گنجور

شمارهٔ ۲۶

بر وضع افلاک ای پسر کم تکیه کن در کارها
در راه سیلاب فنا پستند این دیوارها
بار تعلّق پرگران، جانِ بلاکش ناتوان
بر دوش تا کی چون خران خواهی کشید این بارها!
شد نقد عمر از کف روان سودی نه پیدا در میان
یوسف نیارد کاروان هر دم درین بازارها
بر کشت اعمال ای پسر آبی ده از مژگان تر
باشد که روزی بی‌خبر گُل بردمد زین خارها
چرخ و عناصر ای نکو، دیریست بی‌بُن تو بتو
بر فرق ما آخر فرو می‌آید این دیوارها
این برج‌های آسمان هر یک چو کشتی پاره‌دان
وین انجم و این اختران بر وی زده مسمارها
شرعست و دین دارالشفا اینجا طبیبان انبیا
علم و عمل در وی دوا، این عقل و جان بیمارها
دنیا چو داری در نظر عقبا به عکس آن نگر
ادبارها اقبال‌ها، اقبال‌ها ادبارها
فیّاض آن ماه نهان رخسار بنمودی عیان
گر خود نبودی در میان این پردة پندارها

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر وضع افلاک ای پسر کم تکیه کن در کارها
در راه سیلاب فنا پستند این دیوارها
هوش مصنوعی: ای فرزند، به حالت آسمان‌ها زیاد تکیه نکن، زیرا در مسائل زندگی، مانند سیل، مصالح و دیوارها به زودی فرو می‌ریزند و از بین می‌روند.
بار تعلّق پرگران، جانِ بلاکش ناتوان
بر دوش تا کی چون خران خواهی کشید این بارها!
هوش مصنوعی: بار سنگین وابستگی و درد بسیار، بر دوش این انسان ناتوان تا کی باید تحمل شود؟ چرا مثل الاغ این بارها را حمل می‌کنی؟
شد نقد عمر از کف روان سودی نه پیدا در میان
یوسف نیارد کاروان هر دم درین بازارها
هوش مصنوعی: عمر انسان به سرعت در حال گذر است و هیچ فایده‌ای از آن نصیب نمی‌شود؛ مانند یوسف که در برابر کاروان، هیچ نقشی نخواهد داشت. در این بازارها، هر لحظه گذشت زمان به چشم می‌آید.
بر کشت اعمال ای پسر آبی ده از مژگان تر
باشد که روزی بی‌خبر گُل بردمد زین خارها
هوش مصنوعی: ای پسر، بر زمین اعمال خود آب بپاش؛ چراکه اشک‌هایت می‌تواند روزی بی‌خبر از دل این کاشانه‌های خاری، گلی را برویاند.
چرخ و عناصر ای نکو، دیریست بی‌بُن تو بتو
بر فرق ما آخر فرو می‌آید این دیوارها
هوش مصنوعی: چرخ و اجزای طبیعت، ای نیکو، مدتی است که بی‌پایه و بنیاد تو بر سر ما سایه افکنده‌اند و در نهایت، این دیوارها بر سر ما فرود می‌آید.
این برج‌های آسمان هر یک چو کشتی پاره‌دان
وین انجم و این اختران بر وی زده مسمارها
هوش مصنوعی: این برج‌های آسمان هر یک مانند کشتی‌هایی هستند که در دریا غرق شده‌اند و ستاره‌ها و سیارات بر روی آن‌ها به مانند میخ‌هایی کوبیده شده‌اند.
شرعست و دین دارالشفا اینجا طبیبان انبیا
علم و عمل در وی دوا، این عقل و جان بیمارها
هوش مصنوعی: این مکان، محل دین و قوانین الهی است و همچون خانه‌ای برای درمان بیماران به شمار می‌آید. در اینجا پزشکان و پیامبران علم و عمل را به کار می‌گیرند تا به درد و رنج بیماران رسیدگی کنند. این عقل و جان انسان‌هاست که با مشکلات روبه‌رو می‌شود.
دنیا چو داری در نظر عقبا به عکس آن نگر
ادبارها اقبال‌ها، اقبال‌ها ادبارها
هوش مصنوعی: اگر به دنیا نگاه کنی و اشاره‌ای به زندگی آینده‌ات داشته باشی، متوجه می‌شوی که در واقعیت زندگی، لحظات خوب و بد، هر دو وجود دارند. هر حالتی که به وجود می‌آید، ممکن است به صورت ناگهانی تغییر کند.
فیّاض آن ماه نهان رخسار بنمودی عیان
گر خود نبودی در میان این پردة پندارها
هوش مصنوعی: ای نور افشانی که چهره‌ات را در پس این پرده پندارها نشان دادی، اگر خودت در میان این موانع نبودید، حقیقت زیبایی‌ات را به وضوح نمایان می‌کردی.