کوثر دست یافته‌ایم، خیال‌پردازی کرد.
توان گر یک گره زان زلف برداشت
دو عالم را معطّر می‌توان کرد
هوش مصنوعی: اگر کسی بتواند یک گره از آن زلف خوش‌باور را باز کند، می‌تواند دو عالم را عطرآگین کند.
لبت قند مکرّر می‌توان گفت
سخن را زان مکرّر می‌توان کرد
هوش مصنوعی: لب‌های تو همچون قند هستند و سخن گفتن با تو را می‌توان بارها و بارها تکرار کرد، زیرا هر بار که با تو صحبت می‌کنم، لذت آن تکرار می‌شود.
چو جوهر غوطه در خون می‌توان زد
شنا در آب خنجر می‌توان کرد
هوش مصنوعی: اگر مانند جواهر در خون غوطه‌ور شوی، می‌توانی در آب شنا کنی، و نیز می‌توانی با خنجر کار کنی.
به کوی عشق رخسارم گواهست
که اینجا خاک را زر می‌توان کرد
هوش مصنوعی: در کوی عشق، چهره‌ام نشان می‌دهد که در این مکان می‌توان خاک را به طلا تبدیل کرد.
قیامت گر شب وصل تو باشد
ز هجران شکوه‌ای سر می‌توان کرد
هوش مصنوعی: اگر در روز قیامت، شب وصال تو هم باشد، می‌توان از درد دوری و فراق شکایت و ناله کرد.
غرض گر قتل فیّاض است هجران
چه حاجت فکر دیگر می‌توان کرد
هوش مصنوعی: اگر هدف از جدایی و دوری، کشتن من است، دیگر چه نیازی به فکر کردن به چیز دیگری داریم؟